الهام بخش, درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (شهامت)

درخششی از نور یک کتاب (شهامت)

لذت زندگی مخاطره آمیز

نگاه کن… شخص ممکن است کل زندگیش را برای چیزهای عادی و پیش پا افتاده از دست بدهد.

سرزنده بودن یعنی درک این موضوع که نباید به چیزهای کوچک اهمیت زیادی داد.

نمی‌گویم این چیزها بی معنی است، بلکه می‌گویم این چیزها بامفهوم هستند ولی نه به آن اندازه ای که شما می‌اندیشید.

شهامت

پول لازم است، یک نیاز است. اما پول هدف نیست و نمی‌تواند باشد. بطور قطع خانه لازم است، یک نیاز اساسی. اما خانه باید در خدمت تو باشد. اشتباه نکنید. مردم را می‌بینم که همه چیزشان بهم ریخته است. مردم چنان زندگی می‌کنند که لایق خانه‌هایشان باشند. انگار باید در خدمت خانه باشند.

همانطور که در خدمت حساب بانکی هستند. خیلی ساده، مدام در حال جمع آوری پول هستند و بعد می‌میرند. هرگز زندگی نمی‌کنند. حتی یک لحظه زندگی سیال، پرتپش و پویا ندارند.

آنها فقط در حصار امنیت و آشنایی و احترام زندانی شده اند. بنابراین طبیعی است که احساس خستگی می‌کنند.

مردم می‌گویند که خیلی خسته اند. آنها احساس بیزاری و درماندگی و پریشانی می‌کنند. آنها باید معیارهای کلی زندگی شان را عوض کنند.

عاشق باش. اما نباید فکر کنی بلافاصله زنی در دسترس تو خواهد بود. چنین انتظاری نباید داشت. زن را فقط به مرتبه همسر بودن تقلیل نده. تنها آنگاه در خطر زندگی خواهی کرد. مرد را هم فقط به شوهر تنزل نده. چون شوهر مفهوم زیبایی نیست.

اجازه دهید مردتان، مرد و زن تان، زن باقی بماند و فردای تان را قابل پیش بینی نکنید. در انتظار چیزی نباشید، ولی برای هر چیز آمادگی داشته باشید. وقتی می‌گویم مخاطره آمیز زندگی کنید، یعنی این. ما عاشق زنی می‌شویم و بلافاصله به مراجع قانونی و به محضر می‌رویم تا ازدواج کنیم. نمی‌گویم ازدواج نکنید، این یک رسم خوب است. خوب، جامعه را راضی کنید. اما در عمق ذهن تان هرگز مالک زنی نشوید. حتی برای یک لحظه هم نگویید: «تو مال من هستی.» چون چطور یک آدم می‌تواند متعلق به شما باشد؟ وقتی شما شروع به تملکِ زنی می‌کنید، او هم متقابلا همین کار را می‌کند. آنوقت شما دو تن دیگر عاشق نیستید. تنها در حال ضربه زدن و کشتن یکدیگر هستید.

شهامت

اجازه ندهید کار تنها مشغولیت زندگی تان باشد. بگذارید تفریح بخشی از زندگی باشد، هسته زندگی تان. کار باید وسیله ای برای تفریح باشد. اجازه ندهید زندگی تان به فعالیتی روزمره و تکراری بدل شود. اگر از چیزی فقط برای خودش لذت ببرید، بیشتر احساس سرزندگی می‌کنید.

البته زندگی همیشه در خطر و همیشه در ریسک خواهد بود… اما زندگی همینطوری است، ریسک بخشی از آن است. در واقع بخشی بهتر یا بهترین بخش آن است. زیباترین بخش زندگی خطر کردن است. شاید ندانید که حتی دم و بازدم شما هم ریسک است. در موقع بازدم، چه کسی می‌داند که نَفَس برخواهد آمد یا نه؟ اطمینانی نیست، هیچ تضمینی وجود ندارد …!

وقتی می‌گویم زندگی مخاطره آمیز، منظورم پذیرش مرگ بعنوان یک واقعیت است. آنان که شهامت دارند، بی محابا به پیش می‌تازند. آنان در جستجوی فرصتهای خطرناک هستند. فلسفه زندگی شان، چونان شرکتهای بیمه نیست. فلسفه زندگی آنها شبیه کوهنوردی، گلایدررانی و موج سواری است.

آنها نه تنها در دریاهای بیرونی موج سوای می‌کنند بلکه در درونی ترین دریاهای شان هم موج سوارند و نه تنها در بیرون از کوههای آلپ و هیمالیا صعود می‌کنند، بلکه قله‌های درون را هم فتح می‌کند.

این را به خاطر بسپار:

هرگز هنر خطر کردن را فراموش نکن. هرگز.

شهامت

همیشه مستعد ریسک کردن باش. هر وقت که فرصتی برای خطر کردن بدست آمد، هرگز آن را ازدست نده و بدان که هیچوقت بازنده نخواهی شد.

ریسک کردن تنها تضمین برای یک زندگی واقعی است.

از کتاب : شهامت

اوشو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *