بهانه‌ای برای نوشتن, درباره یک كتاب, شعر و ادب

“من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید، قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید”

توی تابستان، هر وقت بعد از غروب آفتاب، از باشگاه بر می‌گشتم و از حاشیه ی پارکی که در حوالی منزلمان هست، رد میشدم؛ مرد کهنسال ای را می‌دیدم که پرنده ای در قفس را، با خودش به هواخوری در پارک آورده بود. این صحنه، هر بار، من را به فکر فرو می‌بُرد. و البته… ادامه مطلب “من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید، قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید”

الهام بخش, شعر و ادب

وقتی خودمان را دوست داشته باشیم

دوست داشتنِ خودمان، در عین حال که ساده به نظر می‌رسد، می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد. اما اگر قادر باشیم به چنین آگاهی و توانایی برسیم، آنوقت دیگر نه تنها هیچگاه از روبرو شدن با خودِ خودمان نمی‌ترسیم، بلکه این آگاهی و توانایی را در مواجهه با دیگران نیز بروز می‌دهیم. افرادی هستند که دوست… ادامه مطلب وقتی خودمان را دوست داشته باشیم

الهام بخش, شعر و ادب

غم خودش ما را پیدا می‌کند …

این جمله ی کوتاه – که از فریدریش نیچه نقل میشود و متاسفانه نمیدانم آیا واقعا از اوست یا نه، و منبع دقیقش کدامیک از گفته‌ها یا کتابهای اوست، به نظرم آنقدر عمیق می‌آید که مستقل از گوینده ی آن، می‌توان یک پست را به آن اختصاص داد: غم خودش ما را پیدا می‌کند، باید… ادامه مطلب غم خودش ما را پیدا می‌کند …

بهانه‌ای برای نوشتن, شعر و ادب, کتاب و زندگی

موش‌ها و آدم‌ها و رویاهایی دور

“-جورج، از مزرعه مون بگو. -اون جا یه خونه برای خودمون درست می‌کنیم که هر دومون یه اتاق، واسه خودمون داشته باشیم. با بخاری که زمستونا روشنش کنیم و تا آخر سرما خاموشش نکنیم. البته زمینش زیاد بزرگ نیست. عوضش حسابی کار می‌کنیم. اما شیش، هفت ساعت کافیه. دیگه لازم نیست روزی یازده ساعت جون… ادامه مطلب موش‌ها و آدم‌ها و رویاهایی دور

شعر و ادب

بچه‌‌ها، این گربه‌ هه ایران ماست

شعر زیر از ‌هادی خرسندی، یکی از زیباترین و دوست داشتنی‌ترین شعرهایی است که درباره‌ی کشورمان – ایران – خوانده‌ام:   بچه‌ها این نقشه‌ی جغرافیاست بچه‌ها این قسمت اسمش آسیاست شکل یک گربه در اینجا آشناست چشم این گربه به دنبال شماست بچه‌ها این گربه‌هه ایران ماست بچه‌ها این گربه‌ی خیلی عزیز دمب نرمی دارد و… ادامه مطلب بچه‌‌ها، این گربه‌ هه ایران ماست

الهام بخش, بهانه‌ای برای نوشتن, شعر و ادب

کیمیاگری، با تبدیل جهان به کلمات

این جمله ی زیبا رو جایی خوندم و با توجه به پستی که قبلاً با عنوان «نگاهی دیگر به کیمیاگری – واژه ای با هدفی ژرف تر از تبدیل سرب به طلا» نوشته بودم؛ فکر کردم: چه جالب. این هم نگاه دیگری است به کیمیاگری. کیمیاگران حقیقی، آنهایی نیستند که سرب را به طلا تبدیل… ادامه مطلب کیمیاگری، با تبدیل جهان به کلمات

بهانه‌ای برای نوشتن, شعر و ادب

ای شمعها بسوزید – استاد معینی کرمانشاهی

به پندار تو: جهانم زیباست؛ جامه ام دیباست؛ دیده ام بیناست؛ زبانم گویاست؛ قفسم هم طلاست؛ بر این ارزد که دلم تنهاست؟ ***** شعر زیبایی که در ابتدای این پست خواندید، از استاد معینی کرمانشاهی است. اقبالی دست داد تا اخیراً در برنامه ی تلویزیونی از پیش ضبط شده ای، پای صحبت‌های شیرین ایشان و… ادامه مطلب ای شمعها بسوزید – استاد معینی کرمانشاهی

الهام بخش, شعر و ادب

سرگرمی‌های زیبای بهار

بهار فصل سرسبزی است فصل صلح فصل نسیم. بهار فصل ترنم و رقص و موسیقی است، فصل شکوفه‌ها و فصل جوانه‌ها. بهار فصل رنگهای سبز و صورتی و بنفش است. فصل آرام آرام گرم شدن زمین و بارها و بارها شنیدن چهچهه و آواز روحبخش پرندگان. بهار فصل کندن علف‌های هرز است فصل زنبورها، و وزوزها. فصل… ادامه مطلب سرگرمی‌های زیبای بهار

بهانه‌ای برای نوشتن, شعر و ادب

بیایید با ترنم‌های بهاری حافظ، به استقبال بهار برویم

در این واپسین روزهای سال، بیایید تا همراه با با یک سبد پر از گلهای رنگارنگِ امید و شادمانی، آغوشمان را برای یک سال جدید دیگر باز کنیم و بگذاریم تا نسیم بهاری با سرانگشتان لطیف و روحبخش اش، وجودمان را از نوازش‌های خویش سرشار و شاداب کند و تابش خورشید فروردین، قلب مان را گرم و… ادامه مطلب بیایید با ترنم‌های بهاری حافظ، به استقبال بهار برویم