زنگ تفریح

زنگ تفریح (چند لطیفه)

زنگ تفریح نوبت! رفیقم – که یک عمر توی لژ مطبوعات مجلس استخوان خرد کرده – می‌گفت: یکی از وکلای معروف دوره ی نوزدهم که اتفاقاً فارسی را هم نمی‌تواند خوب حرف بزند – رفته بود پشت تریبون، و داشت نطق قبل از دستور می‌کرد. ولی چون حرف زدن را خوب بلد نبود، پرغلط و… ادامه مطلب زنگ تفریح (چند لطیفه)

زنگ تفریح

اندر اوصاف تلگرام! (۲)

دوست خوب و صمیمی‌من، گاهی برای سفر میره به کشورهای مختلف خارجی. سِریِ قبل رفته بود هلند و جایی با چند تا از این مجسمه‌هایی که خیلی شبیه به هنرپیشه‌ها می‌سازن، عکس انداخته بود. توی یکی اون عکسها، جورج کلونی، یعنی مجسمه اش! (که “میگن” هنرپیشه ی خوشتیپ آمریکاییه!;) )، به شکلی واقعاً طبیعی، با… ادامه مطلب اندر اوصاف تلگرام! (۲)

زنگ تفریح

به یاد کارتون پت پستچی!

در هفته ی گذشته، کن بری (Ken Barrie ) ، کسی که به جای پت پستچی در نسخه ی اصلی و انگلیسی همین کارتون حرف می‌زد – و بخاطر روایتگری اش در این کارتون، محبوبیت بسیاری در بین کودکان آن زمان یافته بود – در سن ۸۳ سالگی فوت کرد. این خبر را در یکی از… ادامه مطلب به یاد کارتون پت پستچی!

زنگ تفریح

اندر اوصاف تلگرام (۱)

برایتان کمی  اندر اوصاف تلگرام و واتس اپ، بگویم: *پروفایل اکانت واتس اپ یکی از دختربچه‌های اقوام مون، که فقط ۱۲ سالشه! رو دلم واسش تنگ شده بود، باز کردم و خواستم عکسش رو بزرگتر ببینم (که البته سنش توی اون عکس با رژلب قرمز پررنگی که زده بود، در حد یه دختر مثلاً سالهای… ادامه مطلب اندر اوصاف تلگرام (۱)

زنگ تفریح

زنگ تفریح (لطایف علمی‌-۱)

در دانشکده ی دامپزشکی! استاد: اسب عربی را از اسب مجارستان چه طور می‌توان تشخیص داد؟ دانشجو: به وسیله ی تفاوت لهجه! [su_divider top=”no” style=”dotted” divider_color=”#7b14a5″ link_color=”#c31ec4″ size=”4″] چاپلوس‌ها! معروف است که وقتی معلم لوئی چهاردهم برای او شیمی‌تدریس می‌کرده، چنین گفته است: – اکسیژن و هیدروژن کمال افتخار را دارند که در حضور اعلیحضرت… ادامه مطلب زنگ تفریح (لطایف علمی‌-۱)

درباره یک كتاب, زنگ تفریح, قصه های شهرزاد

صدایی از دوران کودکی من | روایت کتاب جنگل طلسم شده

برای آخرین زنگ تفریح سال، میخوام صدایی از دوران کودکی خودم رو اینجا بذارم. یعنی مربوط میشه به اول دبستان. وقتی که تازه سواد خواندن و نوشتن یاد گرفته بودم و از اینکه دیگه خودم میتونم کتاب داستان‌هام رو – که تا قبل از اون، مادر عزیزم همیشه برام میخوند – بخونم، هیجان زده بودم… ادامه مطلب صدایی از دوران کودکی من | روایت کتاب جنگل طلسم شده

زنگ تفریح

زنگ تفریح ۱۵ – درس شرافت! و دلداری!

زنگ تفریح ۱۵ – درس شرافت! و دلداری! بخاطر پست قبلی که تلخ و غمناک بود، (وممنون از دوستان خوب یک روز جدید که حرفها و دغدغه‌های قشنگشون رو اونجا برامون نوشتن) بیایید باز یک زنگ تفریح دیگه رو با هم بخونیم وشاید کمی‌لبخند بزنیم. 🙂 درس شرافت! مردی به پسر خود نصیحت می‌کرد، در… ادامه مطلب زنگ تفریح ۱۵ – درس شرافت! و دلداری!

زنگ تفریح

زنگ تفریح ۱۴ | دیگه داری زیادی حرف میزنی!

گفتگویی بین کیندل (کتابخوان دیجیتال) و کتاب کاغذی وقتی که کیندل، زیادی حرف میزنه و لازمه که خاموش بشه…! ۱- دیگه کارت تمومه، کتاب… تو دیگه فقط یه تکنولوژی سطح پایین به حساب میای. ۲- اون هیکل گنده و بزرگ ات هم دیگه به هیچ دردی نمیخوره! ۳- فقط یه زبونه ی این آتیش، کافیه… ادامه مطلب زنگ تفریح ۱۴ | دیگه داری زیادی حرف میزنی!