بهانه‌ای برای نوشتن, توسعه مهارتهای فردی

بعد از ۵۰۸ روز همراهی با متمم

شاید خیلی از شما همراهان خوب و دوست داشتنی یک روز جدید، مطلبی که چندی پیش با این عنوان: من ۵۰۸ روز است که همراه متمم هستم نوشته بودم، را خوانده باشید.

و اگر نخوانده اید، شاید دوست داشته باشید، قبل از خواندن این مطلب، آن را بخوانید تا متوجه بشوید حرفهایی که من در این پست می‌زنم، از چه جنسی است.

و حالا … من، ۶۰۰ روز است که همراه متمم هستم.

۶۰۰ روز می‌شود چند سال؟ می‌شود چند ماه؟ می‌شود چند هفته؟

می‌شود چند روز؟ … آها اینکه می‌شود، همان ۶۰۰ روز!:)

می‌شود چند ساعت؟ می‌شود چند دقیقه؟ می‌شود چند ثانیه؟

چون من حوصله ی حساب کردن محاسبات بالا را ندارم، اگر علاقمند بودید خودتان حساب کنید…:)

از شوخی که بگذریم … به این بهانه می‌خواهم بگویم:

شاید بتوانم به جرأت بگویم که به تعداد همان ثانیه‌هایی که شاید شما به ازای ۶۰۰ روز حساب کردید، همراهی با متمم، مولفه ای جدانشدنی از زندگی من شده است (و شاید به همینگونه، برای هر عضو دیگری از خانواده ی متمم و به ازای مدت همراهی اش) …،motamem-logo00

چه با لاگین کردن و خواندن درس‌ها و نوشته‌های آموزنده و دوست داشتنی و با انجام دادن تمرین‌هایش و چه اوقاتی را که خارج از متمم به درسها و مطالبش فکر می‌کنم یا در طول روز به طریقی برایم یادآوری می‌شود، چه وقتهایی که نکته‌هایی از درس‌های آن را که در دفترچه ی یادداشت خود یادداشت کرده ام می‌خوانم، چه اوقاتی که در جای دیگری مصداق‌هایی از مطالب آن را می‌بینم و درک می‌کنم و چه زمان‌هایی که آموزه‌ها و درسهای خوب آن را در زندگی شخصی و زندگی حرفه ای و کاری به کار می‌بندم و …

خوب … حالا دلتان می‌خواهد بدانید بعد از آن ۵۰۸ روزی که من همراه متمم بودم، چه اتفاقات دیگری افتاد؟

* متمم، روزی اعلام کرد که :

به این مفهوم که، کلید جدیدی را در زیر کامنت و تمرین هر یک از اعضای متمم، قرار داد با عنوان «آموزنده بود» تا متممی‌های دیگر، قادر باشند به هر مطلب و کامنت و تمرینی از دوستانشان که تشخیص می‌دهند برایشان حاوی نکات آموزنده ای بوده، امتیاز دهند.

و در کنار هر کامنت، با دادن امتیاز آن کامنت از لحاظ آموزنده بودن، مشخص می‌شد که چند نفر از دوستان متممی، این مطلب را آموزنده می‌دانسته‌اند.

و سپس این امتیازها برای هر متممی‌در پرونده ی او ثبت می‌شد و در پروفایل او و در کنار تعداد دیدگاه‌ها و تعداد تمرین‌های حل شده ای که داشت، با عنوان «سهم من در آموزش متممی‌ها» نمایش داده می‌شد.

متمم در این باره گفت:

“نخستین گام، امکان ارزیابی نظرات هر فرد، توسط سایردوستان متممی‌خواهد بود. برای این کار، زیر هر کامنت، دکمه‌ای وجود دارد که روی آن نوشته شده است: «آموزنده بود». اگر احساس کردید توضیحی که توسط سایر دوستان متممی‌شما، ارائه شده است،‌ حاوی نکات آموزنده‌ای است، با کلیک کردن بر روی این دکمه می‌توانید آن را تایید کنید.”

* پس از آن، متمم امکان خوب جدید دیگری را هم اضافه کرد. در زیر نام هر شخص در هنگام درج یک کامنت افزود با عنوان: «برای دیدن کامنتهای من اینجا کلیک کنید.»

و این امکان جدید، متممی‌های دیگر را قادر می‌ساخت تا در یک نگاه سریع و کلی، ۳۰ تا از عناوین آخرین درس‌ها یا مطالبی را که هر یک از دوستان خود در آن دیدگاهی را ثبت کرده اند، مشاهده کنند و در صورت دلخواه، با فشردن لینک مربوطه و رفتن به درس مربوطه به خواندن کل آن دیدگاه بپردازند.

* چندی بعد، متمم از ایجاد «فروشگاه متمم» خبر داد. در فروشگاه متمم، مجموعه فایلهای صوتی ارزشمندی که محمدرضا شعبانعلی تهیه کرده بود، به قیمت بسیار ناچیزی در اختیار علاقمندان قرار می‌گرفت.

* امکان خیلی جالب دیگری که متمم در این مدت در اختیار متممی‌ها قرار داد، بخش:«آگهی استخدام نیروی کار برای متممی‌ها» بود، که به دوستان متممی‌خود این اجازه و امکان را می‌داد که فرصت‌های شغلی خود را در آن مطرح کنند. به این طریق، دوستان متممی‌می‌توانستند نیاز خود را برای استخدام نیروی انسانی مطرح و دوستان جویای فرصت‌های شغلی از آن آگاه شوند و در صورت داشتن شرایط مورد نیاز، درخواست یا موافقت خود را به آن شخص پیشنهاد دهنده ارسال کنند.

متمم در اینخصوص گفت: “آگهی استخدام، فضایی غیررسمی‌در متمم است. اگر چه فضای استخدام نیروی انسانی یک کسب و کار مستقل محسوب می‌شود و متمم علاقه‌ای به حضور در این فضا ندارد، اما تا کنون چند بار دیده‌ایم که دوستان متممی، علاقمند هستند همکارانشان را از میان جمع خودشان استخدام کنند. حداقل در این شرایط احساس می‌کنند هم‌فکر‌های خودشان را جستجو کرده‌اند و مهم‌تر از همه اینکه با مراجعه به صفحه پروفایل یکدیگر می‌توانند بر اساس اظهار نظرهای انجام شده، شناختی اولیه از هم داشته باشند.ما بر این باور هستیم که مشاهده ده یا بیست مورد اظهار نظر از یک نفر در حوزه‌های مختلف، اگر ارزشمندتر از یک رزومه رسمی‌در پاسخ به یک آگهی استخدام نباشد، کم ارزش‌تر نیست.”

* مدتی بعد، متمم خبر خوبی به متممی‌ها داد. او خبر داد:

گاهنامه حاشیه یادگیری برای متممی‌ها ارسال می‌شود

و در این خبر گفت:

“تصمیم گرفتیم که در کنار خبرنامه هفتگی شنبه‌ها و خبرنامه هفتگی چهارشنبه‌ها، یک گاهنامه به نام حاشیه یادگیری داشته باشیم و هر وقت که دیدیم حجم مطالب به اندازه کافی زیاد شده آنها را برای دوستان متممی‌خود ارسال کنیم. از سوی دیگر این را هم می‌فهمیم که بسیاری از دوستان متمم حوصله تعامل گسترده و عمیق با متمم را ندارند و همینکه گهگاهی به اینجا سرمیزنند و مطلبی می‌خوانند برایشان کافی است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم یک روش ساده را انتخاب کنیم: چند وقت یکبار که گاهنامه حاشیه یادگیری آماده می‌شود آن را برای تمام دوستانی که در طول کل زندگی خود در کنار متمم، حداقل یک بار یک جا کامنت گذاشته‌اند ارسال خواهیم کرد.”

* پس از آن، متمم با مطلبی با عنوان: پیتر دراکر در کلاس درس – قسمت اول متممی‌ها را به کلاس درس پیتر دراکر برد تا در کنار بیل کوهن – دانشجوی او – در این کلاس بنشینند و به سوالی که استادشان یعنی پیتر دراکر می‌پرسید مانند تمام دانشجویان آن کلاس پاسخ دهند و نوع دیدگاه و دغدغه‌های فکری خود را بیازمایند.

اما نکته ی بسیار جالب، این بود که جواب سوالی که پیتر دراکر پرسیده بود، بلافاصله بعد از ارسال پاسخ متممی‌ها به هر یک از آنها نمایش داده می‌شد. جوابی که برای دقایق یا حتی ساعت‌ها و شاید روزها! آنها را به فکر فرو برد.

* و آخرین خبر شگفت انگیزی که در این چند روز اخیر، متمم به متممی‌ها مژده داد، این بود:

متمم محتوای پویا تولید میکند

او در این پست، تمام متممی‌ها را شگفت زده و غافلگیر کرد. محتوای پویایی را به نمایش گذاشت که شاید هیچکدام از متممی‌ها تاکنون، نظیرش را در دنیای دیجیتال خود در این دهکده ی مجازی ندیده و تجربه نکرده بودند.

متمم در این پست، ضمن ارائه خبر تولید محتوای پویا توسط متمم، مثالی از آن را ارائه کرد.

محمدرضا شعبانعلی
محمدرضا شعبانعلی (منبع عکس: متمم)

محمدرضا شعبانعلی، چون معلمی‌مهربان، هر متممی‌را با نام او مخاطب قرار داد و به او گفت با توجه به مطالبی که مطالعه کرده، تمرین‌هایی که انجام داده، مدت زمانی را که صرف خواندن هر مطلب کرده، اشتیاق وعلاقمندی که به هر کدام از درس‌ها نشان داده و … متمم می‌کوشد تا محتوای دلخواهش را تهیه و در اختیار او قرار دهد تا با شرایط و دغدغه‌ها و علاقمندیهای فردی خود، بهترین بهره را از حضورش در متمم برده باشد.

و متمم در پایان این خبر شگفت انگیز گفت:

“ما در ابتدای این مسیر هستیم و ممکن است خطاها و مشکلاتی هم وجود داشته باشد. اما خوب است بدانید که در حال طراحی و پیاده سازی سیستم‌های هوشمند تحلیل محتوا هستیم و در آینده به تدریج، تغییرات بیشتری را مشاهده خواهید کرد.”

… هرگاه اتفاق خلاقانه، دوست داشتنی و شگفت انگیزی در متمم رخ می‌دهد، به یاد می‌آورم که محمدرضا شعبانعلی – مدیر گروه متمم – همان کسی است که روزی در پست «او میخواست ما کماندوهای فروش باشیم…» گفت:

من وقتی بیست و یک سالم بود، همزمان با کار در آن مجموعه، اولین کتابم را هم نوشته بودم و منتشر کرده بودم …

و به یاد می‌آورم که او در همین دوران، مجموعه شگرف (شگرف یک و دو و سه و چهار) را منتشر کرده بود و …

 وبسیاری نمونه‌های دیگر که از لابلای حرف‌ها و روزنوشته‌هایش به خاطر می‌آورم.

و با یادآوری آنها، باز شگفت زده می‌شوم و لبخندی شیرین بر روی لبانم می‌نشیند و باز بیشتر به آینده ی درخشان متمم – با او و با تیم حرفه ای و پر تلاشی که همراه خود دارد – می‌اندیشم.

آری … بعد از ۵۰۸ روز تا به امروز که ۶۰۰ روز از همراهی من با متمم گذشته، اینهمه خبر شگفت انگیز در متمم رخ داده و می‌دانم همانطور که متمم، متممی‌ها را تمام زندگی خود می‌داند، متممی‌ها هم هر لحظه با او و در کنار او نفس خواهند کشید و با آموزشهای اصیل و ارزشمندش زندگی خواهند کرد.

15 دیدگاه در “بعد از ۵۰۸ روز همراهی با متمم

  1. سلام دوست متممی‌عزیزم شهرزاد
    دیشب توی روزنوشته‌ها لینک وبلاگتون رو دیدم و امروز اومدم تا اینجا رو بهتر و بیشتر ببینم. با خوندن کامنتهاتون توی متتم ازتون یه شهرزاد ساختم توی ذهنم. یه خانم خیلی زنده دل و خیلی مهربون. همیشه وقتی نوشته‌هاتونو می‌خونم احساس می‌کنم کنار یه پنجره نشستید که یه نور ملایم صبحگاهی ازش وارد اتاق می‌شه ( شاید همون پنجره ای که یکبار گفتید توی اتاق کارتون هست )
    از دیدن اسم وبلاگتون دقیقا همون احساسی که همیشه نسبت بهتون داشتم دوباره برام تداعی شد. حس زنده بودن

    خوشحالم که توی کلاس متتم همکلاسی شما هستم . هر چند که شما شاگرد اول کلاسی و من جز شاگرد تنبلهای ته کلاس (:
    همیشه شاد باشی

    1. سلام لیلای عزیزم.
      خیلی خوشحالم که روزنوشته‌ها، تو رو به یک روز جدید آورد. 🙂
      و ممنون که نوشته ی قشنگت رو برام نوشتی.
      البته لیلا جون، اونقدر‌ها هم که تو فکر می‌کنی من زنده دل و مهربون نیستمااا … 😉 :))
      خوشحالم که اینجا تونسته همون حس خوب رو برات تداعی کنه. و امیدوارم بازم بهش سر بزنی.
      خیلی هم از نظر لطفت ممنونم. اختیار داری. این حرفا چیه؟ مهم اینه که همه مون با هم، همکلاسی هستیم. و شاید به بیان بهتر، “هم متممی”. 😉 مگه نه؟ 🙂
      منم بابتش خوشحالم دوست خوبم.
      امیدوارم تو هم همیشه شاد باشی با اون اسم قشنگت که اسم یکی از عزیزترین و بهترین دوستای من هم هست.
      خیلی خوشحال شدم باهام حرف زدی و من هم باهات حرف زدم. 🙂

  2. سلام به شهرزاد مهربان
    خیلی دوست داشتم وبلاگتو ببینم و بخونمش ولی پیداش نمی‌کردم، چندباری هم با عناوین مختلف و شاید خنده دار:)) تو گوگل سرچ کردم ولی نتیجه ای نداشت، حتی یادمه تو یکی از این سرچ‌ها تو روزنوشته‌ها، آدرس وبلاگت رو پیدا کردم اما نمیدونم چرا ارور میداد.
    الان هم واقعا خوشحالم که معلم عزیزمون وبلاگتو معرفی کرد و بالاخره یافتمت:)(نمیدونم خوشحالم رو چطوری بنویسم که عمقش معلوم باشه).
    همیشه حس خوبی بهت داشتم و دارم و شاید باورت نشه وقتی در حین خوندن کامنتای یه درس، به کامنت و اسمت می‌رسم لبخند به لبم میاد و با حس خوبی کامنتت رو می‌خونم.
    این سلسله نوشته‌های مربوط به متمم رو هم مثل همیشه بسیار عالی و با احساس نوشتی و من رو که از ابتدا با متمم همراه نبودم رو کاملا در جریان روند متمم از آغاز تا حال گذاشتی، واقعا لذت بردم از خوندنشون.
    خوش بحالت که از ابتدا با متمم بودی و خوش بحال متمم که دانشجویی مثل شهرزاد داره.
    شاد باشی دوست عزیزم

    1. آخی… 🙂 بانوی عزیز و مهربون.
      سلام.
      خیلی از لطفت ممنونم و چقدر با کامنت پر مهرت خوشحالم کردی.
      کو ببینم؟ (منظورم اون عناوین مختلف و شاید خنده داره که باهاشون منو تو گوگل سرچ کردی) ؛)… منو کنجکاو کردی ببینم چی بودن.
      نه. شوخی میکنم. 🙂
      آره بانو عزیز. وبلاگ قبلیم نمیدونم چه مشکلی براش پیش اومده. چند بار هم به پرشین بلاگ ایمیل زدم ولی متاسفانه تا الان هیچ بازخوردی ازشون نگرفتم. دیگه چون اینجا رو هم دارم، اونو کامل بیخیالش شدم.
      چقدر بابت این حس خوب تو دوست متممی‌عزیزم خوشحال شدم و از اینکه با اسمم لبخندی رو بر روی لب این دوست خوبم میارم.
      این یکی از خوشبختی‌های زندگیه‌ها. 🙂
      امیدوارم همیشه لبت خندون و دلت شاد باشه.
      ممنون که وقت گذاشتی و اون سلسله نوشته‌های مربوط به متمم رو خوندی. اون نوشته‌ها رو با تمام وجودم نوشتم و از اینکه دوستان خوبم اونها رو بخونن و لذت ببرن، واقعا خوشحال میشم. و ممنون که گذاشتی این رو بدونم. و آره خیلی خوشحالم که از اول با متمم بودم و اون قسمت دومش رو البته نظر لطف تو دوست خوبم میدونم.
      چقدر خوشحال شدم که باهات حرف زدم. باز هم ازت خیلی ممنونم و امیدوارم همیشه خوب و خوش و سلامت و موفق باشی. 🙂

  3. سلام محمدرضا شعبانعلی یک إنسان بزرکیه که حس حسادتو تو خودش کشته کسیه ک بوی خدا میده و صداش معنای ارامش مرسی ک هستی محمد رضا

  4. سلام شهرزاد عزیز.

    چقدر پست‌های قشنگ و خوشمزه می‌ذاری… :))))

    خداقوت دوست خوبم.

    می‌خواستم ازت یک سوال بپرسم دیدم اینجا بهترین جای ممکنه.
    در رابطه با خوندن مطالب متمم، و نحوه یادداشت برداری هست. اون چیزی که مختص شهرزاده و یقین دارم سعی و خطا کردی و بهترین روش ممکن رو پیاده می‌کنی.
    حیفم میاد مطالب رو سرسری بخونم. البته ناگفته نمونه از وقتی تمرینها رو حل می‌کنم و بیشتر وقت می‌ذارم و جواب دوستان رو می‌خونم درک مطالب واسم خیلی بهتر شده.
    (یادآوری می‌کنم که مسبب تمرین حل کردن هم تو بودی، دوست خوبم. بعد از همون پیام قشنگت مربوط به “عادتهای کوچیک”. من قبل از اینکه متمم ازم بخواد فعال بشم به وسیله تو این جرقه زده شد.)

    +راستی شهرزاد جان اگر “تو” خطابت می‌کنم صرفا به دلیل دوستی و صمیمیت هست. بنا بر بی ادبی نشه.

    + و یک سوال خیلی شخصی. اگر دوست داشتی خوشحال می‌شم جواب بدی، یا شایدم ایمیل کنی (اگر دوست نداشته باشی اینجا بگی :))) ) می‌خواستم تاریخ تولدت رو بدونم. البته ببخشید.
    اگر هم جواب ندی کاملا حق می‌دم.

    بازم ممنون عزیزم. پیشاپیش بابت وقتی که واسه من میذاری ازت تشکر می‌کنم.

    1. سلام مهشید جون.
      خوشحال میشم هروقت اسم قشنگت رو اینجا می‌بینیم و کامنتهای خوبت رو می‌خونم.
      اون بستنی خوشمزه و خوش آب و رنگ هم نوش جونت. 🙂
      مهشید جان. چقدر با این حرفت خوشحالم کردی که یکی از کامنت‌های من جرقه ی فعال تر شدن در متمم رو برات زد. این باعث افتخار و بسی مسرت است… :)) … و آره. می‌بینم تمرین‌ها رو انجام میدی. خیلی خوبه. آفرین.:)
      ببین عزیزم .. در مورد خوندن مطالب متمم، من یه راهکار شخصی برای خودم پیدا کردم و نمی‌تونم بگم بهترین راهکاره. شاید چند روز یا چند هفته ی دیگه نظرم عوض بشه و برم سراغ یه راهکار دیگه. مثلا چند مدت پیش همه اش روی کاغذ و دفتر و دفترچه برای خودم برنامه ریزی می‌کردم. اما در حال حاضر، کاری که می‌کنم اینه که توی نرم افزار evernote برای خودم دفترچه یادداشت‌هایی از سری‌هایی که قصد دارم از متمم بخونم و در هر دفترچه یادداشت، برگه‌های یادداشتی شامل عناوین درس‌های اون سری که خودشون حاوی لینک مربوطه هم هستند، ایجاد کردم (همون عناوین رو کپی کردم از متمم و اینجا پیست کردم تو برگه یادداشت). و هر درسی که می‌خونم یا هر تمرینی که از اون درس‌ها انجام میدم رو بعدن زیرش با یک رنگ دیگه می‌نویسم یا علامت می‌زنم که من تا اینجا رو خوندم یا من تا اینجا تمرینش رو انجام دادم. و دفعه بعد که بهش بر می‌گردم، به یادم میاره که الان کدوم درس رو باید بخونم یا تمرین کدوم درس رو باید انجام بدم …
      بعضی وقتها هم از بعضی نکته‌هایی که برام خیلی خاص هست و می‌خوام همیشه داشته باشم و بهشون برگردم و دوباره بخونمشون، توی اورنوت اسکرین شات می‌گیرم، و …
      یه چنین کارایی می‌کنم … 🙂
      در مورد یادداشت برداری هم راستش رو بخواهی هنوز نتونستم بهترین روش رو برای خودم پیدا کنم و بر اساس اون عمل کنم که بتونه بهترین رضایت و لذت و کارایی رو برام داشته باشه. اما دارم روش کار می‌کنم و اگه به نتیجه ی خوبی رسیدم حتما بهت می‌گم.
      در مورد “تو” خطاب کردن هم خیلی خیلی کار خوبی می‌کنی. اینطوری من هم باهات احساس صمیمیت بیشتری می‌کنم.
      در مورد اون سوال شخصی 😉 … قبل از تو، یه دوست جدید خوب دیگه ای هم همین سوال رو ازم پرسید و متاسفانه یا خوشبختانه چون من در برخی موارد روی حرف و عقیده ای که دارم مصمم هستم;)، اجازه بده لینک پاسخی که به اون دوست خوبم دادم رو از تو هم بخوام که بخونیش.:)
      اینه …
      بازم بخاطر حضورت توی این سایت ازت متشکرم عزیزم و امیدوارم همیشه اینجا ببینمت.:) :*

      1. سلام دوست من
        ممنون بابت پاسخت.
        باید حتما وقت بذارم تا این نرم افزار رو یاد بگیرم. البته من تو دفترچه برنامه ریزی دارم. (البته ناگفته نمونه به مدد مهمونهای ناخونده فراوان اغلب از برنامه‌هام جا می‌مونم.)

        در رابطه با سنت هم حق می‌دم. تا همینجا هم تخطی کردم. البته با توجه به کامنتی تو روزنوشته‌ها، حدس تقریبی می‌زنم. 🙂 . (ولی قبل از خوندن اون کامنت با توجه به عکس سمینار پارسال حدسم کمتر بود. )

        من با توجه به شناختی که تو این مدت و با خوندن کامنت‌ها و پست‌هات ازت دارم ، احساس می‌کنم از زمانی که سپری میشه، نهایت استفاده رو می‌کنی.
        امیدوارم همیشه شاد و پرانرژی باشی دوست خوبم.

  5. شهرزاد جان معلومه خیلی دختر فوق العاده و مهربونی هستی. منم خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم چون اگر متممی شدن امتیازی باشه برای من به لطف آشنایی با دوستی مثل شماست 🙂 خدا رو بابت این اتفاق شکر میکنم
    البته امروز خیلی کار داشتم و نشد وقت بذارم برای متممی شدن هنوز درست نمیدونم چه کارهایی لازمه انجام بدم. ممنون میشم برام بنویسی شرایطش چیه؟ یا بگی به کجای سایت استاد مراجعه کنم.

    1. اول اینکه از نظر لطفت خیلی ممنونم زهرای عزیز. منم خوشحالم که با‌هات آشنا شدم.
      دوم اینکه … ببین عزیزم. قبل از هر چیزی لطفا این رو بخون: درباره متمم (لینکش رو همینجا برات گذاشتم. کافیه همین الان روش کلیک کنی.)
      بعدن شرط لازم برای اینکه بتونی از مطالب متمم استفاده کنی، اینه که در اون ثبت نام کنی و یک نام کاربری داشته باشی. اینکار خیلی ساده است. البته قبلش این توضیح رو بهت بدم که متمم سه گروه کاربر داره: کاربر ویژه، کاربر آزاد و کاربر گذری. برای اینکه بیشتر متوجه این موضوع بشی، لطفا اینجا رو بخون: متمم سه گروه خواننده دارد: کاربران گذری .. کاربران آزاد .. حامیان: کاربران ویژه :
      کاربر آزاد، مفهومش اینه که شما هیچ هزینه ای پرداخت نمی‌کنی اما به قسمتی از مطالب متمم دسترسی داری و می‌تونی نظر یا دیدگاه بذاری یا تمرین‌های مربوطه اش رو انجام بدی.
      و در همین لینکی که بالاتر برات گذاشتم، دقیقا مشخص شده هر کاربر به کدام درسها و مطالب دسترسی داره.
      و نحوه ی ثبت نام کاربر آزاد هم به این شکل هست که در سمت چپ صفحه ی اصلی متمم، در یک کادر زردرنگ، نوشته شده: “با درج نام و ایمیل خود در طرح متمم ثبت نام کنید و کاربر آزاد طرح متمم شوید.” و زیر اون دو تا تب “ثبت نام” و “ورود” هست. که شما تب “ثبت نام” رو کلیک میکنی و حالا مشخصاتی که خواسته شده رو وارد می‌کنی و درنهایت کلید سبز رنگ “ثبت نام” رو کلیک می‌کنی و حالا به عنوان یک کاربر آزاد، دارای یک اکانت متمم هستی.
      ولی اگر دوست داشته باشی به عنوان کاربر ویژه ثبت نام کنی که به تمام قسمتها و مطالب و فایلها و درسهای متمم، دسترسی نامحدود داره، باید دوباره به این لینک بری: ثبت نام کاربر ویژه و آزاد و نوع اشتراک و میزان هزینه ای رو که مایلی پرداخت کنی، مشخص کنی و به عنوان کاربر ویژه (که متمم او رو به عنوان حامی‌خودش میشناسه) ثبت نام کنی. خودت به این لینک بری متوجه میشی.
      بعد که ثبت نام کردی، با نام کاربری (فارسی) و رمز عبوری که خودت تعیین کرده بودی، لاگین میکنی. ( از طریق تب “ورود”) و یک سری مشخصات مورد نیاز رو برای پروفایلت وارد می‌کنی.
      بعد از اون دیگه از منو سبز رنگ افقی بالای صفحه، یک یا چند سری دلخواه از درس‌هایی که ارائه شده رو انتخاب می‌کنی و از درس اول شروع می‌کنی به خوندن درسها و انجام تمرین‌هاش ( اگر تمرین داشته باشه). به عنوان نمونه شما دوست داری درس‌های مربوط به سری “مهارت ارتباطی” از گروه “توسعه فردی” رو مطالعه کنی، یا هر سری و هر درس دیگری… می‌تونی دو یا چند درس رو همزمان و موازی پیش بری، یا میتونی اول یک سری رو تموم کنی و بری سراغ یک سری دیگه. دیگه اینها همه به سلیقه، نیازها، نوع دغدغه‌های فکری و فردی و اجتماعی ات، فرصت‌های زمانی که در اختیار داری و به علاقمندیهای خودت بستگی داره.
      بعد از مدت کوتاهی که ثبت نام کردی و درسها رو مطالعه کردی، خودت دستت میاد…
      موفق باشی…:)

      1. سلام شهرزاد عزیزم
        ممنون که جوابمو دادی سعی میکنم اول بعنوان کاربر آزاد ثبت نام کنم تا اگر تو ماه‌های آینده فرصت داشتم وقت بیشتری برای متمم بذارم
        راستی سه تا از فایلهایی که برای رادیو مذاکره بود رو گوش کردم چقدر عالی بود
        فعلا” خدانگهدار دوست عزیزم

        1. باشه زهرا جان. خوبه…
          خوشحالم که فایلهای رادیو مذاکره رو هم گوش کردی. تمام این فایلها عالی هستن.
          موفق و شاد باشی همیشه دوست خوبم و فعلا خدانگهدارت.:)

  6. سلام شهرزاد عزیز
    من به لطف شما امروز با گروه متمم آشنا شدم و چند تا از فایلهای صوتی استاد شعبانعلی رو دانلود کردم. خیلی برای من مفید بود ازت ممنونم که منو با ایشون به قول خودت معلم مهربان آشنا کردی! حتما” ایشون شما رو بعنوان یه شاگرد کوشا میشناسن که اگر اشتباه کرده باشم خیلی خیلی جای تاسف داره 🙂

    1. سلام. چقدر با کامنتت خوشحالم کردی عزیزم. خیلی زیاد …
      اینکه توی یک روز جدید، اتفاقی توی این دنیای اینترنت با “یک روز جدید” آشنا شدی و اینکه توی یک روز جدید دیگه، از طریق “یک روز جدید” با “متمم” آشنا شدی… 🙂 خیلی بابتش خوشحالم.
      مطمئن هستم شما هم کسی هستی که دلت می‌خواد زندگی بهتری داشته باشی و بتونی به رشد و توسعه ی مهارت‌های فردی ات کمک کنی. پس متممی‌شدنت رو خیلی تبریک میگم و برات آرزوی موفقیت می‌کنم.
      از نطر لطفت هم خیلی ممنونم دوست خوبم.:)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *