بهانه‌ای برای نوشتن

انزوا خوب نیست اما تنهایی زیباست

دوستان عزیزم

دیده اید کسانی رو که یک دقیقه هم نمی‌تونن با خودشون تنها باشن؟

…می‌خواد بره پیاده روی، دو سه نفر رو با خودش همراه می‌کنه و در طول پیاده روی همه اش حرف می‌زنه، از این و اون می‌گه، دردل می‌کنه.

نه می‌تونه از مناظر اطرافش لذت ببره، نه می‌تونه نفس‌های عمیق بکشه، نه می‌تونه در تفکرات خودش عمیق بشه و نه به هدف سلامت جسمی‌یا تمرکز ذهنی که با یه پیاده روی خوب می‌شه بهش رسید، برسه.

… می‌ره استخر، دو سه نفر حتما باید باهاش از این طرف شنا کنن تا اون طرف، دوباره از اون طرف با هم شنا کنن بیان این طرف. در حال شنا هم حتی از حرف زدن با همراهانش نمی‌گذره … و در پایان وقت، اصلا نمی‌فهمه این اوقات چگونه گذشت و چطور شنا کرد.

توی خونه تنهاست، تلفن رو بر میداره، یکی یکی به این دوست و اون فامیل زنگ میزنه و از این در و اون در، حرف میزنه.

و این داســــــــتان در بقیه موارد و زمینه‌های دیگه ی زندگی همچنان ادامــــه دارد …

بیایید از تنهایی نترسیم.

از خودمــون فرار نکنیم. با خودمــون آشتی کنیم و از گذروندن اوقاتی فقط با خودمــون، لذت ببریم.

انزوا خوب نیست، ولی تنهایی زیباست.

فرصت تنهایی

“بزرگترین هدیه ای که می‌توانی به دیگران بدهی، شادی است و بزرگترین هدیه ای که به خود می‌توانی بدهی، سکوت” (اوشو)

بیایید هر چند وقت یکبار این رو به خودمون هدیه کنیم.

اینکه تنها باشیم، در سکوت تمرکز کنیم، تعمق کنیم و در زندگی عمیق تر بشیم و از سطحی بودن، سطحی فکر کردن، سطحی برداشت کردن و سطحی حرف زدن و سطحی زندگی کردن رهایی پیدا کنیم.

در تنهایی، کتابی رو در دست بگیریم و بخونیم.

موسیقی الهام بخشی رو گوش کنیم.

یا برای بهتر بودن و بهترشدن فکر کنیم و برنامه ریزی کنیم .

در تنهایی در مناظر زیبای طبیعت قدم بزنیم و در این همه زیبایی غرق بشیم و به شگفتی بیاییم.

و به یاد داشته باشیم که هنوز خیلی فرصت‌ها و زیبایی‌هایی در دنیا باقی مونده که ما هنوز نتونستیم برای خودمون کشف شون کنیم.

ما می‌توانیم به «فرصت تنهایی»؛ به منزله ی «فرصت شگفت انگیزی» برای «رشد» و «لذت و بهره ی بیشتر بردن از زیبایی‌های پیرامون مان» و «درک بیشتر توانایی‌های درون مان» و «تجربه ی بیشتری از صلح درونی» بنگریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *