بهانه‌ای برای نوشتن

اندر اوصاف اینستاگرام (۱)

یادمه در خلال اون مدتی که توی اینستاگرام فعالیت داشتم، همه اش توی این فکر بودم که این بار چه تصویری بذارم، یا چه متنی برای این تصویر بنویسم و …

همین وسواس‌ها، باعث میشد تا تعداد پست‌های اینستاگرامم  به سختی بالا بره و زیاد بشه.

اما این روزها، اکانت‌هایی رو در اینستاگرام می‌بینم که حتی هنوز، مدت زیادی هم از زمان ایجادشون نگذشته، مثلاً یکی دو ماه؛

اما تعداد پستهاشون به ۳۰۰، ۴۰۰ تا رسیده.

داشتم یکی از این اکانتها رو چک میکردم.

بعد در کشفیاتم، کشف نمودم که موضوع یه جورایی نزدیک به مفهومی‌به نام “از تولید به مصرف” هست.

یعنی ایشون، عکس‌ها و فیلم‌ها و نوشته‌های زیر هرکدوم شون رو، خیلی محترمانه، از توی کانال‌های تلگرام بر میدارن و بعد با یک دنیا عشق، مستقیماً و بدون هیچ دخل و تصرفی، توی اینستاگرام برای مخاطبین نازنینشون قرار میدن، و البته از هشتگ‌ها هم برای بیشتر دیده شدن، بهره میبرن.

تازه کلی هم پست‌هاشون طرفدار پیدا کرده و لایک میخوره و بازدید داره و فالورهاشون بخاطر این عکس‌ها و فیلم‌ها و متن‌های زیبا و تاثیر گذاری که زحمت میکشن توی اینستاگرام میذارن و مینویسن؛ تحسین شون میکنن و ازشون تشکر می‌کنن.

5 دیدگاه در “اندر اوصاف اینستاگرام (۱)

  1. سلام شهرزاد جان
    واقعیتش حساب کاربری نداشتم تا حالا تو اینستا ولی ۴k از این آدمها رو با یه دوست متممی‌عوض نمیکنم 🙂

    1. سلام. کار خوبی میکنی فواد جان. ۴k رو هم خیلی خوب گفتی. 🙂
      پی نوشت:
      راستی فواد جان. خیلی خوشحال شدم که اون کامنت توضیح تکمیلی توی روزنوشته‌ها، برای شما دوست خوبم قابل استفاده بود.
      ممنون بخاطر کامنت خوبت.

  2. سلام شهرزاد عزیز
    امروز یاد اون نوشته دم عید پارسالم زیر یکی از مطالب اینجا در مورد کاشتن باغچه افتادم، گفتم یه سری به اینجا بزنم و حالی بپرسم.
    چقد زود داره میگذره…

    راستی منم یه چیزی با عنوان “تلگرام، اینستاگرام، آب شنگولی!” نوشتم، شاید دوست داشته باشی ببینی:
    https://goo.gl/HI5WBh

    ارادتمند
    امین

    1. سلام امین جان.
      بله. اون نوشته رو یادمه. راستی قرار نبود سال ۹۵ اینقدر زود تموم بشه؟ 🙂
      نوشته ی خوبت رو در مورد اینستاگرام و تلگرام خوندم. خیلی عالی بود. مخصوصا که با جمله ی زیبایی از محمدرضا شروع میشد و در همون راستا پیش رفت.
      جالب بود برام. یه جورایی هم نوشته تون، تو سبک F&Q بود و اینکه تمام راههای بهانه جویی رو برای مخاطب، سد کرده بودی. 🙂
      کاش، واقعاً همه ی ما بتونیم استفاده از تکنولوژی رو بهتر مدیریت کنیم، و وقت‌های باارزشمون رو به پای این کانال و اون گروه و این پیج و بابت گوش به زنگ بودنِ نوتیفیکشین‌های مختلف نسوزونیم.
      و کمی‌هم به کارهایی بپردازیم که مجبور باشیم بابتشون، فکرمون رو به کار بیندازیم.
      ممنون از کامنت خوبت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *