برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

حال که صحنه‌های تلخ دیده می‌شوند…

این سال‌ها، این ماه‌ها، این روزها؛ به یُمن گوشی‌های موبایل و امکان عکسبرداری و فیلمبرداری در لحظه، متاسفانه “شاهد” صحنه‌هایی تلخ از لحظات غم انگیزِ جان سپردن انسانها هستیم که “در گذشته”، تنها خبرهایشان را از گوشه و کنار “می‌شنیدیم”.سیلاب

چقدر در این ماه‌ها، در کمال ناباوری، جدا از حوادث دیگر؛ خودروهای شخصی را با سرنشینانشان دیدیم که در آغوش خروشان و مهارنشدنی سیلابهای غیرمنتظره ای ناپدید شدند و سرنشینانشان را به کام مرگ فرستادند.

اگر چه بسیاری از این حوادث اجتناب ناپذیرند و شاید نمی‌توان به آسانی از قبل، برای جلوگیری از وقوع آنها، تمهیدی چید؛ اما بسیاری از آنها می‌توانند قابل پیشگیری باشند، یا حداقل، آنها را به حداقل رساند.

با خود فکر می‌کردم که ای کاش، حال که این صحنه‌های دلخراش و تلخ، به این خوبی دیده می‌شوند؛ دردشان و دردِ دیدنشان، برای هر کدام از ما، تلنگری قوی تر باشد برای پیشگیری از حوادث اینچنینِ بعدی.

هر کس در هر جایگاهی که هستیم؛ به این فکر کنیم که آیا می‌شود با پیش بینی‌های به موقعِ هواشناسی، با هشدارهای مناسب مدیریت بحران، با توجه کردن به این پیش بینی‌ها و در خانه ماندن در چنین شرایطی، با اصلاح زیرساخت‌ها، و با بسیاری اقدامات مناسب دیگر… بخش زیادی از این حوادث را کاهش داد و دیگر چنین صحنه‌هایی را تجربه نکرد یا به این راحتی، به نظاره ننشست؟

شما چه فکر می‌کنید…؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *