بهانه‌ای برای نوشتن

وقتی یک نور خاموش می‌شود

مریم میرزاخانی
source: @Firouz_Naderi

دکتر فیروز نادری در توییتر خود، وقتی از درگذشت مریم میرزاخانی خبر می‌داد، از خاموش شدن یک نور سخن گفت:

[su_quote]A light was turned off today …. far too soon. Breaks my heart[/su_quote]

و جه تعبیر زیبایی بود.

به گمان من نیز، با مرگِ هر انسان تاثیرگذار، هر انسانی که دنیا را عمیق تر درک کرد و کاری را به انجام و سرانجام رساند که فکر می‌کرد تنها از عهده ی او بر می‌آید؛ و در پایانِ زندگیِ کوتاه یا بلندِ خود، دنیا را بهتر، کامل تر و زیباتر به هستی تحویل داد؛ گویی نوری پر فروغ، به خاموشی می‌گراید که قسمتی از جهان را با خود در تاریکی فرو می‌بَرَد.

و مریم میرزاخانی، با ذهن پویا و پر جُنبش خود، اما نگاه آرام و عمیق ای که همواره دریایی از سکوت و فروتنی در آن موج می‌زد، چه زود و چه آرام و بیصدا خاموش شد. برای همیشه.

یادش گرامی‌و درگذشتش – اگر چه غمناک، اما همانگونه که محمدرضای عزیز هم به زیبایی نوشت: “فرصتی برای فکر کردن ما“.

و نیز فرصتی برای تحسین و ستایش تمامیِ آن مدل‌های ذهنی روشنی که در طول زندگانیِ خویش به جای نالیدن‌ها، می‌بالند و رشد می‌کنند و می‌آموزند و می‌آموزانند و در پایان، اگر چه با خاموش شدنی ستایش آمیز، نوری از این دنیا می‌ستانند؛ اما همزمان، فروغی تابناک تر به آن خواهند افزود.

 

4 دیدگاه در “وقتی یک نور خاموش می‌شود

  1. خورشیدم تو را چه به نشخوارِ خاموشی
    تو که خواهرِ آبشارهای بی‌شماری بودی…
    طبیعی است که مرا نمی‌شناسی
    مگر چه نسبتی می‌توان داشت با شکوفه‌های توت
    و فامیلِ چه کسی است
    برف و آفتاب….

  2. درود
    من توان درک دستاوردهای علمی‌مریم میرزاخانی رو ندارم
    به نظرم بزرگترین دستاورد غیر علمیش ، اهمیت ندادن به هیاهوی رسانه‌ها بود.

    یادش گرامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *