برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

آیا جهان‌بینی ما، گاهی بیش از حد دراماتیک نیست؟

به جهان بینی بیش از حد دراماتیک فکر می‌کردم، توی چند روز گذشته، که اتفاقات تلخ مربوط به سیل در روزهای سبز آغازین فصل بهار و در این ایام زیبای عید نوروز در کشورمان و برای برخی از مردم عزیزمان پیش آمد (و می‌دانیم که می‌توانست به این تلخی پیش نیاید) و خاطر همه‌ی ما… ادامه مطلب آیا جهان‌بینی ما، گاهی بیش از حد دراماتیک نیست؟

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن, دانستنیها

چند پیشنهاد اگر مثل من، زیاد می‌نشینید

اگر یادتون باشه در پست قبلی: مرز بسیار باریک بین سلامتی و بیماری | یک تجربه شخصی برایتان تعریف کردم که چطور در عرض چند ثانیه، از این رو به اون رو شدم! و هنوز هم راستش را بخواهید، خیلی درد دارم، به خصوص وقتی روی صندلی میشینم. اما همین که مثل اون چند ساعتِ… ادامه مطلب چند پیشنهاد اگر مثل من، زیاد می‌نشینید

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

چند پیشنهاد، برای دوری از گرداب سردرگمی‌و ناامیدی

دو نفر از دوستانِ خوبِ یک روز جدید – به نام‌های مریم و فهیمه – توی کامنت‌هایی که در اینجا برام نوشته بودند، به موضوعاتی – با محوریت سردرگمی‌و ناامیدی – اشاره کرده بودند و خواسته بودند که در موردشان بیشتر حرف بزنیم. از آنجایی که احساس کردم دغدغه‌های هر دوی این دو دوست عزیز… ادامه مطلب چند پیشنهاد، برای دوری از گرداب سردرگمی‌و ناامیدی

آموخته ها, بهانه‌ای برای نوشتن

با داشتنِ هدف‌های روشن و مشخص، معنای تصمیم‌هایمان را بهتر درک می‌کنیم

در موردِ داشتنِ اهداف، بارها و در جاهای مختلف، از زوایای بسیاری بحث و صحبت شده است. از جمله در متمم و در این درس‌ها که با نگاهی علمی و دقیق به بحث‌های مربوط به هدف‌گذاری پرداخته است: آیا هنگام برنامه ریزی همه این اجزا را در نظر می‌گیرید؟ (هدف گذاری کافی نیست) در هدف… ادامه مطلب با داشتنِ هدف‌های روشن و مشخص، معنای تصمیم‌هایمان را بهتر درک می‌کنیم

بهانه‌ای برای نوشتن, دل نوشته

“من از لبِ تو منتظر یه حرف تازه‌ام”، من از خودِ تو منتظر یه کار تازه‌ام

من از لبِ تو منتظر یه حرف تازه‌ام… تازگی‌ها در طول روز، گاهی در پای نوشته‌های وبلاگ‌های دیگران پیش می‌آید که آن لحظه دلم می‌خواهد بروم و چیزی بگویم یا چیزی بنویسم. اما نمی‌نویسم. یعنی نمی‌توانم بنویسم. دیگر چه شود که چیزی بنویسم. یا در وبلاگ خودم – بیش از قبل – پیش می‌آید که… ادامه مطلب “من از لبِ تو منتظر یه حرف تازه‌ام”، من از خودِ تو منتظر یه کار تازه‌ام

بهانه‌ای برای نوشتن, توسعه مهارتهای فردی

اگر دوست دارید به مداد رنگی، در خانه‌ی خودش سر بزنید

در چند پست گذشته، از کاری که به تازگی در زندگی‌ام شروع کرده‌ام، و نام آن را مداد رنگی گذاشته‌ام؛ برای‌تان صحبت کرده بودم. و بارها در این نوشته‌ها، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، از این برای‌تان گفتم که بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین محرک‌ها، انگیزه‌ها، اشتیاق‌ها، آموخته‌ها و شوقِ آزمایش خوانده‌ها و دانسته‌ها، و… ادامه مطلب اگر دوست دارید به مداد رنگی، در خانه‌ی خودش سر بزنید

آموخته ها

آنچه یک روز جدیدِ دیگر به من آموخت: خاصیت شگفت انگیزِ نوشته‌ها

یک روز جدید دیگر به من آموخت: نوشته‌های ما – حتی اگر خودمان نخواهیم یا متوجه نباشیم  – خاصیت شگفت انگیزی دارند. آنها قادرند حقایق زیادی از ویژگی‌های شخصیتی ما را – خواه مثبت و خواه منفی – از لابلای واژه‌‌های خود، برای دیگران فاش و آشکار سازند. شاید شما هم تجربه کرده باشید: گاه… ادامه مطلب آنچه یک روز جدیدِ دیگر به من آموخت: خاصیت شگفت انگیزِ نوشته‌ها

بهانه‌ای برای نوشتن

اگر می‌خواهید با «مداد رنگی» بیشتر آشنا شوید – با الهام از آموزه‌های متمم

پیرو مطالب و پست‌های قبلی که آنها را تقریباً در این برگه جمع بندی کرده ام، مدتی است که به طور متمرکز، درسهایی مشخص از متمم را که می‌تواند در ادامه ی این راه به من کمک کند، مطالعه و مرور می‌کنم. و هر چه بیشتر در این مسیر پیش می‌روم، این درسها به نظرم کاربردی تر و دوست… ادامه مطلب اگر می‌خواهید با «مداد رنگی» بیشتر آشنا شوید – با الهام از آموزه‌های متمم

الهام بخش, برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

سریع تر رسیدن به خواسته‌ها با تفکر استراتژیک

این پست، یک باز نشر است. انتشار اولیه ی آن، ۱۸ بهمن ۱۳۹۵بود. بعد از اینکه در پست قبلی از از مدیریت زمان، حرف زدم؛ احساس کردم بد نیست این نوشته را هم، دوباره با هم بخوانیم. [su_divider top=”no” style=”dotted” divider_color=”#7b14a5″ link_color=”#c31ec4″ size=”2″ margin=”25″] به احتمال زیاد، بارها برای شما هم پیش آمده و متوجه… ادامه مطلب سریع تر رسیدن به خواسته‌ها با تفکر استراتژیک

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن, توسعه مهارتهای فردی

فکر میکنم وقت، گرامی‌تر از آن است که به هر منبعی که ادعای یاد دادن دارد، تن دهیم

به نظرم وقت گرامی‌تر، و زندگی کوتاه تر از آن است که به هر منبعی – خواه وبلاگ، یا وبسایت یا کانال – که ادعای یاد دادن دارند، برای یادگیری تن دهیم. این روزها، برخی وبلاگ‌ها، کانال‌های تلگرامی‌یا اکانت‌های دیگر اجتماعی را میبینیم و میشناسیم که سرتاسر، از جملاتِ کوتاه و زیبا و گاه جملاتی… ادامه مطلب فکر میکنم وقت، گرامی‌تر از آن است که به هر منبعی که ادعای یاد دادن دارد، تن دهیم