جوابی سریع، برای سوالی که پرسیدم!
نمیدانم پست روز قبل را خواندید یا نه؟
تلاش برای یافتن پاسخ یک سوال: رسیدن به هماهنگی
در آن پست در مورد هماهنگی حرف زدم و گفتم:
آیا رسیدن به این نقطه – جایی که علیرغم هر آنچه که در اطراف ما میگذرد، هماهنگی و آرامش را در وجودمان حس کنیم و زندگی و هر چه را که در آن هست به شکل معجزه ای تکرارناپذیر ببینیم – امکان پذیر است؟ …
و اگر هست، چگونه؟
و گفتم:
من از تلاش برای یافتن پاسخ این سوال، ناامید نخواهم شد …
خیلی برایم جالب بود … دیشب پس از چند روز که حوصله سر زدن و خواندن پیامهای دوستانم را در این اپلیکیشنهای OTT نداشتم… سراغ خواندن پیامهای یکی از دوستانم در تلگرام رفتم که همیشه مسیجها و پیامهای زیبایی برام میفرستد.
و با کمال ناباوری پیامیرا از طرف او خواندم که چند روز پیش فرستاده بود و نخوانده رها شده بود.
متن آن پیام این بود:
” بسیاری از ما همه چیز را در چارچوب زمان قرار میدهیم و میبینیم. فکر میکنیم نظم و آرامش را باید کم کم ساخت و هر روز مقداری بر آن افزود.
حال آنکه نظم و آرامش درونی مستلزم زمان نیست. بنابر این یکی از مهم ترین کارهای ما متوقف کردن «زمان ذهنی» و نتیجتاً خارج کردن اندیشه ی «تدریج»، از دید خویش در رابطه با موضوعات بسیار مهم است.
باید این حقیقت را عمیقاً درک کنیم که برای تحقق آرامش، فردایی وجود ندارد. شما «هم اکنون» باید در نظم، آرامش و هماهنگی درونی باشید، نه در لحظه ی دیگری …”
کریشنا مورتی
… این پیام چقدر به موقع به دستم رسید و چقدر به موقع خوانده شد.
به نظر شما همین اتفاقات ساده، جزو معجزات زندگی نیست…؟
این را به عنوان جوابی سریع برای سوالی که پرسیدم، به خاطر خواهم سپرد و میدانم که مرا برای یافتن پاسخ اصلی، بسیار یاری خواهد کرد.
از دوست خوبم و از کریشنا مورتی خیلی ممنونم …