یک روز جدیدِ دیگر به من آموخت:
گاهی در زندگی، خود را ثروتمندتر از همیشه می‌یابیم.
نه به این علت که حساب بانکی مان را، پُر پول تر از همیشه می‌بینیم.
بلکه به این دلیل، که:
شوق را، بیشتر از همیشه، در قلب مان حس می‌کنیم.
— آموخته ها —
آنچه یک روز جدیدِ دیگر به من آموخت: نوعی از ثروتمندی
مرداد 25, 1396
شهرزاد جان
چقدر متنی که نوشتی به دلم نشست. واقعا “شوق” ، ثروت گرانبهایی هست و انرژی زیادی برای حرکت و تحول به آدم میده. فکر میکنم اگه نباشه با حساب پر پول هم نمیشه کاری کرد.
کاملا درست میگی شراره جان. و چقدر قشنگ گفتی.
به نظر من هم هیچ ثروتی بالاتر از این نیست که توی قلبت یه عالمه شوق داشته باشی و قلبت گرمتر بتپه.
راستی. چقدر خوشحال شدم ازنزدیک دیدمت. 🙂
شهرزاد عزیز و مهربان
بسیار خوشحالم که دیروز دیدمت. امیدوارم فرصتی فراهم بشود تا دوباره بتوانیم صحبتی داشته باشیم. یعنی تو صحبت کنی و من گوش بدم. من که حرفی ندارم پیش تو.
تا به‌زودی.
پی‌نوشت: پستت من رو یاد حرف یونگ انداخت. تو مصاحبه‌ای که باهاش کرده بودند، گفت که وقتی با روانپزشکی آشنا شد، یه اتفاقی برایش افتاد:
تپش دیوانه‌وار قلب!
امیرمحمد جان.
چقدر خووب بودی تو. 🙂
واقعا خوشحالم که تو، امین کاکاوند، ایمان نظری، بهروز ایمانی مهر و …و… و… رو از نزدیک دیدم و چند کلمه ای حرف زدیم.
خودتون نمیدونین چقدر دوست داشتنی هستین! 🙂
من هم از خدام هست بتونم دوباره ببینمتون.
و واقعا منو ببخشین که نشد عکس بگیریم.
در مورد پی نوشت هم ممنون که برام نوشتی. لذت بردم.
“تپش دیوانه وار قلب”
من تا حالا خیلی تجربه اش کردم. 🙂
چقدر جالب که امروز از شوق نوشتی.
چون دقیقا امروز داشتم پیش خودم بهش فکر می‌کردم. داشتم به خودم می‌گفتم به قول اون جمله معروف که وقتی یک بهار و یک تابستون و پاییز و زمستون رو از سر گذروندی دیگه همه چیز تکراریه، سبزی جنگل سبزتر نمیشه، آبی دریا و آسمون همه جای دنیا شبیه به همه. حتی پول و پول بیشتر چاردیواریهای قشنگ‌تر با امکانات بیشتر خیلی زود تکراری میشه برات.
فقط یک چیز هست که باعث میشه روزهای زندگیت از هم متفاوت باشه. شوقی که برای برنامه‌های زندگیت از خواب بیدارت میکنه.
به قول سعدی:
بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد.
این که دل آدم از اشتیاق گرم بشه و دود شوق از وجود بلند شه، میتونه بزرگترین سرمایه انسان باشه.