چگونه به این راحتی، این آدمهای عزیز، از دست میروند…؟
همین دیروز، این شعرش – با مضمون مرگ- را در مورد «علی معلم» خواندم:
«هر سال
یک بار
از لحظه ی مرگم
بی تفاوت گذاشته ام
بی آنکه
بفهمم یک روز
در چنین لحظه ای
خواهم مُرد
.
.
بعضی مرگها غیرمنتظره است
با اینکه مرگ غیرمنتظره نیست
.
هنوز چند روز به پایان سال ۱۳۹۵ مانده
این سال پرمسافر، کبیسه هم هست…»
و امروز، او، افشین یداللهی، خود با مرگ غیرمنتظره اش، پایان سال ۹۵ را، بیش از پیش، برایمان غمبارتر کرد…
[su_note note_color=”#fcdced” radius=”7″]چقدر بارها خواستم این ترانههای زیبای او، با صدای زیبای علیرضا قربانی و آهنگسازی فردین خلعتبری را توی وبلاگم بگذارم و نگذاشتم.
و حالا ناگزیر، به یادش میگذارم… [/su_note]
[su_audio url=”https://1newday.ir/wp-content/uploads/2017/03/Alireza-Ghorbani-Shahrzad.mp3″]
سلام شهرزاد عزیز
ای کاش بتوانیم در سایت یاد هست (سجاد سلیمانی ) و چند تنی از دوستان، گام کوچکی در معرفی بزرگانمان برداریم . این وظیفه میتواند برای هر متممیتعریف شود .
در ضمن مطلبی دیروز در سایتم نوشتم، که بتوانم کمیاز این فضا دور شوم ولی ظاهر عدم این روزها قرار نیست دست از گربیانمان بردارد.
سلام حسن عزیز.
ممنون بابت یادآوری این کار خوب.
سعی میکنم و باعث خوشحالیه که من هم بتونم توی این کار، سهمیداشته باشم.
مطلب خوبتون رو در سایت تون خوندم و قشنگ گفتید که با رفتن هر یک از این عزیزان، احساس میکنیم تنهاتر شدیم.
به نظر من هم، نبودن هر یک از این آدمها، جای خالی بزرگی
رو در جهان ایجاد میکنه که با هیچ چیز دیگری پر نخواهد شد.