متن کوتاهی را از Marissa Levin بنیانگذار و مدیرعامل Successful Culture میخواندم (+) که برایم دوستداشتنی بود.
البته ظاهرا او خودش این متن را از کتاب:
حالا گفتم ضمن ترجمه این متن، برداشتهای خودم را هم بهش اضافه کنم و اینجا بنویسم، شاید برای شما هم جالب باشد.
حرفی که ماریسا میزند (+ برداشتهای خودم) این است که:
مردم اغلب از اصطلاحات «الهام» (inspire) و «انگیزه» (motivate) به جای هم استفاده میکنند.
بخواهیم دقیقتر بگوییم: «الهام بخشیدن» و «انگیزه بخشیدن»
(کلمههای دوستداشتنی inspiration (الهامگرفتن)، inspirational (الهامبخش)، motivation (انگیزه)، motivational (انگیزهبخش)، inspired (الهامگرفته) و motivated (باانگیزه) را هم که زیاد شنیدهایم.)
این دو کلمه ممکن است از نظر مفهومیمشابه و مرتبط به نظر برسند، اما در واقع با هم تفاوت دارند.
«الهام» از “in spirit” ریشه گرفته است، یعنی “در روح” پس در واقع الهام چیزی است که از درون ما میآید.
در حالی که «انگیزه» از motive ریشه میگیرد، پس یک نیروی بیرونی است که ما را وادار به عمل و حرکت میکند.
انگیزه ما را وادار میکند – یا اگر به فرم فارسی این کلمه بیشتر توجه کنیم در واقع ما را برمیانگیزاند – تا کار یا عمل بخصوصی را انجام دهیم، حتی اگر مجبور باشیم برای انجام دادنش روند دشواری را طی کنیم، حتی اگر ترجیح میدهیم کار دیگری را که احتمالا آسانتر است جایگزینش کنیم.
ما از هدفمان، از رویایمان، از نتیجهای که کسب میکنیم یا از دستاوردی که قرار است به دست بیاوریم انگیزه میگیریم.
از طرف دیگر، الهام ما را به سمت چیزی میکشاند که روی قلب، ذهن یا روحمان تاثیر گذاشته و در ما اشتیاق ایجاد کرده است.
الهام هم مانند انگیزه میتواند ما را به کاری وا دارد، یا در مسیری که در آن قدم برداشتهایم علیرغم تمام دشواریها و فراز و نشیبها همچنان مصمم و رو به جلو نگاه دارد.
همانطور که احتمالا همه ما تجربه کردهایم، ما از موارد مختلفی الهام میگیریم. ممکن است یک شخص باشد، یا یک رویداد، یا شرایط خاصی یا هر چیزی دیگر.
وقتی به ما الهام میشود یا به عبارت بهتر وقتی که از چیزی الهام میگیریم و چیزی برای ما الهامبخش است، دیگر به پایان و به وضعیت نهایی فکر نمیکنیم، و همچنین اجازه نمیدهیم مانعی ما را متوقف کند.
در واقع، وقتی پر از الهام هستیم، میخواهیم آن احساس را تا زمانی که ممکن باشد حفظ کنیم.
حالا به نظر من، هر دوی اینها، یعنی الهام و انگیزه برای ما مفید و حتی ضروری هستند؛ اگر دلمان میخواهد درجا نزنیم، اگر میخواهیم اشتیاقمان را برای یادگیری بیشتر و توانمندتر شدن در راستای اهدافمان حفظ کنیم، اگر مایلیم بیشتر رشد کنیم، و اگر برایمان مهم است که نسخه بهتری از خودمان را تجربه کنیم و در کنارش شرایط را برای خودمان یا حتی برای دیگران به چیزی بهتر و دوستداشتنیتر از چیزی که الان هست تبدیل کنیم.
میتوانیم هر روز به این بیندیشیم که چطور میتوانیم خودمان را در معرض افکار، احساسات، اهداف، و شرایطی قرار دهیم که برای شروع کردن، ادامه دادن، دیسیپلین شخصی داشتن، و با هر سختی یا مانعی متزلزل و تسلیم نشدن، به ما انگیزه و الهام بیشتری میبخشند.
ممنونم از مهر شما.
امیدوارم تلاش و انرژی ای که برای کارهای اولویت دارتون میذارین، زودتر به بار بنشینه و از شیرینی اش لذت ببرید.
سلام خانمِ شهرزاد
امیدارم حالتون خوب باشه.
سال نوتون مبارک.
من هر روز، به “روز نوشته”های محمدرضا شعبانعلی سر میزنم. گوشه ی سمت چپِ وبلاگ، قسمتی هست که میشه نوشتههای دوستان محمدرضا رو خوند.
دوست دارم نام شما رو هم بیشتر اونجا ببینم. چون مشتاق و علاقه مند به نوشتههای شما هستم. امیدوارم امسال _درصورت امکان_ بیشتر بنویسید:)
نمیدونم در اینستاگرام هم اکانت دارید یا نه؟ سرچ کردم نامتون رو. موفق به پیدا کردن شما نشدم.
سلام محسن جان
ممنونم. سال نو شما هم مبارک.
امیدوارم نوروز بهت خوش گذشته باشه و سال خوب، آروم، شاد و پرباری هم در انتظارت باشه.
خیلی از لطفت ممنونم. حتما مینویسم. خیلی موضوعات توی ذهنم هست که بیام بنویسمشون ولی فرصت نمیشه. (آخه نوشتنهای من چندین ساعت وقت و انرژی میگیره ازم)
راستش رو بخواهی، یه مدت هم هست که اولویتهام یه سری تغییرات اساسی داشته و ترجیح میدم در حال حاضر وقتم رو بیشتر برای اون اولویتها و فعالیتهای استراتژیکتری صرف کنم که با شرایط فعلیم احساس میکنم توی زندگی حال و آیندهام تاثیرگذارترن. ولی حتما در اولین فرصتهایی که بشه میام و بیشتر مینویسم.
درضمن ممنونم که با کامنتهای قشنگت بهم انگیزه بیشتری برای این کار میدی. 🙂