بارهای عاطفی ….
همه ماها کم و بیش بارهای عاطفی داریم. اونها میتونن به شکلهای مختلفی باشن. ما میتونیم اونها رو همیشه با خودمون حمل کنیم. یا میتونیم اونها رو در دورافتاده ترین بخش از مغزمون ذخیره کنیم، یا در عمیق ترین قسمت قلبمون.
ما اونها رو در پایگاه اطلاعاتی خاطراتمون حفظ میکنیم. بعضی از اونها خیلی به قلبمون نزدیکن و با کوچکترین تحریک احساساتی، اشک رو به چشمانمون میارن.
بعضی از این بارهای عاطفی ممکنه باعث احساس خشم در آدمها بشن یا رنجش عمیقی رو در اونها بوجود بیارن یا رفتارهای ضد اجتماعی و متناقض رو از آنها به نمایش بذارن.
سایهها در زمانهای رویا و بیداری شون در مکانهایی دور و غیرمنتظره و تهدیدآمیز رفت و آمد میکنن. آدمهای با بارهای عاطفی میتونن دارای خشم غیر قابل کنترلی باشن که میتونه بدون هشداری منفجر بشه و به خشونت تبدیل بشه.
بعضی از کسانی که بارهای عاطفی دارن ، در انکار زندگی میکنن و بطور کامل از دنیای واقعی جدا هستن. برخی دیگه ، دیگران رو به جای خودشون مقصر میدونن و از نظر اونها این دیگران هستند که همه اش اشتباه میکنن.
بعضی از آدمهای با بارهای عاطفی ، دنبال چیزی گمشده میگردن که واقعا نمیدونن چیه! یه چیزی گمشده … چهرههای تنها و گرفته ای که در لابلای شلوغی خیابونها راه میرن، در مکانهای عمومیمیشینن ، در مدرسه ، در محل کار یا در هر جای دیگه ای ، شاید به دنبال آرامش میگردن. هر روز. ما دریایی بیکران از چهرههای غمگین ، افسرده و غیردوستانه رو میبینیم. سرخوردگیها و خشمهایی که راه رو برای خشمهایی بیشتر و غیرقابل کنترل باز میکنن. ترسناکه!
بارهای اضافی احساسی ، خواستار هزینه بالا در هر زمان هستن. کسانی که تسلیم وزن این بار میشن، تحملش این بار براشون بیش از حد تحمله.
اونها هیچ دلیل بیشتری برای حفظ مبارزه پیدا نمیکنن. زندگی درخشش خودش رو از دست میده و دنیا براشون به یک مکان بیرحمانه تبدیل میشه. وجودشون رو بی معنی میبینن. و از دید اونها مبارزه تموم شده، البته اگه تا حالا مبارزه ای وجود داشت…
زندگی برای اونها ، مثل بودن روی یک تخته پاره بر روی آب هستش ، بذار هر جا که میخواد بره! دیگه مهم نیست! … آیا چنین زندگی ای بیرحمانه نیست؟
چه چیزی باعث چنین درد و رنج عاطفی میشه؟
رویاهای شکسته ، روابط نافرجام ، مشاغل شکست خورده ، امیدهای از دست داده شده ، تجاوزها ، خیانتها ، زخمهای گذشته ، مسائل مربوط به سلامتی.، مشکلات اجتماعی ، مصیبتهای مالی و بالاخره فقر و اعتیاد که از زخمهای عمیق آسیب پذیرترین افراد خانواده و جامعه است.
آیا جامعه که در حال برداشتن گامهای تند و سریع هستش باید در این رابطه سرزنش بشه؟ وجود اسباب بازیهای بی پایان ، گجتها و وسیلههایی که تکنولوژی شون داره روز به روز پیشرفت میکنه. همه اینها اضافه بر روابط شکننده ، تضعیف روابط خانوادگی ، انتظارات غیر منطقی از خود و دیگران و …. مرتب به این بارهای عاطفی انباشته شده اضافه میکنه. بعضی آدمها اون بارها رو برای زمانهای طولانی توی زندگیشون و بر روی دوششون حمل میکنن.
همه اونها میتونن خسران و زیان نباشن، اگه ما لحظه ای به نیازهای عمیق تر درونمون گوش بدیم ، فراتر از نیازهای فیزیکیمون.
راستی … وزن بارهای عاطفی شما چقدره؟
به زودی در مورد اینکه چطور میتونیم این بارهای عاطفی رو از زندگیمون حذف کنیم یا به حداقل برسونیم ، بیشتر صحبت خواهیم کرد…
…. فقط فعلا اینجا یه نکته رو بگم و اون اینکه ،
راز اصلی اش اینه :
“رها کردن”