زنگ تفریح (۳)
بوذرجمهر و دزدان کسری!
گویند: عادت بوذرجمهر حکیم چنان بود که هر روز مدتی قبل از آفتاب به دربار حاضر میشد، و کسری را وادار مینمود که به کارهای سلطنتی رسیدگی کند و میگفت:
– سحرخیز باش تا کام روا باشی.
کسری چون شبها را به عیش و عشرت میگذرانید، بیدار شدن صبح بر او سخت و ناگوار بود، و آن وقت حاضر شدن بوذرجمهر را روا نمیداشت و کلام او را سرزنش میدانست.
بنابر این روزی کسری، چاکران را بفرمود – که قریب صبح در راهی که بوذرجمهر عبور میکند – انتظار او کشند، و چون رسد، بی اینکه صدمه به او وارد آورند، لباسهایش بستانند!
آنان در کمین نشستند تا هنگامیکه او رسید او را برهنه کردند. او بازگشت و لباس دیگر پوشید. چو به دربار حاضر شد، برخلاف اوقات گذشته، دیر شده بود.
کسری پرسید که:
– موجب تاخیر چه بود؟
بوذرجمهر گفت:
– میآمدم، در راه دزدان بر من ریختند، لباسم را بردند، به ترتیب لباس مشغول شدم، لذا دیر شد!
کسری گفت:
– نه تو هر روز مرا نصیحت میکردی که : سحرخیز باش تا کام روا باشی. این آفت به تو از سحرخیزی رسید.
بوذرجمهر در جواب گفت:
– سحرخیز، دزدان بودند که پیش از من برخاستند و کام ایشان روا شد.
کسری از جواب او ملزم شد.
منبع: کتاب بزم ایران؛ نوشته محمدرضا طباطبایی
سلام شهرزاد عزیز
چه انتخاب زیبایی
به واقع ، سحرخیزی ، یکی از رموز کامروایی هست
سلامت ، شاد و کامروا باشید دوست با احساس من
سلام هومن عزیز
خیلی خوشحالم که از این انتخاب هم خوشتون اومده… و بوذرجمهر هم حتما خیلی خوشحاله که نظرش رو تایید میکنید. 🙂
شما هم همیشه کامروا و سلامت و شاد باشید دوست خوبم…