بهانه‌ای برای نوشتن

قانونِ ساده‌ی من برای تشخیص آدم‌های کتاب‌نخوان از آدم‌های کتاب‌خوان(به معنای واقعی کلمه)

چند وقت پیش، وقتی مثل همیشه در مترو در حال خواندنِ کتاب بودم – وقتی برای یک لحظه نگاهم جای دیگری غیر از کتاب را دنبال کرد – کسی که روبروی من نشسته بود به من گفت:

– خوش‌ به‌ حالتون کتاب می‌خونین. من هم همیشه توی مترو کتاب می‌خونم، اما امروز یادم رفته کتابم رو با خودم بیارم و ناراحت و کلافه‌ام.

بعد پرسید:

تشخیص آدم‌های کتاب خوان
Illustration by Ella Elvianna

– ببخشید. چه کتابی می‌خونین؟

من هم اسم کتاب را گفتم.

بعد گفت:

– چه خوب. میشه ببینمش؟

گفتم:

– با کمال میل.

و کتاب را به او دادم.

و نگاهش کردم.

کتاب را بدون آن‌که به روی جلد و عنوان و عنوان فرعی و نام نویسنده و نام مترجم، و بعد فهرست مطالب، و سپس توضیح کوتاه پشت جلد – که نگاهی کلی و مختصر و سریع به موضوع و تمِ کتاب دارد – نگاهی بکند (نگاه دقیق و خواندنِ دقیق‌شان، پیشکش)

فقط همینطور که در دستش بود از اول تا آخر، مثل اسکناس‌هایی که در دستگاهِ پول شمار، پشتِ سرِ هم سریع ورق می‌خورند، ورق زد

و  بعد به من نگاه کرد و گفت:

– کتابِ جالبیه!

و کتاب را داد دستم.

کتاب را با لبخندی از او گرفتم،

و به خواندنِ کتابم ادامه دادم. 🙂

 

1 دیدگاه در “قانونِ ساده‌ی من برای تشخیص آدم‌های کتاب‌نخوان از آدم‌های کتاب‌خوان(به معنای واقعی کلمه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *