هدف، تابلوی راهنمای جاده زندگی
آیا حقیقت شگفت انگیزی رو در مورد هدف و هدفگذاری میدونستید؟
شما با هدفگذاریهای هوشمندانه، رسالت خودتان را دراین جهان بهتر خواهید شناخت و با کسب موفقیتهای پی در پی احساس نزدیکی بیشتری به آفریدگار مهربان پیدا خواهید کرد و در نتیجه به آرامش درونی خواهید رسید.
به دلیل مکانیسم سایبرنتیک شگفت انگیزی که در ذهن شما وجود داره، شما تقریبا همیشه به هدفهای خود دست پیدا میکنید.
مکانیسم هدفجوی شما داوری کننده نیست، بلکه خودبخود و پیوسته کار میکنه تا خواسته شما رو برآورده کنه.
حالا ببینیم هدف چه شرایطی باید داشته باشه:
۱) هدف، مکتوب باشه و نه فقط چیزی در ذهنتون!
عمل نوشتن هدفها، احتمال دستیابی به آنها را بسیار افزایش میده. اهداف نانوشته تنها آرزو و امید و خیالی بیش نیست. زمانی که یک هدف نوشته میشه، داره یک مرحله به واقعی شدن نزدیک تر میشه. ذهن شما رو فعال تر میکنه و بهتون انرژی میده و باعث آزاد شدن نیروهای لازم جهت دهنده ای در شما میشه که در صورت ننوشتن، این نیروها در شما راکد میمونن.
افراد موفق دائما دست به قلم فکر میکنن و هر لحظه ایدهها و هدفهاشون رو روی کاغذ میارن و باعث میشن که اون هدفها بطور ملموس پیش روشون قرار داشته باشه. به هر حال مکتوب کردن باعث وضوح و مشخص شدن بهتر هدف میشه. پس بعنوان اولین قدم، همین الان تصمیم بگیرید که هدفها و چیزهایی رو که میخواین تو زندگیتون بهشون برسین رو روی کاغذ بنویسین.
۲) هدف، خواسته قلبی تون باشه
زندگی شما متعلق به خودتونه! به دنبال چیزی برید که از صمیم قلب خواهانش هستید و همین که بدونین چه چیزی رو واقعاً واقعاً واقعاً میخواین، بلافاصله راههای رسیدن به اون پیش روی شما قرار میگیره. یه چیزی رو میدونین؟ مغز انسان بی نهایت توانمنده، فقط کافیه بهش اعتماد کنین. هدفتون باید خواست قلبی و اشتیاق سوزان درونی تون باشه. میل شما برای رسیدن به هدف باید اونقدر باشه که شما رو به هیجان بیاره و شادتون کنه. وقتی اشتیاق شما برای رسیدن به هدفتون به حد کافی شدید باشه ناخودآگاه از انرژی و انگیزه درونی فراوانی برخوردار میشید که بهتون قدرت میده همه موانع رو از سر راهتون یک پس از دیگری بردارید.
۳) هدف، روشن و شفاف باشه
هدفها باید روشن و مشخص باشن. باید بتونین اون رو در قالب جمله ای بیان کنید. باید هدف رو بتونین آنچنان شفاف و روشن بنویسین که حتی اگه کودکی اون رو خوند بفهمه شما چی میخواهید. حتی بهتره شفافیت و وضوح اون هدف با حواس پنجگانه هم قابل درک باشه.
۴) هدف، قابل سنجش باشه
هدف باید قابل سنجش و اندازه گیری باشه. به جای اینکه بگید یه عالمه پول میخوام، دقیقا بگید تا فلان تاریخ میخوام درآمد سالانه ام مثلا به ۱۰۰۰۰۰ دلار برسه! یا به جای اینکه بگید میخوام دانشگاه قبول بشم، بگید میخوام مثلا در رشته مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار در دانشگاه تهران قبول بشم.
۵) هدف، بزرگ اما باورکردنی باشه
هدف موتور محرک شما به سمت موفقیته و هرچه هدف بزرگ تر و ارزشمندتر باشه با انرزی و انگیزه بیشتری میشه به سویش حرکت کرد و با هیجان و شوق بیشتری ادامه داد. البته نکته ظریف قابل توجه اینه که هدف در ضمن بزرگ و باارزش بودن، باید قابل دسترس و باورکردنی باشه.
۶) هدف، مثبت باشه
یعنی به جای اینکه بگید: نمیخوام فقیر باشم، باید بگین: میخوام ثروتمند باشم. فرمان باید مثبت باشه، چون ضمیر ناخودآگاه شما نمیتونه فرامین منفی رو پردازش کنه و تنها به عبارات مثبت حساسیت نشون میده.
۷ ) هدف، به زبان حال و شخصی باشه
هدفتون رو به گونه ای بنویسید که انگار پیشاپیش به اونها دست یافته اید و جمله تون به زمان حال باشه . مثلا به جای اینکه بگید یه خونه زیبا میخوام، بگید یه خونه زیبا دارم. ضمیر ناخودآگاه شما، هدف رو با این خصوصیات سریعا در دستور کار خودش قرار میده و باعث ایجاد انرژی در وجود شما میشه.
۸) هدف، با سایر اهداف همخوانی داشته باشه
هدف شما باید با اهداف دیگرتون هماهنگی و سازگاری داشته باشه و طوری باشه که رسیدن به یک هدف مانع رسیدن به هدف دیگرتون نشه و در واقع رسیدن به اون هدف انرژی مضاعفی برای رسیدن به اهداف دیگه بهتون ببخشه. یک هدف خوب باعث ایجاد آرامش نسبی و درنتیجه رسیدن به سایر هدفها میشه.
۹) هدف، زمان داشته باشه
برای رسیدن به هدفها باید حتما زمان رسیدن به آنها را مشخص کرد تا سبب برنامه ریزی بهتر و تکاپوی لازم بشه. تعیین مهلت و زمانبندی اهداف، ضمیر ناخودآگاه رو شارژ میکنه و بهش انرژی میبخشه. ضمیر ناخودآگاه ما اصولاً شیفته زمانهای پایان کار هستش، پس همیشه برای اهدافتون یک زمان ضرب الاجل و پایان در نظر بگیرید تا زندگیتون شتاب بگیره.
از طرفی، اهداف از لحاظ زمانی به ۲ دسته تقسیم میشن:
اهداف کوتاه مدت :
اهدافی هستند که زمان اونها تا حدود یکسال آینده تعریف میشه و این اهداف باید کاملا واقع بینانه و دست یافتنی باشن و باید شانس تون در رسیدن به این اهداف کوتاه مدت بالا باشه تا دچار نا امیدی نشید.
اهداف بلند مدت :
اهدافی هستند که زمان رسیدن به اونها بین ۳ تا ۷ سال هستش و میتونن شامل تمام آرزوها و رویاهای ما باشن. آرزوها و هدفهای بزرگ و رویایی، موتور حرکت ما به سمت موفقیت هستن و هر چه این اهداف بزرگتر باشند، موتور حرکت یا انگیزه ما هم بیشتر خواهد بود.
پس لازمه که هر آنچه که واقعا از ته دل آرزو داریم رو بعنوان هدف اصلیمون مشخص کنیم و به هیچ عنوان عقب نشینی نکنیم و از بزرگی هدفمون نترسیم، چون همونطور که قبلا هم گفتم بزرگ بودن هدف، لازمه حرکت ما خواهد بود.
پس از تعیین اهداف بلند مدت (رویایی و نامحدود و البته باورکردنی) نیازه که این اهداف رو به هدفهای کوچکتر و کوتاه مدت بشکنیم و با برنامه ریزی لازم و حرکت قدم به قدم به سوی تمام رویاهای خود پیش بریم…
پی نوشت:
بذارید چیزی که در بالا گفتم، یعنی «مکانیسم سایبرنتیک ذهن» رو کمیاینجا بیشتر توضیح بدم:
از دیدگاه این مکانیسم، مغز انسان از نظر اندیشه احتیاج به کنترل دارد و فردی که قدرت کنترل اندیشههایش را پیدا میکند میتواند مشکلات روانی خود را حل کند.
سایکو سایبرنتیک میگوید: ذهن انسان ماهیتی خلاق دارد یعنی نظرات را به عمل تبدیل میکند. ذهن بسته به دستوری که ما به آن میدهیم فعال وپویاست. وقتی وظیفهای را به مکانیسم موفقیت خود واگذار میکنید کار دانشمندی را میکنید که مسائل مختلفی را در اختیار مغز الکتریکی قرار میدهد.
اگر دوست دارید در این مورد باز هم بیشتر بدونید، به این لینک (همشهری آنلاین) سر بزنید.