اخیراً، در حین مرتب کردن کتابهای کتابخانه ام، چشمم به بروشوری خورد که از طرف “مدیریت امور کتابخانهها وسالنهای مطالعه” منتشر شده بود.
دقیقاً به خاطر نمیآورم کی، کجا و چگونه، به دستم رسیده بود، ولی خوشحالم که با خواندنش، مطالب خوب و مفید این نوشته، دوباره برایم مرور شد.
محتوای این بروشور، در خصوص «انتخاب کتاب» هست.
به خصوص برای دوران کودکی و نوجوانی.
همان دورانی که شخصیت و مدل ذهنی ما انسانها، کم کم شروع به شکل گیری و رشد میکند.
از آنجا که با خواندن این متن، نسبت به موضوع کتابخوانی و انتخاب کتاب برای کودکان، حساسیت بیشتری پیدا کرده بودم، همچنین به لطف انجام یکی از تمرینهای استراتژی محتوا در متمم؛ به سراغ بخش کتابهای کودکان در سایت آمازون رفتم و بررسی کوچکی را در اینخصوص انجام دادم.
برایم شگفت آور و دوست داشتنی بود وقتی دیدم کتابها برای کودکان در دستههای مختلف، طبقه بندی شده بودند.
اما شگفت انگیزتر و جالب تر از آن، هنگامیبود که متوجه ی معرفی کتابهایی برای کودکان و نوجوانان شدم که اظهار شده بود، برای یک عمر، قابل استفاده و قابل خواندن خواهند بود.
شاید من هم بتوانم این دسته کتابها را، اینطور نامگذاری کنم:
کتابهایی برایِ از کودکی تا سالخوردگی
و همانطور که انتظار میرفت، یکی از آن کتابها چیزی نبود جز:
یا همان «شازده کوچولو» اثر: آنتوان دوسنت اگزوپری
*****
امیدوارم بتوانیم در اطراف خودمان هم، شاهد توجههایی اینچنین، به کتاب و کتابخوانی کودکان و نوجوانان – بیش از آنچه تا به حال وجود داشته است – باشیم.
البته در کشور خودمان هم دسته بندیهایی برای کتابهای کودکان وجود دارد. مانند گروه سنی الف، ب، ج، د.
از جمله کتابهای برای گروههای مختلف سنی کودکان و نوجوانان در سایت کتابک معرفی شده اند.
میخواهید ببینید؟ پس به اینجا سری بزنید: گروه بندی سنی کتابها
یا به عنوان نمونه، گزیدهای از کتابهای کانون پرورش فکری برای کودکان، در اینجا معرفی شده اند. (که شامل کتاب دوست داشتنی و خاطره انگیز «مهمانهای ناخوانده» هم میشود.)
در سایت پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم که میتوان به اطلاعات خوبی در این خصوص دست پیدا کرد.
*****
یکی از افرادی که در ایران میشناسم، که برای تالیف و انتشار کتابهای کودک و نوجوان، اهتمام زیادی به خرج داده است؛ نادر ابراهیمی است.
از جمله کتابهای او برای کودکان و نوجوانان، میتوان به کتاب کلاغها اشاره کرد.
کتاب «کلاغها»، جایزه اول فستیوال کتابهای کودکان توکیو ژاپن، جایزه اول سیب طلایی براتیسلاوا و جایزه اول تعلیم و تربیت از یونسکو شد.
شاید علاقمند باشید، کتاب «کلاغها» را داشته باشید و بخوانید، یا برای کودک نازنینی که در اطرافتان دارید بخوانید.
(در اینصورت میتوانید این کتاب را از اینجا دانلود کنید)
*****
همچنین، بسیار حیف خواهد بود اگر در این زمینه؛ از صمد بهرنگی و کتابهایی که برای کودکان نوشت؛
که معروفترین و محبوب ترینِ آنها، کتاب دوست داشتنی «ماهی سیاه کوچولو» است – صحبتی به میان نیاید.
این داستان، قصه ماهی سیاه کوچولویی است که عشق دیدن دریا را دارد. او تصمیم میگیرد تا انتهای جویباری که در آن زندگی میکند برود، اما در نهایت درون شکم یک مرغ ماهیخوار سر در میآورد. ماهی سیاه کوچولو در راه رسیدن به هدف خود شجاعت و شهامت به خرج میدهد و در این راه فداکاری میکند…
«ماهی سیاه کوچولو»، کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷ شد.
همچنین جایزه ۶ امین نمایشگاه کتاب کودک در بلون ایتالیا و جایزهٔ بیینال براتیسلاوای چکاسلواکی را در سال ۱۹۶۹ دریافت کردهاست و به بسیاری از زبانهای جهان نیز ترجمه شدهاست. (منبع)
اگر دوست داشته باشید، میتوانید کتاب «ماهی سیاه کوچولو» را از اینجا خریداری کنید.
*****
محمدرضای عزیز هم در بسیاری از نوشتههای خود، از کتاب و کتابخوانی و اثرات سودمند آن سخن گفته است.
که به گمان من، خواندن آنها، به خصوص این نوشته:
در این راستا، مسلماً لطف و فایده ی زیادی برای ما خواهد داشت و ما یا کودکانمان را به عادت زیبای کتاب خواندن، ترغیب خواهد نمود.
*****
بعد از تمامیاین صحبت ها و اشارات؛
اگر علاقمند بودید، بیایید تا متن خوب و مفید «مدیریت امور کتابخانهها و سالنهای مطالعه» در خصوص «انتخاب کتاب» را با هم بخوانیم:
بیشتر خانوادههای ایرانی، ادبیات کودک و کارکردهای آن را نمیشناسند و بنابراین در هنگام انتخاب کتاب برای کودکان گاهی به بدترین انتخابها دست میزنند که خود سبب بیزاری کودک از کتاب میشود.
انتخاب روشمند:
به راستی ما چگونه میتوانیم برای کودک خود یا گروهی از کودکان، کتاب انتخاب کنیم؟
[su_pullquote]شما هنگامیمیتوانید کتاب مناسب برای کودک برگزینید که انتخاب روشمند داشته باشید.[/su_pullquote]
یکی از مشکلات در انتخاب کتاب، به رشد نیافتگی ادبیات کودکان و عدم شناخت آن از سوی خانوادههاست.
خانواده ی ایرانی نه ادبیات کودکان را میشناسد و نه به تاثیرگذاری این پدیده در رشد شخصیت کودک آگاه است و این خود به این علت است که ذهن خانواده میانه ایرانی روشمند نیست.
یک کارشناس میگوید: گونه بندی یک کتابخانه به سادگی، اندرون ذهنی صاحب آن کتابخانه را نشان میدهد.
اگر به کتاب خانه ی یک خانواده ی ایرانی نگاهی بیندازید، چه میبینید؟
در کتابخانه ی یک خانم یا آقای پزشک، به جز کتابهای تخصصی شاید چند جلد کتاب دینی یا تاریخی یا آشپزی یا دیوان شعر بیابید.
هنگامیکه به دنبال این هستید که از چیدمان کتابها، روش ذهنی آنها را پیدا کنید، به مشکل بر میخورید.
به همین سبب است که پدر و مادر ایرانی، به آسانی شکلات هزار تومنی را برای کودک خود میخرند اما در برابر خرید کتاب میایستند.
[su_pullquote]کتابخانه ای که به گونه ای روشمند تهیه شده باشد، در نهایت کودک را با روش تفکر آشنا میکند و این در زندگی اکنون و آینده ی او تاثیر بسزایی دارد.[/su_pullquote]
در یک کلام، ذهن خانواده ی ایرانی درباره موضوعهای اجتماعی روشمند نیست چون به خواندن روشمند، خو نگرفته است.
اندیشه ی روشمند به شما و کودکتان میآموزد که برای حل مشکلات اجتماعی و خانوادگی، ابزارها و روشهایی موثرتر به کار ببرید و این میسر نمیشود مگر به مطالعه ی روشمند.
[su_pullquote]بین کتابهایی که کارکرد سرگرمیدارند و کتابهایی که مفاهیم اجتماعی و فرهنگی را در بافتی زیبایی شناسانه به کودک میآموزند، تعادل برقرار کنید.[/su_pullquote]
برای تهیه چنین کتابخانه ای ابتدا، به کتابخانه ی خانواده سر و سامان بدهید.
این موضوع به شما کمک میکند که از این پس، هنگام تهیه ی کتاب برای کودک، آگاه باشید که شما در نهایت دارید یک کتابخانه خانگی برای فرزند خود تهیه میکنید که باید مناسب ظرفیتهای شناختی و علایق فرزندتان باشد.
کودکی که تنها به قصد سرگرمیو به صورت پراکنده کتاب میخواند، نمیتواند با «تفکر انتقادی و روشمند» آشنا شود.
(حاشیه: اگر در این زمینه کنجکاو بودید، میتوانید در متمم، با تفکر نقادانه، بیشتر آشنا شوید.)
اگر شما میخواهید برای کودک خود کتاب تهیه کنید، به یاد داشته باشید که بیشتر کیوسکهای روزنامه فروشی، کتابهای بازاری ارایه میدهند که تنها میتواند چند دقیقه ای کودک را سرگرم کند.
یک کتاب خوب، باید اضافه بر سرگرم کردن کودک، مفاهیم انسانی و اجتماعی مانند مدارا با دیگران، یا پاسداری از محیط زیست را به او بیاموزد.
اگر شما به گونه ای روشمند برای کودکان کتاب تهیه کنید، نسبتِ بین دنیای تخیلی و واقعی را در نظر خواهید گرفت.
به همان اندازه که برای کودک، داستانهای فانتزی بر میگزینید، داستانهای واقعی هم انتخاب میکنید.
مادر و پدری که هنگام خرید روزنامه یا آدامس، اگر بچه هوس کتاب کند کتابی هم از پیش خوان بر میدارد، هنگام مراجعه به کتاب فروشی، بدترین انتخاب را دارد.
چنین پدر و مادری، نه تنها به فرزند خود لطمه میزنند که فضا را برای رواج کتابهای بازاری فراهم میکند.
هرگز با خود اندیشیده اید که چرا کتابهای کارتونی به چنین فراوانی در کیوسکهای مطبوعاتی به فروش میرسد؟
[su_pullquote]انتخاب بدون فکر، باعث حذف کتابهای خوب، از رف کتاب فروشیها میشود.[/su_pullquote]
چاپ کتابی با کیفیت که بتواند کتاب مناسبی برای کودک و نوجوان باشد، بسیار پرهزینه بوده و سیستم قیمت گذاری کتاب، قیمت پشت جلد کتاب با کیفیت خوب را بالا میبرد، که این امر به نوبه ی خود، باعث کاهش خرید از سوی کسانی میشود که به علت عدم شناخت از محتوای کتابها، به خرید کتابهایی میپردازند که قیمت کمتری دارند.
این دلیل ساده اما مهم، سبب حذف کتابهایی میشود که میتوانند باعث شکوفایی ذهن کودکان گردند.
این در حالی است که کتابهای بی محتوا با تصاویر کارتونی که بر رف باجههای روزنامه فروشی دیده میشود، با قیمت بسیار پایین تولید شده است.
اگر به همراه کودک، به کتاب فروشی رفته و کتابهایی مناسب خرید میکنید و یا سفارش میدهید:
- نشان میدهید برای مطالعه کودک خود،ارزشی بیش از خرید اتفاقی کتاب در نظر دارید.
- لذت خرید را به او میدهید.
- وقتی کودک، در انتظار کتاب مورد علاقه ی خویش است، درباره ی آن به رویاپردازی روی میآورد و این رشد تخیل کودک است.
- شما فرصت خرید کتابهای خوب را برای کودکان دیگر فراهم میکنید.
- اصولاً سفارش و به خصوص پافشاری در سفارش کتاب، نشانه ی آن است که این کتاب، کتاب خوبی است.
[su_pullquote]ذهن هر کودک، گنجایش خاصی دارد. برای گزینش کتاب باید گنجایشهای ذهنی کودک را در نظر گرفت.[/su_pullquote]
یکی از دلایل عدم حضور کتاب خوبِ کودک و نوجوان در کتاب فروشیها، قیمت ارزان این کتابها نسبت به کتابهای بزرگسالان است.
لازم است بدانید که سود فروش یک کتاب در کتاب فروشی به صورت درصدی از قیمت پشت جلد محاسبه میشود.
پس مسلم است که اگر شما یک کتاب هزارتومانی را به فروشنده سفارش دهید هرگز این سفارش شما را نپذیرد؛ چرا که از فروش آن سود چندانی به دست نمیآورد.
برای حل این مشکل، میتوانید چند عنوان مختلف را به صورت یک جا سفارش دهید.
کودک پیش از دبستان با کودک سالهای پایان دبستان، دو دنیای متفاوت دارند.
بسیار رخ میدهد که پدر و مادری برای کودک پیش دبستانی کتابی میخرد که فراتر از ظرفیتهای شناختی اوست.
برعکس، گاهی ما برای یک نوجوان، کتابی بر میگزینیم که سبب فرار او از کتاب خوانی میشود.
زیرا سادگی متن و مفاهیم آن باعث بیزاری او از خواندن میشود.
[su_pullquote]گزینش روشمند کتاب، دروازههای تخیل را به روی کودک شما باز میکند.[/su_pullquote]
پدران و مادران باید به این باور برسند که ادبیات کودکان، سودمندیهای بسیاری برای کودکان دارد.
مهمترینِ آنها، آشنایی با تجربههایی است که کودک از هیچ راه دیگری جز کتاب، نمیتواند به دست آورد.
هنگامیکه کودک شما داستانی درباره ی قطب شمال میخواند، نه تنها با طبیعت آن جا آشنا میشود و رفتارها و سنتهای آن را هم میشناسد، بلکه خودآگاه یا ناخودآگاه به سنجش بین طبیعت خود و آن جا میپردازد.
این سنجش، بنیانهای استدلال عقلی را در ذهن او افزایش میدهد.
و مهم تر آن که، کودک را از دنیای کوچک پیرامونش جدا میکند و به سرزمینهای شگفت انگیز تخیل میکشاند.
برای انتخاب کارشناسانه ی کتاب، نخستین و ساده ترین روش آن است که در فهرستهای برگزیده ای که بنیادها و سازمانها و انجمنهای کتاب منتشر میکنند، بگردید و بر پایه ی روشهای کارشناسی آنها، برای کودک خود کتاب برگزینید و یا اینکه با کارشناسان ادبیات کودک و کسانی که این مقوله را میشناسند، گفتگو کنید.
در ادامه به دو موضوع منتخب برای انتخاب کتاب اشاره میشود:
چرا کودکان و نوجوانان باید زندگینامه بخوانند؟
خواندن زندگینامههای خود نوشت (اتوبیوگرافی) و دیگر نوشت (بیوگرافی) برای آشنایی کودکان و نوجوانان با بزرگانی که در جامعه، پیرامون خود، کشورشان یا جهان تاثیر گذار بوده اند از چند جهت اهمیت و ضرورت دارد.
اول، امکان الگوبرداری از تلاشها و کوششهای آنهاست برای رسیدن به هدف خود و جایگاهی که اکنون نزد دیگران دارند.
دوم، آشنایی با بُرِشهایی از تاریخ جامعه، میهن شان یا جهان است که این شخصیتها بر آن تاثیر گذار بوده اند.
سوم، یافتن روزنههایی است برای شناخت پیچیدگیهای روان انسان.
چهارم، رسیدن به این نکته است که همه ی این شخصیتها آدمهای معمولی و عادی بوده اند یا هستند و مثل خودِ ما گوشت و پوست و استخوان دارند و تنها تلاش و کوشش و شجاعت و پایمردی و انسان دوستی و زندگی آنها، در لحظههای تاریخی سرنوشت ساز، آنها را به شخصیتهایی برجسته و نامدار تبدیل کرده است.
نوجوانان و کتابهای عشقی:
نوجوانان به سبب ویژگیهای سنی خود، به خواندن کتابهای عشقی علاقه مندند.
به سبب پرهیز دادن نوجوانان از خواندن این گونه کتابها از سوی برخی خانوادهها، دبیران و مسئولین مدرسهها، نوجوانان به ناچار، پنهانی به خواندن کتابهای عشقی میپردازند و از آنجا که راهنمایی برای انتخاب کتاب خوب، در این گستره وجود ندارد، به کتابهای کم ارزش و گاه مبتذل روی میآورند.
ناگفته آشکار است که این روزها بازار آثار عاشقانه ی برخی نویسندگان و شاعران بی مایه و کم مایه چقدر رونق دارد.
بی عملی و بی تدبیری خانوادهها و چشم پوشیدن آگاهانه از خواستها و نیازهای عاطفی نوجوانان و حتی قرار دادن این مقوله در خط قرمز خانوادهها و مدرسه، نیز بازار خرید و کرایه کردن این کتابها را داغ تر میکند.
چون در سن نوجوانی، عشق یکی از دغدغههای ذهن نوجوانان است، خانوادهها و مسئولان باید به بهترین شکل به آن بپردازند و نوجوانان را از همان گامهای نخست به شکل سنجیده و درست با مقولههای عشق آشنا کنند.
به طور مثال، میتوان از بازنویسی ساده شده ی آثار کلاسیک مانند خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، بیژن و منیژه، زال و رودابه و غیره و دیگر آثار کلاسیک در زمینه ی عشق، بهره گرفت.
شهرزاد جان من حدود ۱۵ سال پیش یه تصمیم روشنفکرانه گرفتم که به همه بچههای خانواده خودم و همسرم کتاب عیدی بدهیم. خب اوایل ۴، ۵ تا بیشتر نیودند اما حالا حدود ۱۵ نفر شده اند از بیست و سه ساله تا یک ساله! تا حدودی به غلط کردم افتاده ام از بس که مشکله انتخاب کتاب خوب،اما ملت هم اخیرا به بازخورد مثبت دادن افتاده اند و نمیگذارند از اسب روشنفکری پیاده شده و بی خیال شوم.
چند وقت پیش یکی از جوانهای رعنایمان اعلام کرد که در طول هر سال فقط همان کتاب مرا خوانده است! و این باعث شده خیلی احساس مسئولیت کنم.
اینها را نوشتم که هم ریا بشود هم بپرسم شما که اهل فنی لیست کتاب نوجوان که خوب و مفید و جذاب و غیر زرد باشه سراغ نداری؟ البته توی نت زیاد هست میخوام یکی که خونده یا میشناسه معرفی کنه. ممنون
نجمه جان.
بعضی وقتها تصمیمهای روشنفکرانه، دردسرساز میشن. 🙂
کامکلاً درک میکنم. چون خودم هم در مقیاس کوچکتری بهش دچار هستم.
هم انتخاب کتاب مشکله و هر چی بزرگتر میشن مشکل تر هم میشه، هم ممکنه احساس کنی اونقدر که خودت از کتاب خوندن لذت میبری، اونها احتمالاً نمیبرن.
اون جوان رعنا هم اگر در طول هر سال، فقط همون یک کتاب شما رو خونده، بپیشنهاد میکنم، امسال عیدی، به جای کتاب، یه دونه تخم مرغ شانسی براش بخر. :)) (فکر کنم بیشتر خوشحالش میکنه)
راستش، کتابهای خوب خیلی زیاده.
اما در حال حاضر، کتابی که با سوال خوب شما به یاد آوردم و به نظرم مناسب سن نوجوانان هست و دوست داشتنی و مفید و آموزنده و خواندنی هستند، و خودم هم خیلی دوستشون داشتم؛ سری کتابهای «قصههای خوب، برای بچههای خوب» هست.
از بین کتابهای سرگرم کننده و جذاب هم که، سری کتابهای «تن تن». عاشق کتابها و ماجراهای تن تن بودم. 🙂
اگه دوست داشتین، میتونین یه نگاهی هم به اینجا بندازین:
تن تن، دوست دوست داشتنی دوران کودکی
ممنون عزیز جان! باورت میشه که جوون رعنا دانشجوی ارشد مدیریت یکی از دانشگاههای خوب سراسریست؟ متاسفانه اوضاع کتابخونی داغونه و اگر بشه به همین سالی یه بار قلابی اویخت که طرفو به دام کتاب بندازه کار بزرگیه. بعد از پیام گذاشتن دوباره متنتو خوندم و دیدم چقدر معرفی کرده بودی و از تقاضای خودم شرمنده شدم. خوب و خرم باشی
نجمه ی عزیزم 🙂 این چه حرفیه…
اتفاقا اون سوالت خیلی هم خوب شد و باعث شد که توی کامنتهای این پست، از دو کتاب دوست داشتنی “قصههای خوب برای بچههای خوب” و “تن تن” هم در کنار موارد دیگه، نامیبرده بشه و یادی هم بشه.
اون مورد هدیه ی عید برای اون عزیز رو هم از جنبه ی شوخی گفتم. اونقدر که حس خوب و صمیمیاز نوشتههات گرفتم. 🙂
خوشحالم که اینقدر به کتاب و کتاب خوندن و انگیزه بخشیدن به دیگران با اینچنین هدیههای مهربونت، اهمیت میدی و بخاطر این موضوع تحسینت میکنم و منم ازت خواهش میکنم که همین رویه ی دوست داشتنی ات رو ادامه بدی.
ممنون بخاطر همه ی کامنتهای خوبت و اینکه با اینهمه انرژیهای مثبت و صمیمیبرام نوشتی.
و خوشحال میشم دوست متممینازنینی مثل شما همیشه بهم سر بزنه.
منم حتمن به وبلاگ خوبتون سر میزنم.
همیشه شاد و موفق و پرانرژی باشی.
عالی بود شهرزاد
در کنار ارادت و احترامیکه برای اگزوپری قایلم به نظرم ماهی سیاه کوچولو نوشته صمد بهرنگی یک سر و گردن بالاتر از شازده کوچولو است و برای کودکان میتواند بسیار مناسب است.
ممنون فواد جان.
در مورد یک سر و گردن بالاتر رو نمیدونم… 🙂 اما خیلی ازت ممنونم که از کتاب “ماهی سیاه کوچولو” نوشته صمد بهرنگی نام بردی.
من هم توی بچگیم خوندمش و واقعاً دوستش داشتم و هنوز هم حس خوبی بهش دارم.
از اون کتابهایی بود و هست که آدم رو حتی توی همون عالم بچگی به فکر فرو میبره…
وبا اون نقاشی قشنگ و دوست داشتنی روی جلدش و نقاشیهای توی کتابش.
یه توضیح کوچیک، در موردش، به متن اضافه میکنم.
میدونی… انقدر این حوزه، گسترده است و گسترده است که لحظه به لحظه دارم میفهمم که این نوشته هنوز چقدر خیلی چیزها کم داره که بهتر بود یا بهتره که بهشون اشاره میشد یا بشه.
و خوشحالم که شما دوستان خوبم (خودت و مریم میم… تا حالا البته 🙂 ) باعث شدین، دو مورد مهم رو به یاد بیارم و به متن اضافه کنم.
بازم خیلی ممنون فواد عزیز. 🙂
سلام شهرزاد جان ، چه مطلب خوبی نوشتی، همیشه یکی از چیزهایی که پس ذهنم هست همین بوده که چرا در دوران ارزشمندی مثل دوران راهنمایی کسی نبوده که ما رو هدایت کنه که چی بخونیم، راستی من دوران ابتدایی کانون پرورش فکری میرفتم، اون جا کتابهاشون چنین دسته بندی داره، یادمه کتابها به کتابهای مخصوص گروه الف،ب،ج و د تقسیم میشد، که هر کدوم نشون دهنده یک گروه سنی بود.
سلام مریم جان.
خوشحالم این مطلب رو دوست داشتی.
چقدر کار خوبی کردی و چقدر ازت ممنونم که به این موضوع گروه بندی الف و ب و ج و … اشاره کردی.
راستش موقع نوشتن این پست، توی ذهنم بود که به این موضوع اشاره کنم، اما یک دفعه درگیر موضوعات دیگه توی نوشته شدم و کلاً از ذهنم پرید.
ممنون که با کامنتت باعث شدی به یاد بیارمش.
توی اینترنت سرچی کردم و در مورد کتابهای گروه بندی شده برای کودکان و نوجوانان در ایران، چند تا موضوع پیدا کردم که به همراه لینکشون توی متن اضافه کردم.
بازم ممنون. 🙂