شعر و ادب

خیال خوبی‌ها درمان بدی‌ها نیست…

O, who can hold a fire in his hand

By thinking on the frosty Caucasus

Or cloy the hungry edge of appetite

By bare imagination of a feast

Or wallow naked in December snow

By thinking on fantastic summer’s heat

O, no! the apprehension of the good

Gives but the greater feeling to the worse

William Shakespeare ~

(۱۵۶۴-۱۶۱۶) , King Richard II. Act i. Sc. 3

کیست که بتواند آتش بر کف دست نهد

و با یاد کوه‌های پر برف قفقاز خود را سرگرم کند

یا تیغ تیز گرسنگی را با یاد سفره‌های رنگارنگ کُند کند

یا برهنه در برف دی ماه فرو غلتد

و به آفتاب تموز بیاندیشد

نه هیچ کس هیچ کس

چنین خطری را به چنان خاطره‌ای تاب نیاورد

از آن که خیال خوبی‌ها درمان بدی‌ها نیست

بلکه صد چندان بر زشتی آنها می‌افزاید.

نه هرگز هرگز

هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره‌ای تاب نیاورد

از آن که خیال خوبی‌ها درمان بدی‌ها نیست

بلکه صد چندان بر زشتی آنها می‌افزاید.

صد چندان بر زشتی آنها می‌افزاید.

 

شعر از: ویلیام شکسپیر

با ترجمه: الهی قمشه ای

 

***

آهنگ خیال خوشی با صدای فرهاد مهراد

 

1 دیدگاه در “خیال خوبی‌ها درمان بدی‌ها نیست…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *