زنگ تفریح
نوبت!
رفیقم – که یک عمر توی لژ مطبوعات مجلس استخوان خرد کرده – میگفت:
یکی از وکلای معروف دوره ی نوزدهم که اتفاقاً فارسی را هم نمیتواند خوب حرف بزند – رفته بود پشت تریبون،
و داشت نطق قبل از دستور میکرد. ولی چون حرف زدن را خوب بلد نبود، پرغلط و گسسته حرف میزد!
چند تا از وکیلان – که از پرگویی او خسته شده بودند – بلند بلند با هم حرف میزدند.
ناطق – که از حرف زدن آن چند تا وکیل ناراحت شده بود – با عصبانیت گفت:
-به نظر من عده یی بی انضباط و نادان در این مجلس حضور دارند که با همدیگر صحبت میکنند.
بهتر نیست یکی یکی حرف بزنند؟
یکی از همان جماعت گفت:
“چرا بهتر است، فعلاً شما حرفتان را بزنید!”
[su_divider top=”no” style=”dashed” divider_color=”#7b14a5″ link_color=”#c31ec4″ size=”2″]
غیر قابل هضم
آیزنهاور درباره مرد ثروتمندی – که مهمانیهای بسیار عالی میداد،
اما خودش آدم بسیار بدخلقی بود – میگفت:
“آدم بدی نیست، غذایش را خیلی خوب میخورم، اما خودش را نمیتوانم هضم کنم”!
[su_divider top=”no” style=”dashed” divider_color=”#7b14a5″ link_color=”#c31ec4″ size=”2″]
ناپلئون و سرکرده ی قشون ژرمن
روزی یکی از سرکردگان فوج ژرمن به ناپلئون بناپارت پادشاه فرانسه از روی فخریه و مباهات اظهار داشت که:
“عساکر ما برای کسب شرف و بزرگی جنگ میکنند و عساکر فرانسه فقط برای تحصیل مال!
ناپلئون جواب داد:
“همین طور است که ملتفت شده ای.
البته هر کس مایل است آن چه را – که دارا نیست – ولو به جنگ باشد، تحصیل نماید.”
سردار ژرمنی از این جواب ناپلئون خجل و شرمنده شد!
منبع: گنجینه لطایف
گردآورنده: م. فرداد
[su_note note_color=”#e0e06e”]آهنگ زیبای Prisoner’s bird را هم اینجا برایتان میگذارم تا دقایقی با گوش دادن به آن، در دنیای زیبا و پر از لطافت موسیقی غرق شوید…[/su_note]
[su_audio url=”https://1newday.ir/wp-content/uploads/2016/08/13.-Prisoners-bird.mp3″]