تقدیر از نویسنده
ولتر که برای ولخرجیهای خود زیاد قرض میکرد، موقعی سخت تحت فشار طلب کاران قرار گرفت.
به طوری که مجبور شد در خانه مخفی شود.
یک روز برای حضور در دعوت رسمیناچار شد از منزل بیرون بیاید و با عجله به سوی مقصد برود که به چنگ طلب کارها نیفتد.
اتفاقاً خانم پیری سر راه ولتر را گرفت و بنای پرچانگی را گذاشت،
که فلان کتاب شما را سه بار و آن یکی را ده بار و دیگری را بیست بار خوانده ام!
ولتر با حال عصبانی گفت:
-خانم، بگذار فرار کنم و از دست طلب کارها خلاص شوم.
ای کاش، از هر کتاب من ده جلد میخریدی و هیچ کدام از آنها را نمیخواندی!
*****
چانه و سر
آندره موروآ نویسنده ی معروف فرانسوی، در جلسه یی چشمش به یکی از نویسندگان غیر معروف افتاد که ضمناً در رادیو و تلویزیون هم برنامههای جالبی داشت.
موروآ ناگهان متوجه شد که موی سر این شخص، کاملاً سیاه ولی ریش کوتاه و کوچک او کاملاً سفید است.
یکی از حاضرین از او پرسید:
-استاد، ممکن است بفرمایید که چرا سر و ریش این آقا این قدر تفاوت رنگ دارد؟
-البته. سیاهی موی سر و سفیدی ریش این آقا نشان میدهد که چانه ی ایشان بیشتر از مغزشان کار میکند!
*****
تازه و حقیقی
مؤلفی از کتاب تازه ی خود تعریف میکرد و به رفیقش – که منتقد بود میگفت:
نمیدانم کتاب اخیر مرا خوانده اید؟
گمان میکنم در آن چیزهای تازه و حقیقی زیاد است.
منقد لبخندی زده گفت: صحیح است ولی متاسفانه چیزهای حقیقی آن تازگی ندارد، و چیزهای تازه ی آن عاری از حقیقت است!
*****
مشورت با برنارد شاو
یک روز نویسنده ی جوانی نزد برنارد شاو نویسنده ی انگلیسی رفت و گفت:
آقای شاو، شغل من نویسندگی است و قصد ازدواج دارم.
به عقیده ی شما این کار را بکنم یا نه؟
برنارد شاو ریشش را خاراند و گفت: به نظر من، نه!
جوان پرسید: چرا آقای شاو، مگر شما هم زن گرفتن را حماقت میدانید؟
شاو جواب داد: زن گرفتن حماقت نیست، اما زنی که آنقدر احمق باشد که حاضر بشود همسری تو را قبول کند لایق زناشویی نیست!
*****
آجر ارزان
از نویسنده ای پرسیدند شما که در کتاب خود از سالنهای زیبا و برجهای باشکوه و عمارات شگفت توصیف کرده ای، و آن چنان زیبایی آنها را مجسم ساخته ای؛ چرا برای خود خانه ای به این سادگی ساخته ای؟
نویسنده در جواب گفت:
برای اینکه حروف از آجر ارزان تر است!
منبع: گنجینه لطایف
گردآورنده: م. فرداد
شهرزاد خانم عزیز
گشت و گذار در سایت زیبای شما لحظات شاد و جذابی را برایم رقم زد و مانند کامنتهای آموزنده شما در سایت وزین متمم از مطالبی که نوشته اید و نقل کرده اید لذت بردم.
با آرزوی سلامتی و موفقیتهای روزافزون
آقا شاهین عزیز.
خیلی به اینجا خوش اومدین و لطف کردین برام کامنت گذاشتین.
خیلی خوشحالم که از اینجا خوشتون اومده و مطالب این سایت تونستن مهمون نواز خوبی برای شما باشن تا بتونین از این گشت و گذار لذت ببرین. 🙂
امیدوارم هر وقت فرصت کردین، باز هم به اینجا سر بزنید.
خیلی از لطف تون ممنونم. من هم همیشه کامنتهای خوب شما رو در متمم با علاقه میخونم و لذت میبرم.
راستی. خیلی خوشحال شدم که شما هم به جمع ارزیابان استراتژی محتوا پیوستین. 🙂
امیدوارم هر روز شاد تر و راضی تر و موفق تر از روز پیش باشین.