یک روز جدیدِ دیگر به من آموخت:
حریم شخصی قابل احترام است.
اما آنچه قابل احترام نیست،
ریا و تظاهر و ترغیب دیگران به چیزی است که خود، به آن باور نداریم.
یک روز جدیدِ دیگر به من آموخت:
حریم شخصی قابل احترام است.
اما آنچه قابل احترام نیست،
ریا و تظاهر و ترغیب دیگران به چیزی است که خود، به آن باور نداریم.
سلام شهرزاد خانم
می خواستم آنچه را که امروز به عنوان یک روز جدید برای من آموخت بگویم.
یک روز جدید دیگر به من آموخت که
اگر در شرایط احساسی شدید حاصل از یک رویداد چه خوب، چه بد، مثل احساس عصبانیت شدید یا احساس خوشحالی و هیجان شدید قرار گرفتم، تا ۲۴ ساعت بعد هیچ تصمیمی در مورد آن رویداد نگرفته و عکس العملی نشان ندهم چون عقل نقش زیادی در این تصمیم و عکس العمل نخواهد داشت.
سلام آقا جلیل عزیز.
یک روز جدید دیگر، چه چیز خوبی به شما آموخت و ممنون که با ما هم به اشتراک گذاشتید. 🙂
خیلی خوبه که این درس خوب رو همه مون فرا بگیریم و فراموشش نکنیم.
ولی در کل، یک چیز دیگری هم هست که همیشه در اینجور مواقع، فکر من رو به خودش مشغول میکنه؛
و اون اینکه ای کاش دچار بیماری بی تفاوتی جمعی هم نشیم.
دیدن و حس کردن برخی بی تفاوتیها، در مواجهه با مسائل و واقعیات اطرافمون – از نظر و دیدگاه و احساس من – خیلی غم انگیزه. خیلی…
سلام
وقت بخیر
وبلاگ و مطالب زیبایی دارید ❤
از زمانی که متمم را دنبال میکنم متوجه شدم شما یکی از فعال ترینها در بین دوستان متممیهستید و مطالب شما را هم دنبال میکنم.
با اجازه فید وبلاگ شما را در صفحه دوستان من وبلاگم قرار دادم.
http://alikhani98.ir/my-friends-blogs
صادق عزیز.
دوست هنرمند و خوش ذوقِ من.
واقعا ممنون. قسمت فید وبلاگ دوستان که لطف کردید و توی وبلاگتون قرار دادید، بینظیره.
در لحظه ی اول که دیدمش، نفسم بند اومد. 🙂
اولین باره، فید وبلاگها رو به این زیبایی، در جایی میبینم.
از دیدن اون عکس بنای تاریخی در بخش تقویم متمم هم بسیار لذت بردم که شما زحمت طراحی اش رو کشیده بودی.
بهت تبریک میگم و برات آرزوی موفقیتهای بیشتر دارم و خوشحالم که دوست متممیعزیز و هنرمندی مثل شما دارم.
از بابت لطفت هم خیلی ممنونم. امیدوارم همیشه یک روز جدید رو دنبال کنی و من هم همیشه بتونم مطالب و نوشتههای خوب توش قرار بدم.
ممنونم که برام نوشتی.
شهرزاد جان
پیشنوشت: بابت اظهار لطف و مهربونیت راجع به من، توی کامنتی که به پریسا جواب دادی، بینهایت ازت ممنونم. وقتی کامنتت رو خوندم، اگر بخوام به توصیۀ خودت که به صورت ضمنی گفته بودی “حرف دلمون رو بزنیم” عمل کنم، باید بگم گل از گلم شکفت وقتی اسمم رو از زبون تو شنیدم 🙂
اصل حرفم: خوشحالم که یک دستهبندی جدید یعنی “آنچه یک روز جدید دیگر به من آموخت” رو اضافه کردی. البته همچنان فکر میکنم قسمت “دوستداشتنیترینها برای من، در هفتهای که گذشت” برای من دوستداشتنیتر باشه.
پینوشت یک (با چاشنی طنز ولی واقعی): راستی داستان ۵۵ کلمهایت رو توی وبلاگ طاهره خوندم ولی فرصت نشد و دلیلی هم ندیدم اونجا کامنت بگذارم. خواستم بهت پیشنهاد بدم که محتوا (و نوشتن کتاب) از تو، فروش از من. به هرحال، کار راحته رو واسه خودم انتخاب کردم…
پینوشت دو: حالا که اینقد پرحرفی کردم، میخواستم روز دختر رو هم بهت تبریک بگم. حمید یه روز زودتر تبریک گفت، منم یه روز دیرتر. باهم خنثی شد 🙂
سینا جان.
ممنون. راستش رو بخوای، خودم هم بخش “دوستداشتنیترینها برای من، در هفتهای که گذشت” رو بیشتر از این یکی دوست دارم و برای خودم هم دوست داشتنی تره.
ولی گاهی واقعا دلت میخواد جمله ای رو که بر اساس یه موضوع یا رخدادی یا …، توی ذهنت شکل گرفته یه جوری بیانش کنی، و همیشه هم که نمیشه فقط از دوست داشتنی ترینها و علایق و … حرف زد.
البته ایندفعه اتفاقی دو روز پشت سر هم شد که این پست رو گذاشتم، شاید بعداً با فاصلههای زمانی بیشتری این اتفاق بیفته.
در مورد پی نوشت یک هم، لطف داری. خوشحالم دوستش داشتی. اتفاقاً بعداً خواستم برم یه توضیح تکمیلی در موردش، همونجا بنویسم که حوصله ام نشد. (من خیلی توی کامنت گذاشتن تنبلم. منو نبین اینقدر توی متمم و روزنوشتهها کامنت میذارم. این دو جا من رو کلاً – والبته با اشتیاق – به حرف میارن. :)) )
میخواستم بگم، این متن ۵۵ کلمه ای رو وقتی نوشتم که به شدت، توی حال و هوا و تحت تاثیرِ کتاب “شور عشق (یا دفترچه خاطرات)” اثر “نیکلاس اسپارکس” بودم.
(شاید توی دوست داشتنی ترینهای ایندفعه (نمیگم، این هفته، شاید هم این هفته … نمیدونم 😉 ) به این کتاب زیبا اشاره کنم)
راستش سینا جان. یکی از بزرگترین علائق زندگیم، نشستن و وقت گذاشتن و تمرکز کردن برای نوشتنِ داستان هست. داستانهای بلند و کوتاه.
ولی حیف که خیلی سر خودمو با کارای دیگه شلوغ کردم و کمتر فرصتی براش به دست میارم.
در مورد پی نوشت دو: بابا، این تبریکها واسه دختربچههاست. نه ما … :))) ولی ممنونم از لطفت و از همه ی مهربونیهات. 🙂