بهانه‌ای برای نوشتن, درباره یک كتاب

ماجرای دوئل و آبروی شهسواری

خرافه ای کهن با ریشه‌های عمیق احتمالاً شما هم تا به حال به واسطه ی خواندن برخی رمان‌های خارجی، یا دیدن بعضی فیلم‌های سینمایی، با دوئل (Duel) – جنگ تن به تن – آشنا هستید. همانطور که به احتمال زیاد می‌دانید، در گذشته در بسیاری از کشورهای اروپایی، رسم بوده که دو نفر برای اعاده ی… ادامه مطلب ماجرای دوئل و آبروی شهسواری

بهانه‌ای برای نوشتن

دانسته‌هایی که ندانسته، به ندانسته‌ها تبدیل می‌شوند

دو تلنگر، باعث شد تا این نوشته را بنویسم. موضوعی که محمدرضا شعبانعلی عزیز در روزنوشته‌های خودش، در پستی تحت عنوان “درسی از ری کورزویل – درباره علامت تعجب!” منتشر کرد و دیگری، نکته ای در کامنت خودم که پای این پست خوب، نوشتم و در ادامه، بهتون میگم تلنگری که از کامنت خودم خوردم،… ادامه مطلب دانسته‌هایی که ندانسته، به ندانسته‌ها تبدیل می‌شوند

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

لطفا مراقب دیگران باشید!

یکی دو هفته ی پیش، خبر یه اتفاق ناگوار و عجیب از طرف آشنایان دور یکی از بستگانم رو شنیدم که من رو خیلی تحت تاثیر قرار داد و تا چند روز فکرم رو به خودش مشغول کرده بود. (در پایان این پست براتون میگم چی بود) اونموقع تصمیم گرفتم یه پست بذارم با عنوان… ادامه مطلب لطفا مراقب دیگران باشید!

بهانه‌ای برای نوشتن

خواهشمندم در این محل، پارک نفرمایید!

نه. اشتباه نکنید. منظورم این نیست که در این محل پارک نفرمایید! که اینجا نه روبروی درِ پارکینگ است و نه شما هم در حال وب گردی، سوار بر ماشین. 🙂 راستش، دیروز به یک تجربه ی جالبی برخوردم. , دوست داشتم با شما – خیلی کوتاه – در موردش صحبت کنم. تجربه ای که… ادامه مطلب خواهشمندم در این محل، پارک نفرمایید!

بهانه‌ای برای نوشتن

درباره چالش عکس سیاه و سفید!

دیشب، بعد از مدتها که دیگه فعالیتی توی اینستاگرام ندارم، یه سری بهش زدم ببینم چه خبره… و ناگهان، در تایم لاین، با عکس‌های سیاه و سفید زیادی از جانب Following‌ها مواجه شدم. و همه ی اون عکسها هم یکچنین تگی داشتند: #چالش_عکس_سیاه_و_سفید با خودم فکر کردم باز هم یک سرگرمی  دیگه برای مدتی گذراندنِ… ادامه مطلب درباره چالش عکس سیاه و سفید!

بهانه‌ای برای نوشتن

داستان‌های واقعی الهام بخش (علی نصیریان)

علی نصیریان در ادامه ی سری داستان‌های واقعی الهام بخش از انسان‌های واقعی الهام بخش؛ میخواهم اینبار با یک هنرپیشه ی خوب و توانا و دوست داشتنی، بیشتر آشنا شویم: علی نصیریان علی نصیریان، یکی از هنر پیشه‌های محبوب من هم است که در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی ایفای نقش کرده است. از جمله یکی از زیباترین… ادامه مطلب داستان‌های واقعی الهام بخش (علی نصیریان)

بهانه‌ای برای نوشتن

نخل طلایی جاودانگی به کیارستمی‌ تعلق گرفت!

عباس کیارستمی، این فیلمساز برجسته ی ایرانی را از دست دادیم. دیشب وقتی اعلام یک خبر فوری و در پی آن، خبر درگذشت این هنرمند خوب و ارزنده ی کشورمان را از یکی از رسانه‌ها بر صفحه نمایش تلویزیون دیدم و شنیدم، اولین جمله ای که ناخودآگاه به زبانم آمد این بود: نه، خدایا، نه!… ادامه مطلب نخل طلایی جاودانگی به کیارستمی‌ تعلق گرفت!

بهانه‌ای برای نوشتن

به نظر شما کدام سکانس بهتر است؟(۲)

قبلا در رابطه با عنوان “به نظر شما کدام سکانس بهتر است؟” مطلبی نوشته بودم و گفتم که میخواهم از این به بعد، در مورد رفتارها و واقعیتهایی که در جهان دور یا نزدیکِ اطرافم میبینم یا میشنوم یا حس میکنم، و بعد فکر میکنم که شاید اگر آن موضوع، جور دیگری اتفاق می‌افتاد، دنیا… ادامه مطلب به نظر شما کدام سکانس بهتر است؟(۲)

بهانه‌ای برای نوشتن

درباره تلاش برای زیباتر شدن

یکی از دوستانم مطلب کوتاهی رو برام فرستاده بود که خیلی منو به فکر فرو برد. منبعش، یک مجله ی فرانسوی به نام “اکو مد” معرفی شده بود. البته من هر چی توی اینترنت سرچ کردم، موفق نشدم دقیقا چنین مجله ای با چنین مطلبی رو پیدا کنم. اما جدا از درستی یا نادرستی منبع،… ادامه مطلب درباره تلاش برای زیباتر شدن

بهانه‌ای برای نوشتن

سوالی که پاسخی برای آن نمی‌یابم!

گاهی اوقات، یک سوال، ذهنم رو خیلی به خودش مشغول میکنه: واقعاً چرا و چطوریه که بعضی‌ها، به طرز سرسختانه ای، در برابر فهمیدن مقاومت می‌کنند…؟ پی نوشت: اگر شما جواب این سوال را یافتید، لطفاً به من هم اطلاع بدید. 🙂 +۱۱