درباره یک كتاب, کتاب و زندگی

من او را دوست داشتم! – آنا گاوالدا

یکی دو روز پیش، از موضوعی، دلم گرفته بود و در همون حین، اتفاقی به متن کوتاهی برخوردم که باعث شد تا چند لحظه کاملاً سر جای خودم میخکوب بشم! از: من او را دوست داشتم! آنا گاوالدا – قبل از اینکه اون متن رو برای شما بنویسم، میخوام یه سوال ازتون بپرسم و شما… ادامه مطلب من او را دوست داشتم! – آنا گاوالدا

درباره یک كتاب

انسان احساساتی از نگاه میلان کوندرا

انسان احساساتی (homo sentimentalis) – یا (sentimental man) را نمی‌توان انسان دارای احساسات تعریف کرد ( چرا که همه ی ما دارای احساسات هستیم). بلکه انسان احساساتی، انسانی است که احساسات را به مرتبه ارزش ارتقاء داده است. بنابر تعریف، احساس چنین است که علیرغم خواست ما و اغلب در مقابل خواست ما در وجود… ادامه مطلب انسان احساساتی از نگاه میلان کوندرا

بهانه‌ای برای نوشتن, درباره یک كتاب, شعر و ادب

سبکی تحمل ناپذیر هستی یا بار هستی؟ – میلان کوندرا

.The Unbearable Lightness of Being سبکی تحمل ناپذیر هستی این عنوانِ یکی از معروفترین و پرجاذبه‌ترین کتابهای میلان کوندرا است. اگر چه من خودم، کتاب «جاودانگی» او را که به گمانم آخرین کتاب او و پس از این کتاب نوشته شده، کمی‌– فقط کمی‌– بیشتر دوست دارم. می‌دانم… شاید  بگویید نام این کتاب در فارسی… ادامه مطلب سبکی تحمل ناپذیر هستی یا بار هستی؟ – میلان کوندرا

درباره یک كتاب, شعر و ادب

درخششی از نور یک کتاب (بار دیگر شهری که دوست میداشتم)

درخششی از نور یک کتاب ( بار دیگر شهری که دوست میداشتم) من ایمان داشتم که تو به من باز خواهی گشت. ایمان، نیاز به آزمون را مطرود می‌داند. [su_divider top=”no” style=”dashed” divider_color=”#7b14a5″ link_color=”#c31ec4″ size=”2″] اینک انتظار، فرسایش زندگی است. باران فرو خواهد ریخت. باران، شب و روز فرو خواهد ریخت و تو هرگز به… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (بار دیگر شهری که دوست میداشتم)

درباره یک كتاب, زنگ تفریح, قصه های شهرزاد

صدایی از دوران کودکی من | روایت کتاب جنگل طلسم شده

برای آخرین زنگ تفریح سال، میخوام صدایی از دوران کودکی خودم رو اینجا بذارم. یعنی مربوط میشه به اول دبستان. وقتی که تازه سواد خواندن و نوشتن یاد گرفته بودم و از اینکه دیگه خودم میتونم کتاب داستان‌هام رو – که تا قبل از اون، مادر عزیزم همیشه برام میخوند – بخونم، هیجان زده بودم… ادامه مطلب صدایی از دوران کودکی من | روایت کتاب جنگل طلسم شده

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (رزم آور نور)-۴

درخششی از نور یک کتاب (رزم آور نور)-۴ . گاه رزم آور نور، ناخواسته گامی‌به خطا بر می‌دارد و در مغاک سقوط می‌کند. اشباح می‌ترسانندش، تنهایی شکنجه اش می‌دهد. او در جست و جوی نبرد نیک بوده، هرگز گمان نمی‌کرده که بر او چنین رخ دهد. اما رخ می‌دهد. در محاصره ی تاریکی با استادش… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (رزم آور نور)-۴

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو)

درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو) . … همه ی ما عادت کرده ایم کارها را «آن طور که باید» انجام دهیم. کسی دوست ندارد قدم‌های غلط بردارد، به خصوص وقتی از این غلط آگاه باشد. … یک بار که به محل دروازه‌های ادراک پی ببریم، باز کردن و بستن این درها بسیار… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو)

درباره یک كتاب

تن تن، دوست دوست داشتنی دوران کودکی

تن تن، دوست دوست داشتنی دوران کودکی ماجراهای تن تن و میلو، برای خیلی از ما دوست داشتنی و خاطره انگیز هست. ماجراهای تن تن در آن روزها؛ با داستانهای خرچنگ پنجه طلایی، تن تن در تبت، تن تن در کنگو، سیگارهای فرعون، عصای اسرارآمیز، کوسه‌های دریای سرخ، تن تن و پیکاورها، جواهرات کاستافیوره،  و… ادامه مطلب تن تن، دوست دوست داشتنی دوران کودکی

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (مائده‌های زمینی)

درخششی از نور یک کتاب (مائده‌های زمینی) .  «ناتانائیل»، آرزو مکن که خدا را در جایی جز همه جا بیابی. هر مخلوقی نشانی از خداست و هیچ مخلوقی او را هویدا نمی سازد.  همان دم که مخلوقی نظر مارابه خویشتن منحصر کند ما را از خدا بر می‌گرداند.  دریغا که نمی‌دانیم هم چنان که در… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (مائده‌های زمینی)

الهام بخش, درباره یک كتاب

راز خوشبختی

مغازه داری پسرش را فرستاد تا از خردمندترین مرد دنیا سوال کند، راز خوشبختی چیست؟ پسر چهل روز در صحرا سرگردان بود و سرانجام به قلعه زیبایی رسید که در  بالای کوه مرتفعی قرار داشت. مرد خردمند آنجا زندگی می‌کرد. پسر وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در آن دیده می‌شد. مرد خردمند… ادامه مطلب راز خوشبختی