موشها و آدمها و رویاهایی دور
“-جورج، از مزرعه مون بگو. -اون جا یه خونه برای خودمون درست میکنیم که هر دومون یه اتاق، واسه خودمون داشته باشیم. با بخاری که زمستونا روشنش کنیم و تا آخر سرما خاموشش نکنیم. البته زمینش زیاد بزرگ نیست. عوضش حسابی کار میکنیم. اما شیش، هفت ساعت کافیه. دیگه لازم نیست روزی یازده ساعت جون… ادامه مطلب موشها و آدمها و رویاهایی دور