باغ اسرارآمیز (قسمت دوم: ماری در یورکشایر)
ماری در یورکشایر به نزدیک ساختمانی قدیمیرسیدند که از بیرون به طرز ناخوشایندی تاریک و غیردوستانه به نظر میرسید. وقتی وارد خانه شدند، ماری به اطراف سالن نیمه تاریک و بزرگ آن چشم چرخاند و یک لحظه احساس کوچکی و غربت کرد. آنها یکراست از پلهها بالا رفتند و به ماری، اتاقی نشان داده شد… ادامه مطلب باغ اسرارآمیز (قسمت دوم: ماری در یورکشایر)