درخششی از نور یک کتاب (زهیر)
درخششی از نور یک کتاب (زهیر) اوایل بهار بود، اما هوا هنوز خیلی سرد بود. با این وجود به هوای تازه احتیاج داشتم. این همه داستان سرایی برای چه؟ زندگی من و اِستِر به آن شکل نبود که در صحبتم گفتم: مثل دو ریلِ مستقیم و همسو نبودیم که همیشه کنار هم باشند و رفتارشان… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (زهیر)