بهانه‌ای برای نوشتن

هر روز یک شگفتی، یک آموزه (دعا)

هر روز یک شگفتی، یک آموزه (دعا) بیایید از تجدید نیرویی که دعا برای زندگی مان به ارمغان می‌آورد، استفاده مناسب ببریم. دعا انرژی است، انرژیِ عشق و قدرتِ دگرگونی در دعا، خداوند سوخت و انرژی لازم برای زندگی را به ما می‌بخشد و از ما می‌خواهد تا آن را زندگی کنیم. . از کتاب هدیه… ادامه مطلب هر روز یک شگفتی، یک آموزه (دعا)

شعر و ادب

یادداشت تشکر (شعری از شیمبورسکا)

دیروز وقتی ایمیل هفتگی متمم رو دریافت کردم، مثل همیشه، قبل از هر چیز، با اشتیاق زیادی به سراغ متن ابتدای ایمیل رفتم. متن ابتدایی این ایمیل، قسمتی از شعر ویسواوا شیمبورسکا (Maria Wisława Anna Szymborska) شاعر لهستانی بود، که قبلا من هم در یک روز جدید، شعری رو ازش گذاشته بودم. نمی‌دانم آن پست… ادامه مطلب یادداشت تشکر (شعری از شیمبورسکا)

الهام بخش, بهانه‌ای برای نوشتن

در لحظه‌های زندگی …

در لحظه‌های زندگی … بیایید تا آنجا که می‌توانیم بخندیم، چون ما هرگز نمی‌دانیم کِی مجبور به گریه کردن می‌شویم. بیایید تا آنجا که می‌توانیم زندگی کنیم، چون ما هرگز نمی‌دانیم کِی با مرگ روبرو خواهیم شد. بیایید تا آنجا که می‌توانیم عشق بورزیم، چون ما هرگز نمی‌دانیم کِی جدایی را تجربه خواهیم کرد. بیایید… ادامه مطلب در لحظه‌های زندگی …

بهانه‌ای برای نوشتن

آه! اگر انسان می‌دانست…

آه! اگر انسان می‌دانست… مدتی است که داستانی تراژدی از سرنوشت پناه جویانی که هر روز از جنگ و خشونتی که در محل سکونت شان در جریان است، می‌گریزند تا در نقطه ی دیگری از این کره ی خاکی، آرامش و صلح را تجربه کنند، در حال روایت است. اما دیروز یک تصویر، دنیا را… ادامه مطلب آه! اگر انسان می‌دانست…

الهام بخش

وین دایر نیز جاودانه شد!

وین دایر نیز جاودانه شد! Photo @hayhouseinc به احتمال زیاد، شما نیز وین دایر را می‌شناسید و تا به حال برخی از کتابهای  او را خوانده اید. و شاید قبلاً این چند پست را هم در همینجا، از نوشته‌های او خوانده باشید: چگونه می‌توانیم مظهر آرامش باشیم؟ از سرعت زندگی تان بکاهید هنر حضور داشتن… ادامه مطلب وین دایر نیز جاودانه شد!

ترجمهٔ داستان

یک تصمیم جدید در یک روز جدید

یک تصمیم جدید در یک روز جدید دوستان خوبم همانطور که قبلاً در صفحه اینستاگرام هم گفتم، می‌خواهم از این پس، بعضی از داستانها و رمانهای کوتاهِ زیبا و معروف دنیا را که قبلا با ترجمه ی فارسی خونده بودم، اینبار به زبان انگلیسی بخونم و خودم ترجمه کنم. اگر ترجمه شون خوب از آب… ادامه مطلب یک تصمیم جدید در یک روز جدید

بهانه‌ای برای نوشتن

این کودکان (نوشته ای از عباس ثابت)

این کودکان (نوشته ای از عباس ثابت) اینجا کودکی است، پدر و مادر خود را در جنگ از دست داده و اکنون در گوشه ای ایستاده است. کاه و خاشاک سر عریانش را پوشانده و صورت غمزده اش را خاک فرو ریخته ای به تیرگی آغشته نموده است. لباس درستی ندارد، تنها پیراهن ژنده ای… ادامه مطلب این کودکان (نوشته ای از عباس ثابت)

دانستنیها

راستی … چرا طوطی‌ها حرف می‌زنند؟

راستی … چرا طوطی‌ها حرف می‌زنند؟ نمی‌دانم یادتان هست یا نه که در پست بیایید کمی‌مثل کودکان باشیم…! ، آنجا که می‌گفت: “کشف کنیم ببینیم بعضی چیزها چطوری کار می‌کنند. حتی اگر به زندگی ما بی ربط باشند، فقط بخاطر اینکه برای مان جالب هستند.” تصمیم گرفته بودم در مورد اینکه اصلا طوطی‌ها چرا و… ادامه مطلب راستی … چرا طوطی‌ها حرف می‌زنند؟

بهانه‌ای برای نوشتن

قصه ی یک مهربانی (یک تجربه شخصی)

قصه ی یک مهربانی (یک تجربه شخصی) نمی‌دانم شما هم از این دست تجربه‌ها داشته اید که در یک شرایط یا لحظه ی خاص – شاید از جنس دلتنگی، شاید از جنس اندوه، شاید از جنس ناراحتی، شاید از جنس اضطراب، شاید از جنس درماندگی یا هر چیز مشابه دیگری – حضور، یا یک لبخند،… ادامه مطلب قصه ی یک مهربانی (یک تجربه شخصی)

زنگ تفریح

زنگ تفریح (۱۲)

زنگ تفریح (۱۲)   بهتر از موسیقی! پلی کلودل نویسنده ی معروف فرانسوی از علاقمندان موسیقی بوده یک روز خانم پرچانه یی در یکی از کنسرتها در وسط سمفونی بتهوون به او گفت: استاد! چیزی بهتر از موسیقی می‌توان یافت: کلودل در جواب گفت: بله خانم! سکوت! ————————————— دندان فیل! یک عتیقه فروش، عصای بلندی… ادامه مطلب زنگ تفریح (۱۲)