درباره یک كتاب

انسان احساساتی از نگاه میلان کوندرا

انسان احساساتی (homo sentimentalis) – یا (sentimental man) را نمی‌توان انسان دارای احساسات تعریف کرد ( چرا که همه ی ما دارای احساسات هستیم). بلکه انسان احساساتی، انسانی است که احساسات را به مرتبه ارزش ارتقاء داده است. بنابر تعریف، احساس چنین است که علیرغم خواست ما و اغلب در مقابل خواست ما در وجود… ادامه مطلب انسان احساساتی از نگاه میلان کوندرا

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو)

درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو) . … همه ی ما عادت کرده ایم کارها را «آن طور که باید» انجام دهیم. کسی دوست ندارد قدم‌های غلط بردارد، به خصوص وقتی از این غلط آگاه باشد. … یک بار که به محل دروازه‌های ادراک پی ببریم، باز کردن و بستن این درها بسیار… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو)

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (چنین گفت زرتشت)

درباره ی رحیمان دوستان من! دوستِ تان را طعنه ای زده اند: “زرتشت را بنگرید که در میانِ ما چنان می‌گردد که گویی در میانِ جانوران می‌گردد!” اما همان به که می‌گفتند: “مردِ دانا در میانِ آدمیان چنان می‌گردد که در میانِ جانوران.” مردِ دانا انسان را چنین می‌نامد: جانوری با گونه‌های سرخ. او چگونه… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (چنین گفت زرتشت)

بهانه‌ای برای نوشتن, توسعه مهارتهای فردی

بوی خوش کاغذ در کتابخانه متمم

بوی خوش کاغذ در کتابخانه متمم یادتان می‌آید زمانی را که عضو کتابخانه ای بودید، گاهی به آن سر می‌زدید و بین راهروها و قفسه‌های آن می‌چرخیدید و به دنبال کتاب‌های مورد علاقه تان می‌گشتید. بودن در میان این همه کتابی که آرام بر جای خود نشسته بودند و بوی خوش کاغذشان مشام تان را پر می‌کرد و… ادامه مطلب بوی خوش کاغذ در کتابخانه متمم

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (زیارت)

درخششی از نور یک کتاب (زیارت) “… پطروس یکی از انگشتانش را پشت گردنم گذاشته بود و فشار می‌داد. گفت: – راهی که تو طی می‌کنی راه اقتدار است و تنها تمرینات اقتدار به تو آموخته خواهد شد. سفر که در آغاز برای تو یک شکنجه بود – چون فقط در آرزوی رسیدن بودی –… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (زیارت)

زنگ تفریح

زنگ تفریح (۴)

زنگ تفریح (۴) فکر می‌کنید انگیزه ی یک گربه برای خواندن کتاب چه چیزی می‌تونه باشه؟ شاید پیدا کردن راهی آسان تر برای شکار پرنده‌ها …! ” پس چرا هیچی در مورد اینکه چطور میشه یه مرغ مینا رو شکار کرد، ننوشته …؟!” پی نوشت: کشتن مرغ مقلد یا کشتن مرغ مینا (به انگلیسی: To Kill a Mockingbird)… ادامه مطلب زنگ تفریح (۴)

درباره یک كتاب, کتاب و زندگی

درخششی از نور یک کتاب – وقتی نیچه گریست

کتاب «وقتی نیچه گریست» از «اروین یالوم» از آن کتابهایی بود که از خواندنش بسیار لذت بردم. اروین یالوم در این کتاب، به زیبایی و هنرمندی هر چه تمام تر، نیچه – فیلسوف بزرگ آلمانی – را در کنار خود – در قالب شخصیت داستانی به نام «دکتر برویر» – به تصویر کشیده است و… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب – وقتی نیچه گریست

الهام بخش, درباره یک كتاب

هنر شمشیربازی

هنر شمشیربازی قرن‌ها پیش، در روزگار سامورایی‌ها در ژاپن، کتابی درباره هنر روحانی شمشیربازی نوشته شد: درک انفعالی یا رساله ی تَهلان. تهلان نام نویسنده ی کتاب بود که هم یک استاد شمشیربازی بود و هم یک راهب ذن. چند جمله از آن را در زیر آورده ام: حفظ آرامش. هرکس معنای زندگی را درک… ادامه مطلب هنر شمشیربازی

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب – هملت

درخششی از نور یک کتاب (هملت) تراژدی هملت – پادشاه دانمارک …. صحنه ی اول اطاقی در قلعه (کلادیوس، گرترود، پولونیوس، افیلیا، روزنکرانتز، و گیلدنسترن داخل می‌شوند) کلادیوس – آیا به هیچ طریق مستقیم با غیرمستقیمی‌نتوانسته اید بفهمید که چرا حالت او تا این درجه مغشوش شده و چرا در این روزهای جوانی که باید… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب – هملت