بهانه‌ای برای نوشتن

استرس را می توان مدیریت کرد

استرس را می توان مدیریت کرد

آیا تا به حال، به این فکر کرده اید که شما می‌توانید استرس‌های تان را مدیریت کنید؟

stressmanagement

زمانی که ” تَرک‌ها” شروع به ظاهر شدن می‌کنند ، به سرعت اقدام کن …

© iStockphoto/kulicki 

در صد سال گذشته، تحقیقات بسیاری در زمینه استرس انجام شده. بعضی از نظریه‌هایی که پشت اون هست، پذیرفته شده اند و برخی دیگه هنوز در حال تحقیق و مورد بحث هستند. چیزی که این موضوع رو پیچیده کرده اینه که ما همه احساس می‌کنیم که میدونیم استرس چیه و همه مون تجربه اش کرده ایم اما نمیدونیم چطور میتونیم مدیریتش بکنیم!

تعاریف :

“هانس سلیه” یکی از پدرانِ یافته‌ها در زمینه تحقیقات استرس است. نظر او در سال ۱۹۵۶ این بود:  ” استرس ضرورتاً چیز بدی نیست” – این بستگی به این دارد که شما چگونه با آن مواجه می‌شوید. استرس ناشی از کار موفق و هیجان انگیز و خلاقانه ، سودمنده. در حالی که استرس ناشی از شکست، تحقیر و آلودگی‌ها! مضر .

سلیه معتقد بود این تغییرات بیوشیمیایی ناشی از استرس هستن که به وسیله انسان تجربه میشن، صرفنظر از اینکه اون موقعیت مثبت بوده باشه یا منفی.

از آن زمان به بعد تحقیقات بسیاری انجام شده و در حال حاضر، استرس به عنوان یک “چیز بد” با طیف وسیعی از اثرات بیوشمیایی مضر و بلند مدت شناخته میشود. این اثرات به ندرت در موقعیت‌های مثبت مشاهده شده.

پذیرفته شده ترین تعریف معمول که برای استرس وجود داره ( منسوب به ریچارد لازاروس) اینه که استرس یک شرایط یا حسی است که وقتی که یک شخص در ک میکنه که ” تقاضا بیشتر از منابع فردی و اجتماعی است که افراد قادر به تأمینش باشند”، تجربه میشه.

بطور خلاصه، استرس وقتی تجربه میشه که ما فکر می‌کنیم کنترلمون را روی رویدادها از دست داده ایم. این میتونه یک تعریف کلی باشه، اگرچه استرس میتونه در اثر واکنش‌های غریزی به وقایع غیرمنتظره بوجود بیاد.  واکنش‌هایی که در قبال استرس انجام میدیم، در درون ما وجود داره و بخشی از غریزه ماست و همچنین میتونه بخشی از اون چیزی باشه که ما با نحوه تفکرمون، انجامش میدیم.

جنگ و گریز (Fight-or-Flight)

بخشی از تحقیقات اولیه  بر روی استرس (توسط والتر کانن در ۱۹۳۲)، وجود یک واکنش ” جنگ و گریز” رو پایه گذاری کرد. کار او نشان داد وقتی یک موجود زنده یک شوک رو تجربه یا یک تهدید رو درک می‌کنه ، به سرعت هورمون‌هایی رو آزاد می‌کنه که به زنده موندنش کمک می‌کنند.

این هورمون‌ها، مثل سایرحیوانات، به ما کمک می‌کنند که سریع تر بدویم و سخت تر مبارزه کنیم. آنها ضربان قلب و فشار خون رو در ما بالا می‌برن. اکسیژن و قند خون بیشتری رو به ماهیچه‌های مهم بدن ما انتقال میدن. آنها تعریق رو درجهت تلاش برای خنک نگه داشتن این ماهیچه‌ها افزایش میدن و به اونها کمک می‌کنند که کارآمد باقی بمونن. آنها خون رو از پوست ما به سمت هسته درونی بدنمون منحرف می‌کنن که این باعث میشه در صورتی که ما صدمه دیده باشیم، خون کمتری رو ازدست بدیم. علاوه بر این، این هورمون‌ها، توجه ما رو بر روی اون تهدید متمرکز می‌کنند.

همه اینها توانایی ما رو به طور قابل ملاحظه ای برای زنده موندن در برابر رویدادهای تهدید کننده بالا می‌بره. فکر نکنید فقط رویدادهای تهدیدآمیز سبب این واکنش‌ها می‌شوند … ما این را تقریبا هر زمان که در معرض چیزی غیرمنتظره قرار می‌گیریم یا احساس می‌کنیم در رسیدن به هدفهامون با شکست مواجه شدیم، تجربه می‌کنیم. وقتی تهدید کوچک است،  عکس العمل ما هم به همان نسبت کوچک است، و ما اغلب در کنار خیلی دیگر از موقعیت‌های استرس زای دیگه بهش توجه نمی‌کنیم.

متاسفانه، این آماده سازی بدن برای بقاء، دارای پیامدهای منفی هم هست. در این حالت، ما مضطرب، ناآرام و تحریک پذیر میشیم، و این در واقع توانایی ما رو برای کار کردن موثر با دیگران کاهش میده. با لرزش بدن و تپش قلب به سختی میشه مهارت‌ها رو به خوبی اجرا و کنترل کرد.

این موضوع که باید در مواقع استرس زا،  به شدت بر روی بقاء تمرکز کنیم، در توانایی قضاوت درست ما با استفاده از استخراج اطلاعات صحیح از منابع مختلف، اختلال ایجاد میکنه.

ما خودمون رو بیشتر در معرض حوادث می‌بینیم و کمتر می‌تونیم تصمیم‌های درست و خردمندانه بگیریم. واقعیت اینه که موقعیت‌ها و شرایط زندگی  و کاری خیلی کمی‌وجود دارن که این عکس العمل‌ها بتونه براشون مفید باشه. بیشتر موقعیت‌ها از یک رویکرد آرام، منطقی و کنترل شده به همراه حساسیت‌های اجتماعی میتونن نفع ببرن.

در کوتاه مدت، ما نیاز داریم این عکس العمل “جنگ و گریز” رو تحت کنترل بگیریم تا بتونیم در شغلمون موفق باشیم ، و در بلند مدت نیاز داریم که اون رو تحت کنترل نگاه داریم تا دچار پیری و فرسودگی زودرس و مشکلات مربوط به سلامتی نشیم.

 معرفی مدیریت استرس

مهارت‌های اثبات شده بسیار زیاد و متنوعی وجود دارند که می‌تونیم از اونها برای مدیریت کردن استرس‌هایمان استفاده کنیم. اونها به ما کمک می‌کنند که بتونیم در شرایط استرس زایی که فشار زیادی به ما وارد می‌کنند، آروم و موثر باقی بمونیم و از عوارض دراز مدت آنها در امان باشیم.

یکی از اونها به شما میگه که استرس‌های روزانه ای رو که باهاش مواجه هستید در یک دفترچه روزانه بنویسید و ریشه اونها رو کشف کنید و در همون دفترچه یادداشت کنید. وقتی بدونید ریشه استرس‌های شما کجاست، بهتر می‌تونید با اونها مقابله کنید.

 با اقتباس از مقاله ای در mindtools.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *