پیش نوشت: عنوانِ این پست، از بین جملات اریک ریس، از کتاب نوپای ناب انتخاب شده است.
چند وقت پیش – بعد از اینکه با کتاب نوپای ناب یا The Lean Startup در متمم آشنا شدم – این کتاب را خریدم و شروع به خواندن کردم و از خواندنش لذت بردم.
اما نیاز داشتم برای درک و یادگیریِ بیشتر، حداقل یکبار دیگر آن را از ابتدا تا انتها دقیق بخوانم و دوره کنم.
البته من این کتاب را با ترجمهی «فرخ بافنده» گیر آوردم که عنوان کتاب را به این صورت تغییر داده است: “قدرت خلق کسب و کار نوپا“
اما گذاشتم این دوره کردن یا خواندن مجدد را بعد از خواندن کتاب “چگونه کسب و کار هنری راه بیندازیم” انجام بدهم که آن هم کتابی است دوست داشتنی و آموزنده؛ که در پست مستقلی در مورد آن حرف خواهم زد.
خلاصه، حالا که کتاب کسب و کار هنری را تمام کردم دوباره به سراغ کتاب نوپای ناب برگشتم و دارم آن را دوباره از اول میخوانم تا این بار دقیقتر به نکات آموزندهاش توجه کنم و سعی کنم آنها را در عمل هم مورد توجه قرار بدهم.
اگر علاقمند هستید بیایید با این کتاب و مطالب آن کمیبیشتر آشنا شویم:
اریک ریس (نویسندهی این کتاب) کارآفرینی را نوعی مدیریت میداند و استارت آپ یا کسب و کار نوپا را اینگونه تعریف میکند:
“سازمانی انسانی که برای خلق محصولات و خدمات جدید در شرایط عدم قطعیت بسیار بالا طراحی شده است.“
و معتقد است که در کسب و کارهای نوپا که اساس آن نوآوری در دنیایی با عدم قطعیت بالا است دیگر نمیتوانیم تنها به شیوههای سنتی و روشهای قدیمی کارآفرینی و کسب و کار تکیه کنیم.
برای همین، او از یک جنبش جدید به نام استارت آپ ناب حرف میزند و آن را اینگونه تعریف میکند:
به کارگیری تفکر ناب در فرآیند نوآوری.
(اگر دوست دارید با مفهوم استارت آپ بیشتر اشنا شوید، می توانید این مطلب را در متمم بخوایند: تعریف استارت آپ چیست؟)
همانطور که اریک ریس میگوید، او این ایده را از بررسی تولید ناب در سیستم تولید تویوتا الهام گرفته است و سپس با چند دستکاری و تغییر به آن معنایی جدید بخشیده و کوشیده است تا آن را بر چالشهای کارآفرینی خودش اعمال کند.
این ایده – به گفتهی او – باعث موفقیت چشمگیر کسب و کار نوپای خودش و بعداً کسب و کارهای نوپای بسیار دیگری میشود و دست آخر تبدیل به یک جنبش جهانی میگردد.
اریک ریس، ماموریتش را “بهتر کردن نرخ موفقیتِ محصولات نوآورانه ی جدید در سرتاسر دنیا” میداند و نتیجهاش را همین کتابی معرفی میکند که اکنون در دستان ما قرار دارد.
او ادعا میکند که جنبش استارت آپ ناب میخواهد مطمئن شود آن دسته از ما که مشتاقند دنیای بزرگ آتی را بسازند، ابزار لازم برای تغییر دنیا را در اختیار داشته باشند.
اریک ریس از مهندسی کردنِ موفقیتِ کسب و کارهای نوپا میگوید و اعتقاد دارد که ما میتوانیم با دنبال کردن پروسه درست (که از قضا، شامل همان ‹کارهای کسل کننده اما مهم› خواهد بود) موفقیت کسب و کار نوپای مان را مهندسی کنیم.
یعنی میتوانیم آن را یاد بگیریم و طبیعتاً آموزشش بدهیم.
اگر موافق باشید، در اینجا با پنج اصل استارت آپ ناب (که سه بخش کتاب، شامل: چشم انداز – هدایت – شتاب، را تشکیل می دهند) آشنا شویم؛
که به نظرم دانستن و توجه کردن به آنها و به کار بردنشان در موقعیت مناسب (در کنار دیگر مطالب مفید و مهم مربوط به کسب و کار) میتواند فرصت یادگیریبیشتری در اختیارمان بگذارد.
و حالا آن ۵ اصل عبارتند از:
۱- کارآفرینان همه جا هستند.
درس انواع کارآفرینی چیست؟ در متمم را یادتان می آید؟
اریک ریس در این اصل، میگوید: مفهوم کارآفرین شامل هر فردی میشود که در چارچوبِ تعریف من از کسب و کار نوپا کار میکند.
یعنی همان تعریفِ “سازمانی انسانی که برای خلق محصولات و خدمات جدید در شرایط عدم قطعیت بسیار بالا طراحی شده است.”
معنایش این است که کارآفرینی میتواند در هر بخش یا صنعتی، و در هر شرکتی با هر اندازهای جواب دهد، حتی در یک سازمان خیلی بزرگ.
شاید دوست داشته باشید این مطلب مرتبط در متمم را هم بخوانید:
کارآفرینی سازمانی چیست و کارآفرین درون سازمانی چه میکند؟
۲- کارآفرینی مدیریت است
در این اصل، او هر کسب و کار نوپایی را نه فقط یک محصول، که معادلِ یک سازمان دانسته و به همین دلیل آن را نیازمند نوعی مدیریتِ جدید میداند که مختص فضای عدم قطعیت آن باشد.
۳- یادگیری معتبر
به اعتقادِ او، کسب و کارهای نوپا فقط برای ساختن محصولات، یا درآوردنِ پول، یا حتی خدمت به مشتری وجود ندارند؛
آنها وجود دارند تا یاد بگیرند چطور کسب و کار پایداری بسازند.
آنطور که اریک ریس میگوید:
این یادگیری میتواند به طور علمی از طریق انجام آزمایشهای مکرر اعتبارسنجی شود.
و به این ترتیب کارآفرینان این مجال را مییابند که هر جزء از چشم اندازشان را آزمایش کنند و نکات لازم برای پیشرفت موفقیت آمیز کسب و کارشان را بیاموزند.
او به یادگیری معتبر در بخش چشم انداز – یکی از همان بخشهای سه گانهی این کتاب – میپردازد.
۴- حلقه ی بازخوردِ ‹ساختن – اندازه گیری – یادگیری›
(Build – Measure – Learn feedback loop)
اریک ریس کار اصلی یک کسب و کار نوپا را این میداند که ایدهها را تبدیل به محصول کند، (+)
سپس ارزیابی کند که مشتریها چطور به این محصول واکنش نشان میدهند،
و در نهایت بفهمد که آیا باید چرخش کند و تغییر جهت دهد، یا اینکه به روال موجود ادامه دهد.
تمام فرآیندهای کسب و کارهای نوپای موفق باید در جهت شتاب بخشیدن به این حلقهی بازخورد عمل کنند.
(شاید دوست داشته باشید با مفهوم پردازیِ اریک ریس از چرخش آشنا شوید.
او چرخش را اینگونه تعریف میکند:
چرخش، یعنی تغییر دادن مسیر، در حالی که یک پایت هنوز به عنوان تیکه گاه روی زمین است)
۵- حسابداری نوآوری
او تمرکز روی چیزهای کسل کننده را نیز برای بهبود نتایجِ فعالیتهای کارآفرینانه و پاسخ گو کردن نوآوران لازم و مهم میداند.
تمرکز روی مسائلی از قبیل این که:
چطور میزان پیشرفت را ارزیابی کنیم؟
چطور آن موعدها یا نقاط عطفی از یادیگری را که برای پیشرفت واقعی باید به آنها برسیم مشخص کنیم؟
چطور کارها را اولویتبندی کنیم؟
همهی این کارها به گفتهی او، نیاز به نوع جدیدی از حسابداری دارد که برای کسب و کارهای نوپا طراحی شده است.
او حلقهی بازخورد و حسابداری نوآوری را از ملزومات بخش هدایت میداند،
و قصد دارد در این بخش از اهمیت داشتنِ فرضیههایی صحبت کند که قرار است سکوی جهش استارت آپ ما به سوی موفقیت باشند،
و به اعتقادِ او از آنجایی که آنها صرفاً باور قلبی ما هستند و اطمینانی از صحت آنها نداریم، باید درستیشان به دقت آزموده شود.
در همین بخشِ هدایت است که او از مفهوم “MVP یا Minimum Viable Product یا حداقل محصول قابل عرضه و یا حداقل محصول قابل اتکا” (که در متمم در همین مطلب با مفهوم آن آشنا شدیم) صحبت میکند.
حالا که به دو بخش چشم انداز و هدایت اشاره کردم اجازه بدهید بخش شتاب را هم نادیده نگیرم و بگویم که اریک ریس در بخش شتاب، تکنیکهایی را بررسی میکند که “کسب و کارهای نوپا را قادر میسازد حلقهی بازخوردِ ‹ساختن – اندازه گیری – یادگیری› را در سریع ترین زمانِ ممکن طی کنند.
حتی وقتی که تبدیل به شرکتهای بزرگی میشوند.
ممنونم که به اشتراک گذاشتین , هم خودتون بهتر درک کردین هم ما یک بار دیگه سر فصلها رو دوره کردیم