مدتی هست که در فکر عوض کردن گوشی موبایلم هستم. این اواخر هم که گوشی ام مشکل پیدا کرده، برای خریدن یک گوشی جدید و مناسب مصمم تر شده ام.
گوشیهای مختلفی را – به خصوص در دیجی کالا – از نظر مشخصات فنی و قیمت و کارایی و … بررسی کردم.
در طی این سالها در خرید گوشیهای قبلی ام، همیشه سعی میکردم به هزینه توجه کنم که تا حد امکان، خیلی زیاد برایش هزینه نکنم.
اما هر چه گذشت و هر چه میگذرد، دارم بیشتر به این نتیجه میرسم که اگر باید در هزینههای دیگر صرفه جویی کنم و برای وسیله ای شخصی بیش از سایر وسایل شخصی ام هزینه کنم، این همان گوشی موبایل است.
چرا که هر روز، بیشتر از روز پیش، احساس میکنم که گوشی همراه، دارد به همراه ترین همراهِ من (و البته شاید برای هر کسِ دیگری) تبدیل میشود.
گذشته از ارتباطات و تماسها، پیامکها، شبکههای اجتماعی و پیام رسانها، اپهای مختلف، خواندن ای بوکها، گوش دادن به پادکستها و بسیاری موارد مشابه که دیگر نمیتوان زندگی را بدون برخی از آنها تصور کرد؛
وقتی کانال (و شاید ربات) ای هم در تلگرام داشته باشیم که به منظوری یا در راستای هدفی از آن استفاده میکنیم، و نیاز داریم در هر زمان و هر مکان و در هر شرایط بتوانیم آن را به روز نگاه داریم؛
یا وقتی نیاز داریم و علاقمندیم که هر لحظه دوربینی کوچک در کنار خود داشته باشیم که قادر باشیم در هر زمان و به سرعت عکسهایی با کیفیت مناسب بگیریم – و جدا از کاربردهای دیگر این عکسها – از عکسهایی که گرفته ایم در همان کانال یا ربات استفاده کنیم؛
حتی اگر همه موارد فوق را هم کنار بگذاریم؛
چیزی که بیش از هر چیز دیگر میتواند ما را با این واقعیت روبرو سازد که چه بخواهیم و چه نخواهیم روز به روز بیشتر به موبایل مان وابسته میشویم، این است که دیگر – برای امنیت بیشتر یا به لحاظ فنی – برای ثبت نام یا ورود به پست الکترونیک مان یا نرم افزارهای مختلف (مثل تسکولو) یا شبکههای اجتماعی مختلف، یا دسترسی به اکانت پیام رسان مان از Deviceهای متفاوت و بسیاری موارد دیگر که احتمالاً هر روز باز موردی جدید به موارد قبلی اضافه خواهد شد؛
دیگر نیازمند وارد کردن کدی هستیم که به موبایل مان ارسال شده است.
تا آنجا که اگر یک روز که نه، حتی چند ساعت، موبایلمان را در کنارمان نداشته باشیم؛ دیگر نه میتوانیم وارد جیمیل مان شویم و ایمیلهایمان را حتی با کامپیوتر چک کنیم، نه میتوانیم نظم شخصی مان را از طریق نرم افزاری مثل تسکولو دنبال کنیم، نه میتوانیم مثلاً وارد زرین پال مان شویم و تراکنشهای مالی مان را پیگیری کنیم و نه بسیاری موارد دیگر.
تمام این موضوعات مرا به این فکر انداخت که برای خرید گوشی جدیدم، بهتر است بدون هیچگونه عذاب وجدان ای، هزینه ی لازم را بپردازم – حتی اگر بسیار بیشتر از میزانی باشد که برای این خرید در نظر گرفته بودم – و در عوض این همراهِ ناگزیرم را به کارا ترین و دلنشین ترین و دوست داشتنی ترین همراه ام تبدیل کنم. (البته بعد از بررسیهای لازم و با توجه به نیازهایم و امکاناتی که از آن انتظار دارم)
تمام چیزهایی که گفتم، در نهایت مرا به یاد اصطلاح سایبورگ (“Cyborg = ترکیب Cybernetic و Organism”) هم انداخت که روزی، برای اولین بار در نوشتههای محمدرضای عزیز با آن آشنا شدم. (+)
او گفت: “ترکیب فعلی انسان و موبایل، نمونهی یک سایبورگ ساده است“
و به این فکر کردم که شاید بهتر باشد به جای نگران شدن از این موضوع – با تمامی واقعیتهای موجود – با داشتن یک گوشی هوشمند خوب و مناسب تر و دوست داشتنی تر، حداقل از سایبورگ بودن ام، لذت ببرم.
برای امثال من و تو این خرجها، هزینه نیست، سرمایه گذاری است. برا همین، من هم سعی کردم گوشی خوبی بخرم.