الهام بخش, برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

آیا ما داریم زیبا و درست، شنا می‌کنیم؟

هر وقت به استخر میروم، وقتی بعد از چند دقیقه شنا کردن، کمی‌خسته میشوم و نفس کم می‌آورم، همانجا توی آب، دستهایم را به میله‌های دیواره می‌گیرم و به دیواره ی استخر تکیه می‌دهم.

در همان حال، در حالی که در حال استراحت هستم، به شنای کسانی که در آن لحظات در حال شنا کردن هستند نگاه و دقت می‌کنم.

عده ی معدودی را می‌بینم که خیلی زیبا شنا می‌کنند.

با تکنیک درست و با حرکاتی زیبا و نرم، آب را می‌شکافند و به جلو می‌روند.

از دیدنشان لذت می‌برم.

اما عده ی زیادی هم هستند که به نظر میرسد بیشتر در حال تقلا کردن و دست و پا زدن هستند.

به هر حال توی آب جلو می‌روند، و مسیر را طی می‌کنند و به دیواره ی استخر می‌رسند.

اما فقط می‌رسند، نه اینکه با شنایی زیبا و با تکنیک درست به آنجا رسیده باشند.

از کرال پشت که دیگر حرف نمی‌زنم. چون خیلی کم دیدم کسانی را که واقعاً کرال پشت را آنطور که باید باشد، شنا کنند.

اما مخصوصاً این موضوع در مورد شنای کرال سینه، زیاد توجه من را به خودش جلب می‌کند.

آیا ما داریم زیبا شنا می‌کنیم؟
pic @swimmingworldmagazine.com

شخص، در حال شنای کرال سینه است.

در تصور خودش دارد خیلی زیبا شنا می‌کند.

دستهایش را مدام به عقب و جلو و بالا و پایین میبرد و مدام توی آب فرو میکند و از آب در می‌آورد.

پاهایش را ناهماهنگ با دستها توی آب حرکت میدهد.

سرش را مدام با آهنگی نامنظم، از آب بیرون می‌آورد. نفس میگیرد. و دوباره توی آب می‌برد.

از نظر یک ناظر بیرونی مثل من، او به هر حال دارد شنا می‌کند، اما با حرکات بدنی ناهماهنگ، بدون تکنیک، اشتباه و پرخطا.

در واقع، مثل این میماند که برای منِ ناظر او فقط دارد تصویری مغشوش و کپیِ ناقص و اشتباهی از یک شنای کرال سینه را ارائه می‌دهد.

اما جالب اینجاست که به احتمال یقین، از نظر خودش در حال انجام شنایی عالی و بی نقص و زیبا است.

چون نمی‌تواند خودش را از بیرون ببیند، به درستی متوجه ی خطاها و کاستی‌هایش خویش هم نخواهد شد.

وقتی به دیواره ی استخر میرسد و سرش را از آب بیرون می‌آورد، فاتحانه وپیروزمندانه، نفس نفس می‌زند و حسی آکنده از غرور و خرسندی از انجام یک شنای کرال سینه موفقیت آمیز دیگر در قسمت عمیق استخر را تجربه می‌کند.

اینجور وقتها، همیشه با خودم فکر میکنم، نکند در مورد من هم همینطور باشد.

نکند وقتی که من هم در حال شنا کردن – و مخصوصا همین کرال سینه – هستم؛ چون خودم، خودم را از بیرون و از دور نمی‌بینم، در عالم خودم، و در زیر آب، فکر میکنم دارم شنای زیبا و بدون خطا، یا حداقل کم خطایی را انجام میدهم.

آنگاه به خودم میبالم، از خودم خوشم می‌آید و از کار خودم، حس رضایتی عمیق را تجربه می‌کنم.

در حالی که احتمالاً، دقیقاً در همان زمان، از دید شناگر دیگری که تا حدی، به قواعد شنا آشناست و به دیواره ی استخر تکیه داده و در حال تماشای من است؛ یا نه، اصلاً همان غریق نجاتی که آن بالا روی صندلی، مراقب، نشسته و بیش از هر کس دیگری با قواعد شنا آشناست؛ کلی اشتباه تکنیکی از شنای من به چشمش می‌خورد.

بعد، همیشه یک آنالوژی بین شنا و زندگی، ذهنم را مشغول میکند.

و موجب میشود که این موضوع را به دنیای خارج از استخر تعمیم بدهم.

به همین زندگی هر روزه ای که در خشکی، بر روی زمین در جریان است.

ما هر روز، میرویم، می‌آییم، می‌نویسیم، می‌گوییم، کارهایی انجام میدهیم، با دیگران در حال مراوده هستیم و …

و به هر حال، با همین فعالیت‌ها، روزمان را شب می‌کنیم و شب مان را صبح و دوباره فردایی دیگر و روزی دیگر.

اما براستی، آیا آنقدرها که شاید خودمان فکر میکنیم، از دید ناظر یا ناظران بیرونی هم – خصوصاً آنهایی که به قواعد درست زندگی، آشنا یا آشناتر هستند – درست و خوب و کم خطا به نظر میرسیم؟

4 دیدگاه در “آیا ما داریم زیبا و درست، شنا می‌کنیم؟

  1. شهرزاد عزیز
    آنالوژی خیلی خوبی بود و کاملا تامل برانگیز.
    به نظرم اگر یه جایی و یه روزی ننشینیم و به دیگرون (اونهایی که قواعد درست زندگی کردن رو بلد هستن) نگاه نکنیم، به کارهایی که انجام می‌دن و به تصمیم‌هایی که می‌گیرن و بعد دقیق نشیم توی کارها و تصمیمات خودمون، روزی فرا می‌رسه که آنچان به این بد شنا کردن در زندگی، عادت کردیم و اونو بی‌عیب و نقص می‌بینیم که حاضر نیستیم واقعیت رو بپذیریم.
    برای همین خیلی از اوقات نشستن و فکر کردن (دقیقا همون کاری که تو اینجا به خوبی بهش اشاره کردی) به نظرم می‌تونه باعث بشه که کمتر دچار اشتباه بشیم، چه از دید ناظر بیرون و چه از دید ناظر درون.

  2. در مورد اینکه از دید ناظر بیرونی خطا داشته باشیم و در برآورد توامندی‌های خودمان دچار اشتباه شویم به نظرم یکی از نکات مهم زندگی است که می‌تواند مرگ و زندگی مان را هم رقم بزند.
    مثالی که محمدرضا در فایل صوتی مدیریت توجه به آن اشاره کرده: وقتی ما خواب آلود هستیم و رانندگی می‌کنیم احتمال تصادف ما به شدت افزایش می‌یابد نه بخاطر خواب آلودگی بلکه به خاطر تخمین اشتباهی که خودمان نسیت به خواب آلودگی خودمان می‌زنیم ممکن است در مسیر خوابمان برده و به دنیای دیگر تشریف ببریم.
    یعنی ما در برآورد نقاط صعفمان underestimate می‌کنیم و آنرا کمتر از مقدار واقعی حدس می‌زنیم.من اگر فکر کنم ۱۰ واحد خواب آلود هستم در اصل سیگنال اشتباهی دریافت کرده ام بلکه من در “واقع” ۲۰ واحد خواب آلود هستیم و شاید ۱۵ واحد مرزی است که راننده را به کشتن می‌دهد به همین خاطر در موارد حساس باید کمی‌توانایی‌های خودمان را تضعیف کنیم و یا از دیگران کمک بخواهیم.

    1. علی عزیز. خیلی ممنونم به خاطر حرفهای خوبتون و مخصوصاً بخاطر اشاره ی خوب و به جایی که به صحبت درست و زیبای محمدرضا از “فایل توجه” داشتین و باعث شدین من هم دوباره به خاطر بیارمش.
      به نظر من هم خیلی خوبه که همیشه مراقب این تخمین اشتباه باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *