شعر و ادب

جامه ی زندگی

جامه ی زندگی

به آینده دل مبند، هرچند نویدبخش باشد.

بگذار تا گذشته ی معدوم، نعش خود را به خاک بسپارد.

کار کن، کار، در زمان حال که موجود است. با دل امیدوار و توکل به کردگار!

زندگی مردان بزرگ به ما می‌آموزد که می‌توانیم زندگی خود را تعالی بخشیم.

و چون عزیمت کردیم در قفای خود، نشانه ی پایی بر خاک زمان بگذاریم.

پس بگذار تا برخیزیم و کار کنیم، با دلی که آماده ی مقابله با هرگونه سرنوشتی است.

پیوسته بکوشیم و پیوسته پایداری کنیم.

و … کوشش و تحمل را بیاموزیم.

قطعه شعری از «لانگ فلو»

ترجمه از: یک روز جدید

پی نوشت:

هنری وادزورث لانگ‌فلو شاعر آمریکایی است. وی از کودکی، ذوق ادبی خود را نشان داد و نخستین سروده‌‌اش را در سن چهارده سالگی منتشر کرد. لانگ ‏فلو با پایان دوران متوسطه، راهی اروپا شد و پس از آشنایى با فرهنگ آن سامان، به گسترش آن در آمریکا پرداخت.  وی در زمان زیست خود از محبوبیت، نام‌آوری و سرافرازی فراوانی در آمریکا و اروپا برخوردار شد. استادی وی در هنر بیان و سادگی مفاهیم، ترکیب و ساختمان شعر، لطافت تغزل و برخورداری از گستردگی فرهنگ و آگاهی از ادبیات اروپا و امریکا، او را به عنوان سراینده‌ای که کمال مطلوب همگان می‏باشد، شناسانده است. شماری از آثار لانگ فلو بر این پایه‌اند : “آواهای شب”، “سفر به آن سوی دریا” و “داستانهای مهمانخانه‌ی کنار جاده.”

اگر دوست دارید در مورد این شاعر، بیشتر بدانید، به اینجا بروید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *