شعر و ادب

از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

بر دردِ گنه هزار فریاد کنم

هر روز من از روز پسین یاد کنم

از رحمت او خاطر خود شاد کنم

از ترس گناه خود شوم غمگین باز

 الهی چه یاد کنم که خود همه یادم، من خرمن نشان خود فرا باد دادم، یاد کردن کسب است و فراموش نکردنِ زندگانی ورای دو گیتی و کسب است چنانکه دانی.

الهی چندی به کسب تو یاد ورزیدم، باز یک چندی بیاد خود تو را نازیدم، اکنون که یاد بشناختم خاموش گردیدم، چون من کیست که این مرتبت را بسزیدم، فریاد از یاد به اندازه و دیدار به هنگام و از آشنایی به نشان و دوستی به پیغام.

الهی کار آن کس کند که تواند، عطا آن کس بخشد که دارد، پس بنده چه تواند و چه دارد؟

الهی تو دوختی من در پوشیدم و آنچه در جام ریختی نوشیدم، هیچ نیاید از آنچه کوشیدم.

الهی چون تو توانایی کِرا توان است، در ثناء تو کِرا زبان است و بی مِهر تو کِرا سر و جان است.

الهی به شناخت تو زندگانیم، به نصرت تو شادانیم، به کرامت تو نازانیم و به عزت تو عزیزانیم.

الهی ما بتو زنده ایم هرگز کی میریم، ما که بتو شادمانیم کی اندوهگین شویم، ما که بتو نازانیم چون بی تو بسر آریم، ما که بتو عزیزیم هرگز چون ذلیل شویم.

الهی چه غم دارد که تو را دارد و کِرا شاید که تو را نستاید، آزاد آن نفس که بیاد تو یازان و آباد آن دل که به مِهر تو نازان و شاد آن کس که با تو در پیمان است.

5 دیدگاه در “از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

  1. صبحت بخیر شهرزاد جان. هر روز تو برای ما با یک آموزه، نکته ، کتاب، آهنگ و …. شگفت انگیز ، روز شگفت انگیز درست می‌کنی . خواستم امروز پیش دستی کنم و من بهت صبح بخیر بگم . روزت سرشار از رویدادهای مثبت و شگفت انگیز باد عزیزم :*

    1. صبح تو هم بخیر نسرین عزیزم.
      نمیدونی چقدر با این کامنتت خوشحالم کردی.
      دوست مهربون و نازنینم. خیلی خوشحالم که اینو میگی … و امیدوارم واقعا همینطور باشه.
      نسرین. دوست خوبم. همیشه گام‌های مهربون و دوست داشتنی ت رو حس می‌کنم که به اینجا سر میزنی و چقدر بخاطرش خوشحالم.
      همه ی روزهات شگفت انگیز باشه عزیزم. همیشه و همیشه … 🙂 :*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *