دل نوشته

سال نو، و مناجاتی از خواجه عبدالله انصاری

هر بار در آغاز سال نو، آرزوها و امیدهای‌مان، پر رنگ‌تر از هر وقت دیگری در بوم فکر و ذهن و قلب‌مان نقش می‌بندند، و امیدواریم که سال جدید، برای خودمان و برای عزیزان‌مان و برای مردم کشورمان و حتی برای انسان‌های سیاره‌ی زمینِ‌مان، سالی بهتر از سال و سال‌های قبل باشد. سال ۹۸ را… ادامه مطلب سال نو، و مناجاتی از خواجه عبدالله انصاری

شعر و ادب

باز هم دقایقی با خواجه عبدالله انصاری

باز هم دقایقی با خواجه عبدالله انصاری الهی تا آموختن را آموختم، آموخته را جمله بسوختم، اندوخته را برانداختم و انداخته را بیندوختم، نیست را بفروختم تا هست بیفروختم. الهی تا یگانگی بشناختم، در آرزوی شادی بگداختم، کی باشد که گویم پیمانه بینداختم و از علایق وا پرداختم و بودِ خویش جُمله در باختم. کی… ادامه مطلب باز هم دقایقی با خواجه عبدالله انصاری

شعر و ادب

باز هم فرازی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

باز هم فرازی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری الهی از سه چیز که دارم در یکی نگاه کن: اوّل بیخودی که جُز تو را از دل نخاست، دوّم تصدیقی که هر چه گفتی گفتم راست. سوّم چون با ذکرم خاست، دل و جان جُز تو را نخواست. الهی از دو دعوی به زینهارم و… ادامه مطلب باز هم فرازی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

شعر و ادب

از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری بر دردِ گنه هزار فریاد کنم هر روز من از روز پسین یاد کنم از رحمت او خاطر خود شاد کنم از ترس گناه خود شوم غمگین باز  الهی چه یاد کنم که خود همه یادم، من خرمن نشان خود فرا باد دادم، یاد کردن کسب است و فراموش… ادامه مطلب از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

شعر و ادب

اصل وصال دل است

اصلِ وصال، دل است؛ باقی، زحمتِ آب و گل است. دعا در طریق مردان لجاج است، حق میداند که بنده به چه محتاج است. عقل گفت: من سکندر آگاهم. اما عشق گفت: من قلندر درگاهم. عقل گفت: من تقوی به کار دارم. عشق گفت: من به دعوی چکار دارم؟ عقل گفت: من قاضی شریعتم. عشق… ادامه مطلب اصل وصال دل است