دوستی، ثمره نهایی عشق است
عشق به دلیل وجود احساسات و هیجانات در آن، به گونه ای زمینی است، ولی دوستی، پاک و خالص و روحانی است. در صورتی که عشق در مسیر درست پیشرفت کند تبدیل به دوستی میشود ولی اگر در مسیر اشتباه پیش رود تبدیل به کینه و دشمنی خواهد شد.
عشق در واقع یک دو راهی است. در صورتی که عاشق کسی باشید دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد؛ یا تبدیل به دوستانی خوب میشوید و یا عاقبت عشقتان به دشمنی میانجامد.
میلیونها نفر از عاشقان کارشان به کینه و دشمنی میانجامد، زیرا آنها نمیدانند چگونه عشق را تبدیل به دوستی کنند. تبدیل شدن عشق به دشمنی و کینه بسیار ساده است، در واقع نوعی سقوط است، و افتادن به پایین همیشه آسان است. تبدیل کردن عشق به دوستی، تعالی و صعود است، و بالا رفتن همیشه مشکل است.
حسادت، احساس مالکیت و احساس چسبیدن به دیگران باید کاملاً از بین برود. تمامیوابستگیها باید ناپدید شود. دوستی نیاز به ایثاری عظیم دارد. در صورتی که تمام وزنههای فوق انداخته شود، عشق پاک و خالص میشود. در این صورت نه تنها عشق، دوستی میآورد، بلکه باعث رهایی نیز خواهد شد.
دوستی پدیده ای است روحانی. در جهان کنونی یکی از چیزهایی که در حال ناپدید شدن است دوستی است. در حقیقت انسان مدرن توانایی درک دوستی را ندارد. دوستی برای او پدیده ای است ناشناخته. ما داستانهای کهن را درباره دوستی میخوانیم ولی تصور میکنیم آنها فقط افسانه هستند و واقعیت ندارد. فکر میکنیم این داستانها نمیتوانند در واقعیت اتفاق بیفتند زیرا در زندگی امروز هرگز اتفاق نمیافتند. در زندگی امروزی عشق شور شده است، عشق تلخ شده است، عشق مسموم شده است. ما فراموش کرده ایم چگونه میتوان شهدی شیرین از عشق ساخت.
عشق بزرگترین گنجینههای موجود در هستی را در خود دارد ولی لازم است تصفیه شود. در صورتی که ان را تصفیه نکنید بسیار خطرناک است، حتی ممکن است باعث نابودی شما گردد.
در صورتی که عشق تبدیل به گلی زیبا نشود، به بیماری مهلکی تبدیل خواهد شد. عشق همانند بازی کردن با آتش است و به همین دلیل بسیاری تصمیم گرفته اند حتی به دنیای عشق قدم نیز نگذارند. انها میترسند و به نوعی هم حق دارند که بترسند، زیرا نود و نه درصد از تجربیات عشقی، پایانی تلخ داشته اند. در صورتی که هنر عشق ورزیدن به درستی درک شود این گونه نخواهد بود. در صورتی که علفهای هرز را در عشق حرس کنید و تنها گلهای زیبا باقی بمانند، آن را تصفیه کرده اید و عشق تبدیل به دوستی شده است. به عبارتی میتوان “عشق تصفیه شده” را “دوستی” نامید و به عبارتی دیگر میتوان آن را “نیایش” خواند، زیرا فردی که درک کرده است دوستی چیست میتواند با کل هستی دوست و همراه باشد.
در صورتی که بتوانید با یک نفر دوست باشید، هنر دوستی را درک کرده اید و خواهید توانست با هستی دوستی کنید، و “نیایش” نیز چیزی نیست مگر احساس دوستی با هستی.
سیر و سلوک واقعی پدید آوردن نوعی تحول در انسان امروزی است به طوری که پر از عشق، دوستی، اعتماد و حس نیایش شود.
اوشو