فرمولی برای شرکت در بازی زندگی
هیچ اتفاقی نیست که بدون اینکه پیامی برای ما داشته باشد، رخ دهد.
خاطراتمان را که مرور کنیم و آنها را مثل یک سناریو بنویسم و سپس به صورت یک فیلم مشاهده کنیم ، بهتر متوجه ی این مطلب می شویم.
اگر ما خود را به عنوان کاراکتر (شخصیت اصلی داستان) در نظر بگیریم، می بینیم که تمام حوادث خوب یا بدی که از گذشته تا به حال رخ داده است، در جهت ایجاد تغییراتی در ما بوده است.
شخصیت ما در اثر رویارویی با کشمکشهای زندگی دچار تحول می شود. این تحول به این منظور رخ می دهد که ما نیاز داریم به آن درجه ای از آگاهی برسیم که بتوانیم با کشمکشها بر خوردی مناسب داشته باشیم. به عبارتی دیگر، به رشد کافی برسیم.
در واقع روند خلق فیلمنامه نیز به همین صورت است …
ابتدا ما یک شخصیت را طراحی می کنیم، سپس او را در معرض حوادث مختلف قرار میدهیم و سپس او را، در هنگام رویارویی با این حواث، دچار تغییر و تحول می کنیم و در نتیجه ی این تغییرات، گرههایی که در سناریو ی او ایجاد کرده ایم، به دست خودش باز میکنیم.
جهان هستی نیز طبق همین فرمول، ما را وارد بازی زندگی می کند.
ابتدا مشکلات را خلق می کند و سپس کاری می کند که ما در برخورد با آنها، دچار تغییر شویم.
و در حقیقت، راز پویایی انسان، در همین تغییر و تحولات است.
نویسنده: ناشناس
پی نوشت:
البته بعضیها هم هستند که به زندگی، به عنوان یک بازی اعتقادی ندارند. مانند:
راستی… شما چطور؟ شما جزو کدام دسته هستید…؟