در هفتهها و روزهای گذشته، وقتی تصمیم گرفتم که نام مداد رنگی را تغییر بدهم،
و در این تصمیم عزمم را جزم کردم، شوکی را در روند و روتین فعالیتهایم تجربه کردم که اگرچه پر از استرس و پر چالش بود اما فرصتهای یادگیری زیادی برایم داشت.
راستش را بخواهید قبل از عملی کردن این فکر و این تصمیم، مسیری که با آن، پیش روی خودم تصور میکردم، مرا به هراس میانداخت.
اینکه نکند سایت به هم بریزد. نکند لینکها مشکل پیدا کنند. نکند …
اصلاً چرا خواستم اسم سایتم را عوض کنم؟ و خودم را از این منظقهی امن ادامه دادن با همین اسم مداد رنگی بیرون بیاورم؟
آن اوائل به مداد رنگی – که یک سایت کوچک فروشگاهی بود – بیشتر به چشم یک پروژهی عملی برای یادگیری بیشتر و تمرین بیشتر درسها و آموزشهای نابی که در متمم – در زمینه کسب و کار و استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا و … میخواندم، در عمل برای خودم – نگاه میکردم.
و البته اینکه بعداً، بتوانم از این آموختهها و تمرینها استفاده کنم و کسب و کار شخصی خودم را راه بیندازم.
کاردستیهای خودم را هم برای اینکه به شکلی موتور این پروژه را روشن کرده باشم، ساختم و در فروشگاه کوچک و سادهاش گذاشتم.
و البته اینکه بتوانم از کار دست خودم هم درآمدی هم کسب کنم، خوب خیلی دوست داشتنی بود و هست.
اما کم کم متوجه شدم که مداد رنگی پتانسیل بزرگتر شدن را دارد.
پس آن را از یک سایت معمولی (که یک پایپلاین محسوب میشد) به سمت یک کسب و کار پلتفرمیِ (+) کوچک بردم،
و وقتی بدون اینکه هیچجا تبلیغی برای آن کرده باشم چند نفر از سمت گوگل آمدند و برای خود فروشگاهی ساختند و کارهای زیبای دستیشان را در فروشگاهشان قرار دادند، متوجه شدم که مداد رنگی دیگر جایی برای خودم تنها و فقط کاردستیهای سادهی خودم نیست.
مداد رنگی حالا چند دوست هنرمند دارد که باید برای دیده شدن و شناخته شدن بیشتر آنها و کارهایشان، استراتژی جدیدی را در پیش بگیرد و تلاشش را برای تحقق اهداف ارزشآفرین و بزرگتری بیشتر کند.
خلاصه بسیاری عوامل دیگر نیز دست به دست هم دادند تا مرا متوجه این نکتهی مهم کنند که از این نقطه به بعد، اسم مداد رنگی (با دامنهی ترجمه انگلیسیاش با پسوند .ir که معجون عجیبی از آب در آمده بود! ) دیگر نمیتواند نام و دامنه مناسبی برای این سایت و فعالیتهای من باشد.
یکی از چالشهای طاقت فرسای این تصمیم، انتخاب یک اسم دلخواه و مناسب و (به اصرار خودم: اسمیبا معنی و بامفهوم)، و سپس چک کردن آزاد بودن یک دامنه مربوط به این اسم – با در نظر گرفتن تمام ویژگیهای یک دامنه مناسب – برای ثبت کردن بود.
اگر بخواهم فقط از این روند که تقریباً یک ماه به طول انجامید، برایتان بگویم خودش یک پست مستقل طولانی میشود.
ولی از آنجایی که حوصله و فرصت، در حال حاضر یاری نمیکند، فعلاً فقط به همان یک جمله اکتفا میکنم. 🙂
در نهایت اسم مناسب و دلخواه و دامنه آن انتخاب و ثبت شد و کارهای انتقال دامنه نیز انجام شد.
یکی از بزرگترین چالشهایی که پیش رو داشتم و سعی کردم در روند کار آن را مدیریت کنم، اجزاء پشت صحنهی نمای آرام بیرونی سایت بود که به شکلی در هم تنیده بودند و بایستی اجزاء مختلف این سیستم را در فرآیند این نقل و انتقال و تغییر، در کنار هم به درستی قرار میدادم و نگاه میداشتم و به تک تک شان توجه میکردم تا هیچکدام با اشکال مواجه نشوند.
(هنوز هم کار دارد…)
خلاصه، دیگر به جزئیات وارد نمیشوم و فقط میخواستم این موضوع را اعلام کنم که در نهایت، اسم مداد رنگی به آرتینا تغییر پیدا کرد.
در حال حاضر هم منتظر تکمیل طراحی لوگو هستم که برای آرتینا سفارش دادهام.
اپ با اسم جدید هم فعلا از این لینک قابل دانلود است. که اگر مایل به نصبش بودید، میتوانید آن را نصب کنید.
و این هم اینستاگرام آرتینا هست.
در پست دیگری، (در ادامهی این بحث) میخواهم از چند نفر آدم خوب و عزیزی که در این مسیر، همراه من بودند و در این راه مرا یاری کردند تشکر کنم.
(قرار بود توی همین پست بنویسم، اما نمیدانم چرا به اینجا که رسیدم انرژیام کاملاً ته کشید 🙂 و چون دوست ندارم این قسمت مهم تشکر و قدردانی را بی انرژی یا با انرژی کم بنویسم، پس آن را به زمان دیگری موکول میکنم)
راستی. این هم آدرس جدیدم: