امروز برای اولین بار با منظرهای جدید در سرزمینِ متمم عزیزمان روبهرو شدم.
به محض اینکه لاگین کردم و وارد صفحهی اصلی شدم، این جمله را بالای صفحه دیدم (شما هم اگر متممیباشید، حتماً دیدهاید):
از دیدن و خواندنش لذت بردم.
و با خودم فکر کردم: شاید دلمان برای خبرنامههای هفتگی متمم که هر شنبه پست الکترونیکمان را به شوق آن باز میکردیم تنگ شود،
اما هنوز خوشحالیم که متمم را با تمام شگفتیهای همیشگی و جدیدش در کنارمان داریم.
دیروز هم این متن زیبا را در وبلاگ مهشید (+) خواندم،
(که همیشه از نوشتههای خوب و اصیل و پختهی او، و از تسلط و دقت کلامیای که همیشه در نوشتههایش به چشم میخورد لذت میبرم)
او از یکی از ایمیلهای هفتگی متمم نقل کرده بود:
راز واقعی زندگی | آنا کوئیندلن
و این پست، چه یادآوریِ شیرین و لذتبخشی بود.
“[…] جرأتت را هر لحظه با خود همراه ببر و جایی دم دست بگذار،
تا حتی برای لحظهای در استفاده از آن گرفتار تردید یا تأخیر نشوی.
درست مانند گوشی موبایلت و کیف پولی که هرگز از خود دور نمیکنی.”
***
گاهی در اطرافمان چیزهایی میبینیم و میشنویم و حس میکنیم، که به درستی برایمان قابل درک نیستند،
و نمیتوانیم هیچ توضیح منطقی برای آنها بیابیم،
و گاه ما را در برابر چیزهایی هم که تا پیش از آن برایمان بیاهمیت بودند آسیبپذیرتر میکنند.
در چنین روزهای گرفته و ابری، تا وقتی که درخششِ گرم و روشنِ خورشید زندگیمان را دگربار از پشت ابرها حس کنیم،
داشتنِ دوستانی یکدل و همدل، و همچنین دیدن و خواندنِ بعضی متنها و جملات و کتابها،
گویی بیش از هر زمانِ دیگری،
برایمان الهامبخشاند،
و برای ادامهی راهی که در پیش گرفتهایم،
و برای دنبال کردنِ معنا و هدفهای قشنگی که در چارچوبِ ارزشهای درونیمان برگزیدهایم،
به ما قدرت و انگیزه میبخشند.
سلام شهرزاد عزیز
من یه زمانی با نام ایراندخت توی متمم مینوشتم. الان دیگه مدتهاست با اسم واقعی خودم هستم.
درسته منهم دلم گرفت وقتی فهمیدم دیگر قرار نیست خبرنامه دریافت کنیم
اما منهم دقیقا این جمله میخکوبم کرد و این جمله ی قشنگ از ویکتور فرانکل را توی کانال تلگرامیام گذاشتم
خیلی لذت بردم از خوندنش و بارها و بارها خوندم اون رو
اگه به کانالم در تلگرام بیایی خیلی خوشحال میشم: t.me/mhavaeedotcom
و همینطور اگه به وبلاگم سر بزنی
پاینده باشی
سلام مائده عزیز.
راستش، من توی این سالها یاد گرفتم که برای هر اقدام جدیدی که متمم انجام میده، با اطمینانِ کامل، بهش اعتماد کنم.
و در عینِ حال، منتظرِ شگفتیهای جدیدش باشم.
برای همین هم راستش رو بخواهی وقتی که متوجه توقف ارسال ایمیلهای هفتگی شدم، اصلاً نه ناراحت شدم و نه دلم گرفت. (اگر چه همونطور که گفتم، دلم برای این ایمیلها فقط تنگ خواهد شد)
خوشحالم که تو هم از این جمله ی زیبای ویکتور فرانکل لذت بردی. 🙂
راستش این جمله رو من قبلاً بارها خونده بودم. توی همین کتاب معروف “انسان، در جستجوی معنا”ی ویکتور فرانکل
اما اینکه یکدفعه با یک فرمِ جدید در صفحه ی اول متمم ببینمش و اون هم لحظه ای که واقعاً به یادآوریش نیاز داشتم و اینکه جمله ای هست که صد در صد خودم بهش باور دارم و اتفاقاً یکی دو روز پیش اش هم به بهانههای مختلف برای یکی دو تا از دوستانم هم از این باورم حرف زده بودم؛ برام شگفت آور بود.
مائده جان. ممنون که آدرس سایت و تلگرامت رو برام گذاشتی.
حتماً بهشون سر میزنم و برات آرزوی موفقیت دارم. 🙂
بسیار عالی.
ممنون از متمم و متولی آن.