چند وقت پیش برای اولین بار کلمهی تازه اختراع شدهی عجیبی در زبان فارسی به گوشم خورد:
ماشین خوابی (+)
کارتن خوابی را قبلاً شنیده بودم ولی این یکی، واقعا به نظرم جدید و جالب و خلاقانه بود!
یادم افتاد مثلا به کلمهی کیج که توسط آلمانیها ابداع شده و میلان کوندرا در کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی ازش نام میبره. توی یکی از کامنتهام در متمم، قبلاً کمیازش حرف زدم.
البته جالبه که کلاً آلمانیها همونطور که آلن دو باتن هم میگه، استادان ساخت واژهها و حتی اسامیترکیبی برای وضعیتهای زودگذر و نادر روحی هستند،
و همینطور چپ و راست برای بسیاری از احساسات خاصی که ما آدمها در موقعیتهای مختلف بهمون دست میده یا شرایط جدیدی که تجربه میکنیم، کلمه و اصطلاح از خودشون اختراع میکنند.
مثلا همونطور که در در کتاب اضطراب موقعیت (+) هم میخونیم برای احساس خاصی که پس از دیدن خرابههای باستانی، به ما انسانها دست میده هم، حتی اومدن و اسمهایی انتخاب کردند.
از جمله:
Ruinenlust
Ruinensehnsucht
Ruinenempfindsamkeit
که (همونطور که آلن دو باتن به انگلیسی و البته بعد هم سید حسن رضوی به فارسی ترجمه کرده) میشه اینطور تعبیرشون کرد:
جهان رنجوری
دگرغم شادی
سفرخواهی
یا شاید براتون جالب باشه که مثلاً ژاپنیها هم از اینجور اختراعها کم ندارند.
مثلاً واژهای دارند به نام اوتاکو که همونطور که ست گادین در کتاب گاو بنفش (+) اشاره میکنه کلمهای واقعا سودمند هست که توصیف کنندهی چیزی بیش از یک سرگرمیاما کمیکمتر از یک دلمشغولی است.
مثلاً یک تمنای طاقتفرسا برای پیدا کردن چیزی دلخواه، یا وقتی که تمایل داریم همه چیز در مورد یک موضوع را کشف کنیم؛
که گفته میشه در این حالت، نگرش اوتاکویی داریم.
از اینها بگذریم و برگردیم به حرف اولمون.
داشتم فکر میکردم،
خوبه دیگه با این اوضاعی که داریم و همینطوری هم داریم پیش میریم، حداقل سودی که داره اینه که تعداد لغات ابداعی و اختراعیمون داره همینطور زیادتر و زیادتر میشه.
اونوقت دیگه جلوی آلمانیها و ژاپنیها، کم نمیاریم!
شاید هم همینطور همینطور با این اوضاع، ازشون زدیم جلو!