فکر میکنم همه ی ما کم و بیش، لحظاتی رو در زندگی مون تجربه کردیم که احساس میکنیم خوشبخت هستیم. اما گاهی هم احساس میکنیم که خوشبخت ترین آدم روی زمین هستیم.
لحظاتی که بهانههای خوشبختیِ ما، برای هیچ کس از بیرون، یا اصلاً دیده نمیشه یا حتی حتی اگر هم دیده بشه، اون معنای شگفت انگیزی رو که برای ما داره، هرگز برای آنان نخواهد داشت.
لحظاتی که حس میکنی حتی هر اتفاق خوشایند دیگری هم که در اون زمان برات اتفاق میفته، هرچند متفاوت و هر چند از جانب آدمهای دیگری، باز هم به اون موضوع خوشبختی تو و به اون کسی یا اون چیزی که این حس رو در تو به وجود آورده، ربط داره.
در چنین لحظاتی، من همیشه دلم میخواد این خوشبختی رو با نهایتِ وجودم درک و احساس بکنم، قدرش رو بدونم و بخاطرش، بیش از هر زمان دیگری، از خداوند شکرگزار باشم.
دوست خوبم شهرزاد
امیدوارم لحظات خوشبختی و زمانهای سبکبالی و شادی ات پایدار و افزون باشه:)
معصومه جان. خیلی ممنون از آرزوی قشنگت. 🙂
من هم همین آرزوی قشنگ رو برای تو دوست خوبم دارم.
پی نوشت:
هر روز توی این فکر هستم که یادم نره به وبلاگ معصومه سر بزنم. 😉