نوشته ی محمدرضای عزیز:
را که خواندم، یک نکته، کمی بیشتر از تمام موضوعاتی که او به زیبایی از آنها سخن گفته بود و خودم هم با تمام وجود به آن نکته باور دارم، توجهم را جلب کرد و من را به فکر فرو برد.
نکتهای که درک و یادآوری مداوم آن میتواند به ما آرامش و قدرت عجیبی برای ادامهی مسیر زندگی ببخشد و به ما کمک کند تا ضمن تلاش برای گرفتن بهترین تصمیمها در زمان حال، به خاطر تصمیمها و انتخابهای گذشتهای که امروز، شاید فکر میکنیم یا مطمئنیم که اشتباه بودهاند افسوس نخوریم، بخاطرشان احساس گناه نکنیم و خودمان را بابتشان ملامت و سرزنش نکنیم.
محمدرضا در قسمتی از نوشتهاش تحت عنوان انتخاب ۹۶ که من در ذهن خودم به آن با مفهوم کلیِ انتخاب (حالا هر انتخابی در زندگی) فکر میکنم و در این نوشته، آن را به تمام انتخابهای زندگی تعمیم میدهم.
این نکتهی شگفتآور را به ما یادآوری کرد که ما در هر زمان با شرایط و مختصات خاص آن زمان و با گزینهها و اطلاعاتی که در همان زمان در اختیار داشتیم، تصمیم خاصی گرفتهایم یا انتخاب خاصی کردهایم.
و اطلاعاتی که بعداً پس از آن تصمیم یا انتخاب، به دست ما رسیدهاند مسلماً دیگر در آن انتخاب ارزش خاصی ندارند.
و با خودم فکر کردم چه خوب است هر وقت که حس میکنیم میخواهیم خودمان را در مورد هر تصمیم یا انتخاب اشتباهی که در گذشته داشتهایم، یا دیگران آن انتخاب را اشتباه میپندارند ملامت کنیم یا به ملامتهای دیگران گوش کنیم، ضمن یاد گرفتن از آن، یاد این جمله ی شگفتانگیز از محمدرضا بیفتیم:
“آن تصمیم گذشته و تمام شده و در آن لحظه بر اساس اطلاعات موجود درآن لحظه، به پایان رسیده.
هر روز آنقدر تصمیمهای جدید روبرویم هست که فرصت نکنم به گذشته برگردم و تصمیمهای پیشین را به شادمانی یا عزا بنشینم.”
در ضمن، این نکته در نوشتهی او مرا به یاد یکی از درسهای بسیار آموزندهی تصمیم گیری در متمم هم انداخت:
پشیمانی در تصمیم گیری: کارآفرینی انتخاب من نبود
پی نوشت (نامربوط):
خواندن وبلاگهایی که به آنها سر میزنم، درصدهای مختلفی – یکی کمتر، یکی زیادتر – از لذت وبلاگ خوانی را به من میبخشند.
اما – بدون اغراق – بعد از گذشت ۵ سال، هنوز تنها یک وبلاگ هست که تمام ظرفیت ۱۰۰% ای لذت وبلاگخوانیام را با آن تجربه میکنم و آن وبلاگ محمدرضا شعبانعلی است.
منم با آقای زنگویی موافقم…
مهمترین دلیل انتخاب به خاطر افراد دیگه هست! من قربانی انتخابایی شدم که به خاطر دل پدر و مادرم کردم و از یکجا به بعد دیگه به حرف قلب و مغز خودم گوش کردم.
من فکر میکنم یکی از دلایلی که باعث میشه افراد از انتخابهایی که کردهاند، پشیمان شوند، انتخاب بر اساس نظر دیگران یا انتخاب برای نظر دیگران بوده. اینجوری چون خودشون رو درگیر در اون انتخاب نمیبینن، زود پشیمان میشن و حسرت میخورن که ای کاش آنگونه عمل نمیکردیم و اگر به گونهی دیگری عمل میکردیم اکنون شرایطی دیگر و بهتر میداشتیم.