همه چیز، بازتابی از درون ما است
وقتی توجه خود را عمدتاٌ به عوض کردن امور در جهان بیرون معطوف کنیم، شاید به بعضی از هدفهایمان برسیم، اما نهایتاً کارآیی چندانی نخواهیم داشت.
دگرگونی پایدار فقط زمانی پیش میآید که ریشه و هسته مشکلاتمان را بیرون از خودمان ندانیم و نخواهیم آرامش ذهنمان را با عوض کردن دیگران بدست آوریم،
و در صورتی که هیچ گاه تقصیر را از دیگری یا دیگران و اوضاع و شرایط (آن کشورها، آن نژادها، آن دولتها، آن سیاستمداران، آن افراد ناآگاه) ندانیم.
لازم است آن شیوه تفکر را رها کنیم – نه به این علت که زیبا یا از نظر معنوی آگاهانه نیست – بلکه به این دلیل که تنها شیوه یی است که موجب میشود کشف کنیم و مسئول قدرت خود باشیم.
از کجا آغاز کنیم؟
نخست با فهم کامل اینکه آن افراد و اوضاع و شرایط بازتاب جنبههایی از وجود خودمان هستند:
تجلیِ آگاهی و فرآیند درونی خودمان در آن لحظه.
باور کنید پذیرش چنین مسئوولیتی، بزرگترین مسئوولیتی است که در همه عمر به عهده گرفته ایم. یعنی این مسئوولیت که بتوانیم با اعتقادی راسخ بگوییم:
“میدانم که این وضعیت بازتاب بخشی از کشمکش درون خودم است. میبینم که این افراد بخشی از وجود خودم را منعکس میسازند. میدانم آنچه در جهان پیش میآید بازتاب زندگی خودم است. و من مسئوولیت (نه ملامت) آنچه را که میبینم به عهده میگیرم.”
فقط زمانی که خودمان را مسئوول و جهان را انعکاس جنبههایی از وجود خودمان بدانیم، میتوانیم به عمل بیرونی واقعاً موثری دست بزنیم.
چنین عملی زمانی آغاز میشود که مالک قدرت درون و مسئوول قدرت درون خود شده باشیم.
فقط از آن جایگاه قدرت و مسئوولیت میتوانیم به عمل سازنده یی که نمایانگر آگاهیمان باشد دست بزنیم.
لازم است به گفتارمان عمل کنیم، آنچه را که صادقانه احساس میکنیم به زبان آوریم، و بر طبق آگاهیمان عمل کنیم.
لازم است گفتار و عمل و وقت و نیرو و پولمان را صرف اموری کنیم که به آنها اعتقاد داریم.
لازم است هر لحظه از زندگیمان را با حقیقت وجودمان زندگی کنیم.
دینا متزگر، که کتاب «برای دل خودتان بنویسید» را نوشته است، یه افرادی کمک میکند که میخواهند صدای شخصیتهای گوناگون درونشان را تشخیص بدهند و این فرآیند را «خلع سلاح شخصی» میخواند.
او زندگی هر فرد را به سیمای جامعه یی متشکل از چند شهروند میبیند که به صورت یک کشور اداره میشود.
مشکلات و مسایلی که بر کشورها تاثیر میگذارند بر «ممالک درونمان» نیز اثر میکنند.
گاه شهروندان این کشور ذهنی، در کمال هماهنگی و آرامش با یکدیگر زندگی میکنند و گاه شاید در حال ستیزه و مشاجره باشند.
لازم است که بتوانیم علائق و نیازهای متفاوت این خویشتنهای بیشمار درونی را بشناسیم و گاه با آنها وارد مذاکره بشویم و به توافقهایی برسیم و بعضی از آنها را مدفون و مخفی نسازیم.
مملکت درون، تنها و مجزا از دیگران نیست.
با جهان بیرون روابط متقابلی دارد که مانند ملل واقعی بر جهان تاثیر میگذارد.
ما مدام کشمکشها و عصیانها و سرکوبیها و ترسهای درونمان را به جهان بیرونی فرا میافکنیم.
دریافته ام این شیوه نگریستن به جهان درونمان کمک میکند تا تشخیص بدهیم صاحب چه نوع حکومت درونی هستیم، به کدامیک از خویشتنهای درونمان اجازه ابراز وجود و کامروایی میدهیم و کدامیک را میکوشیم سرکوب و خفه کنیم.
شاکتی گواین (ترجمه: گیتی خوشدل)
ببخشید من هرچی گشتم گتاب برای دل خودتان بنویسید رو پیدا نکردم نمیدونین نسخه ی پی دی افش رو از کجا میتونم پیدا کنم؟
زهرای عزیز.
من تابحال اسم این کتاب رو نشنیدم. ( منظورم تو ایران که ترجمه شده باشه)
اما کتابی هست به نام “به دنبال دل خود باشید”. نوشته ی : “اندرو متیوس”
توضیح خلاصه ای از اون کتاب هم اینه:
“بهترین بخت شما برای لذت بردن از زندگی، در انجام دادن کاری که دوست دارید نهفته است.
عشق یعنی انرژی.
هرکاری را که با عشق انجام دهید از کیفیت آن انرژی برخوردار می شوید و چنین انرژی به احتمال زیاد تبدیل به آسایش و رفاه برایتان می شود اما این بدان معنا نیست که هیچ خستگی و رنجی در راه نیست.
انجام دادن کاری که دوستش دارید، یک دستورالعمل برای یک زندگی بی دردسر نیست، بلکه راهنمایی برای یک زندگی پرشور است.
به احتمال زیاد، هم مسئولیتتان بیشتر می شود و هم مشکلاتتان! ”
اگه به این کتاب علاقمند بودی میتونی از اینجا پیداش کنی و بخریش.
http://www.iketab.com/
( توی قسمت جستجوی سایت، نام کتاب رو کامل تایپ کن. برات میاره…)
خیلی ممنونم اما من کتابی رو که تو این پست اشاره کردین رو گفتم،که پیداش نکردم……این متن پستتون رو دیدم دینا متزگر، که کتاب «برای دل خودتان بنویسید» را نوشته است، یه افرادی کمک میکند که میخواهند صدای شخصیتهای گوناگون درونشان را تشخیص بدهند و این فرآیند را «خلع سلاح شخصی» میخواند. او زندگی هر فرد را به سیمای جامعه یی متشکل از چند شهروند میبیند که به صورت یک کشور اداره میشود. مشکلات و مسایلی که بر کشورها تاثیر میگذارند بر «ممالک درونمان» نیز اثر میکنند. گاه شهروندان این کشور ذهنی، در کمال هماهنگی و آرامش با یکدیگر زندگی میکنند و گاه شاید در حال ستیزه و مشاجره باشند.
زهرا جان.
ممنون که برام نوشتی.
راستش من این متن رو از ترجمه ی خانم گیتی خوشدل اینجا نوشتم و اون کتابی رو که دینا متزگر ازش نام برده رو من در ایران اسمش رو نشنیدم و ندیدم متاسفانه …
فکر کنم اصلا ترجمه نشده در ایران!
یا من خبر ندارم… ( اگه خبری از این کتاب در ایران پیدا کردم حتما همینجا بهت اطلاع میدم):)
نام انگلیسی این کتاب Writing for Your Life هستش. ( پی دی اف رایگان نسخه انگلیسی اش رو هم جایی پیدا نکردم…)
اگر علاقمند بودی یه سری به وبسایت خانم دینا متزگر بزن.
http://deenametzger.net/
خیلی خیلی ممنون…
سلام
من همیشه به این فکر میکنم که ما آدما هر کدوممون،بالآخره یه کاستیها و زخمها و درگیریهای درونی داریم که خیلی هنره که اینهارو تو تعاملات روزمره دخیل نکنیم.
شهرزاد عزیز میشه ازت خواهش کنم که به وبلاگم سری بزنی و در رابطه با متن جدیدی که تحت عنوان میرزا نوشتم،نظر بدی؟فکر میکنم بیشتر از من اهل داستانو کتابو ادبیاتی،البته قطعا که همینطوره،این فضا نشون میده.نظرت میتونه کمکم کنه.
برقرار باشی….
سلام مجتبی جان.
ممنون از کامنت قشنگی که برام گذاشتی …اگرچه بخش آخرش کاملا نظر لطفته:) …
خودت هم اونطوری که من شناختم، مثل خیلی از دوستان دیگرمون، آدم خیلی فهمیده و فرهیخته ای هستی.
و ممنون که منو به خوندن این پست خوب در وبلاگت دعوت کردی.
چشم … حتما …
الان اومدم در یک نگاه، پست رو دیدم و به نظرم خیلی جالب اومد … ولی برای اینکه بتونم در موردش نظر بدم، بهم اجازه بده بعدا در اولین فرصت بیام که با دقت و حوصله بخونمش. قول میدم زود بیام.:)
باز هم ممنون از لطفت دوست خوب.