چگونه با حسرتها و تاسفهایمان کنار بیاییم؟
بسیاری از ما بخاطر حسرتها و تاسفها و پشیمانیهایی که در زندگی مان داشته ایم، افسوس میخوریم! ما میدانیم که آنها، میتوانند ما را به بدترین دشمنانِ خودمان مبدل سازند.
برخی رویدادهای گذشته که ما را آزار میدهند همانهایی هستند که در آن زمان تصور میکردیم داریم بهترین تصمیم را میگیریم یا بهترین کار را انجام میدهیم. اما اکنون خودمان را بخاطر همان کارها سرزنش میکنیم که میدانیم تحت تاثیر عوامل بیرونی و عجولانه انجامشان داده ایم، نه با گوش دادن به ندای خودِ برترمان و یا به شهود و وجدان مان.
در زمانهای دشوار، وقتی احساس میکنیم هیچ چیز خوب نیست، بهترین کاری که میتوانیم بکنیم این است که سعی کنیم کشف کنیم اکنون چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا بتوانیم تغییری را در این لحظات سخت برای خود ایجاد کنیم.
پشیمانی، تاسف و حسرت، همیشه مشتاق است که جواب این پرسشهای ما را بداند.
به این گفتگوهای درونی گوش کنید:
” چرا من با فلان کس مشورت کردم و قبل از اینکه خودم تصمیم درستی بگیرم به نصیحت او گوش کردم؟”
“چرا قبل از اینکه مسافرت و تفریح مون رو خراب کنم، سعی نکردم تصویر بزرگتر رو ببینم؟”
“چرا با اون حرف و خواسته ی بدون فکرم، رابطه مون رو خراب کردم؟”
” اگر فقط …”
“چی میشد اگر …”
و … گفتگوهای بیشماری نظیر اینها …
اغلب؛ نتیجه ی این کاوشهایی که در گذشتههای تلخ مان انجام میدهیم، از دست رفتن انرژی و اتلاق وقت است.
بسیاری از معلمان معنوی، اندرز میدهند که در همین لحظه ی حال باقی بمانید و متوجه شوید که شما نمیتوانید گذشته را از نو بسازید. آنچه که رفته، رفته. اجازه دهید همینگونه باشد و اجازه دهید تا برود …
اما، شاید راههای بهتری هم وجود داشته باشد که دیدگاه جدیدی را پیش روی ما قرار دهد.
بیایید چند تا از این روشها را با هم بخوانیم، که ما را قادر میسازند به حسرت و تاسفهای مان طوری شکل بدهیم که به ابزار مثبتی برای تغییر ما تبدیل شوند:
۱- به جای اینکه مدام، خود را سرزنش کنیم و در گذشته ی خود گیر بیفتیم، به گذشته فقط برای اینکه ببینیم چه درسی از آن درد یا شکست میتوانیم بگیریم، نگاه کنیم و از آن یاد بگیریم. به این طریق، میتوانیم از تاسف و افسوس و اندوه مان به عنوان کاتالیزوری برای ایجاد تغییر استفاده کنیم.
۲- هرگاه تاسف و پشیمانی، نیروی ما را تحلیل میبخشد، ما تمام چیزهای خوبی را که با کارها یا تصمیمهای دیگرمان وجود داشته اند را نادیده میگیریم. پس هر وقت دچار تاسف و حسرت میشویم، سعی کنیم زمانهایی را هم به خاطر بیاوریم که کارها و تصمیمات درستی گرفته بودیم و برای ما شادی و لحظههای خوبی در پی داشتند.
و حالا بررسی کنیم که آن خاطرات خوب و شیرین، چطور میتوانند از خاطراتی که برای مان حسرت و تاسف به همراه داشتند، جدا شوند. و اکنون با تشخیص این موضوع که ما میتوانیم در انجام دادن کارهایی که با خاطرات مثبت مان سازگاری دارند، ثابت قدم و مصمم باشیم؛ نگرش مان را تعدیل کنیم.
۳- نگرش و حسی که از قدردانی نشات میگیرد، همیشه میتواند در مواجهه با احساسهایی مانند تاسف و حسرت، مفید و سودمند باشد. تاسف به ما کمک میکند تا روشن کنیم چه چیزی برای ما مهم است و چه چیزی مهم نیست.
این موضوع کمک میکند تا از خداوند، بخاطر اینکه این احساسات را در ما به وجود آورده تا به یاری شان راه درست را پیدا کنیم و برگزینیم، تشکر و قدردانی کنیم.
۴- در پایان، این حرف «هنری دیوید ثورو» (Henry David Thoreau)، را به خاطر بسپاریم:
بهترین استفاده و فایده را از تاسفهای خود ببرید. هرگز غم و اندوه را در دل خود خفه و خاموش نکنید. از آن مراقبت کنید و آن را گرامیبدارید، تا وقتی که به آنجا برسید که یک فایده یا میوه ی جداگانه و کاملی از آن به دست آورید. پشیمانی و افسوس عمیق؛ یعنی: زندگی را از نو آغاز کردن… در ماجراجوییهای بزرگ زندگی، رو به جلو حرکت کنید و از ریسک کردن نهراسید.
پس بیایید این جمله را به خاطر بسپاریم:
« پشیمانی و افسوس عمیق؛ یعنی: زندگی را از نو آغاز کردن …»
منبع: spiritualitypractice
تشکر، مطالب تان برای بنده الهام بخش بود و امیدوارم انگیزه ای باشد برای داشتن تصمیمات درست تر در زندگی ام. موفق و پیروز باشید.
خوشحالم مهرانگیز عزیز.
امیدوارم، و ممنون از لطفت.