چگونه میتوانیم مظهر آرامش باشیم؟
در نوشته ی هنر حضور داشتن، صحبتهایی از دکتر وین دایر را با هم مرور کردیم که از هنر حضور داشتن و اینکه برای بازگشتن به هماهنگی اولیه در زندگی چه میتوانیم بکنیم، سخن میگفت. یکی از مواردی که اشاره کرد این بود که مظهر آرامش باشیم.
همانطور که قول داده بودم، در نوشته ی مستقل دیگری – یعنی همین نوشته – این موضوع را به نقل از وین دایر، بیشتر با هم مرور میکنیم.
مظهر آرامش باشید
آرامش به صورت شیء یا کالایی مادی نیست که با کاستن از سرعت زندگی تان، در نهایت، بتوانید به آن دسترسی پیدا کنید. آرامش در حقیقت، حالتی است که شما میتوانید مظهر آن باشید و آن را در رویارویی با هر کس و هر رویدادی بیافرینید.
بسیاری از ما انسانها، در رویارویی با دیگران، به نوعی کشمکش ذهنی درونی و بی وقفه دچار میشویم. مظهر آرامش بودن نوعی نگرش درونی است و فقط زمانی میتوانید از آن لذت ببرید که یاد گرفته اید گفت و گوی درونی و پی در پی خودتان را متوقف کنید.
آرامش داشتن، در حقیقت، موضوعی نیست که به چگونگی محیط پیرامون تان مربوط شود. آرامش داشتن، به ندرت، به اندیشهها، گفتهها یا کارهای دیگران مربوط است.
برای آرامش داشتن ضرورتی ندارد که در محیطی ساکت و بی سرو صدا قرار بگیریم.
در آرامش بودن با این موضوع تفاوت دارد که در جست و جوی آرامش باشیم.
این اصل درباره ی این موضوع نیست که وقتی نگران و عصبی هستید، فقط اندیشههایی سرشار از آرامش را انتخاب کنید.
توصیه میکنم که ظرفی را در ژرفای وجودتان تصور کنید؛ به گونه ای که همه ی اندیشههای شما از آن ظرف به بیرون جریان مییابند. در داخل این ظرف در مرکز آن، شعله ی شمعی را تصور کنید. باید متعهد شوید که هرگز اجازه ندهید تا شعله ی شمع موجود در مرکز ظرف نگه دارنده ی افکارتان، حتی در رویارویی با بدترین موقعیتها نیز، برای لحظه ای بلرزد و رو به خاموشی برود. چنین ظرفی، ظرف آرامش تان است و فقط اندیشههای سرشار از آرامش میتوانند سوخت لازم را به شمع مشتعل موجود در این ظرف برسانند.
ضرورتی ندارد که افکارتان را به زور تغییر دهید. شما فقط باید یاد بگیرید که همچون انرژی آرامش باشید؛ به گونه ای که به مسیر حرکت تان روشنی ببخشید و همه ی اندیشهها و موقعیتهای هماهنگ و سرشار از آرامش را جذب کنید. به این ترتیب به انسانی تبدیل خواهید شد که مظهر آرامش است.
کاملا آشکار است که این ظرف را با خودتان به همه جا میبرید. وقتی دیگران تلاش میکنند تا به گونه ای به شما فشار بیاورند؛ وقتی احساس میکنید که در باتلاق مشکلات فرو رفته اید؛ یا وقتی موقعیتهایی به وجود میآیند که در گذشته سبب میشدند تا خشمگین یا افسرده شوید؛ میتوانید بی درنگ، به شعله ی شمع آرامش درون تان توجه کنید و ببینید که چگونه میتوانید درخشش نور این شعله را همچنان حفظ کنید. به این ترتیب مظهر همان آرامشی میشوید که برای خودتان آرزو میکنید. در این صورت؛ به جای این که از بیماری تلاش برای به سرعت سپری کردن زندگی رنج ببرید، از نظر ارتعاشی با آرزوی خود هماهنگ میشوید.
آرزوی شما نیز این است که مظهر آرامش و صلح طلبی باشید. شما از قبل، پیامدهای ناشی از به سرعت سپری کردن زندگی را دیده اید و در رویارویی با دیگران، به معنای واقعی، به نشانههای تنش آنها توجه کرده اید.
به منزله ی انسانی که مظهر آرامش است؛ بر انسانهای پیرامون تان، تاثیری بسیار باقی میگذارید. تقریبا غیر ممکن است که در حضور انسانی سرشار از آرامش قرار بگیریم و کاملا نگران و دستپاچه باشیم.
آرامش، گونه ای متعالی تر و سریع تر از انرژی است. وقتی شما مظهر آرامش میشوید؛ اغلب، فقط با حضورتان، هر گونه فشار و ناراحتی موجود در محیط پیرامون تان را از بین خواهید برد.
راز این اصل برای بازگرداندن هماهنگی اولیه به زندگی تان چنین است:
مظهر همان هماهنگی و آرامشی باشید که آن را آرزو میکنید.
شما نمیتوانید آرامش را از منبعی خارج از وجودتان به دست آورید.
دکتر وین دبلیو. دایر ( از کتاب هماهنگ بودن در زندگی)
ترجمه: سیما فرجی
:* 🙂 شهرزااااااااد دستت درد نکنه شکلکای خوشگلو درست کردی
شهرزاد جونم همین الان رفتم تو سایتش و
رو که یه کمیمرتبط با مطلبی که انتخاب کردی رو دیدم Daily inspiration
Happiness, fulfillment, and purpose in life are all inner concepts. If you don’t have inner peace and serenity, then you have nothing.
البته من شکلکا رو درست نکردم. وردپرس زحمتش رو کشیده… 😉
مرسی نسرین. عالی بود این جمله.
آره … راست میگه. تا وقتی که صلح و آرامشِ درونی، وجود نداشته باشه، هیچ چیزی حاصل نمیشه …
مرسی که اینجا هم نوشتیش عزیزم 🙂 :*
وین دایر عزیز و دوست داشتنی از تاثیرگذارترین انسانها تو زندگیم بوده . بسیار دوستش دارم و همیشه دعا میکنم سالهای سال سلامت باشه تا باز هم برامون بنویسه. مرسی شهرزاد عزیزم 🙂 و همینطور داستان دومت رو هم خیلی دوست داشتم . امیدوارم روزی برسه که انسانهای بیشتری در جایی که زندگی میکنن در آرامش قرار داشته باشن و مجبور به مهاجرت و پیامدهای بعدش نباشن.
قربون تو برم من.
آره من هم دوستش دارم، اما از پائولو کوئیلو کمتر … 😉
من هم مثل تو، برای هر کسی که به آدمها کمک میکنه تا بتونن خودشون رو بهتر بشناسن و بهتر پیدا کنن و بتونن زندگی رو آروم تر و بهتر زندگی کنند، دعا میکنم که همیشه سلامت باشه و باز هم برامون بنویسه …:)
عزیز دلم. خوشحالم که اون داستان رو هم دوستش داشتی.
نسرین. جمله ی آخرت خیلی دعای خوبی بود. خیلی خوووووب. اشکمو در آورد … بذار من هم یه بار دیگه تکرارش کنم:
“امیدوارم روزی برسه که انسانهای بیشتری در جایی که زندگی میکنن در آرامش قرار داشته باشن و مجبور به مهاجرت و پیامدهای بعدش نباشن.”
ممنون عزیزم که همیشه با نوشتههای قشنگت و انرژیهای دوست داشتنیت، خوشحالم میکنی.
(راستی … دقت کردی شکلکها خوشگل تر شدن؟! 🙂 )