بهانه‌ای برای نوشتن

کوله پشتی ای برای سال جدید

به پایان سفری که از سال گذشته آغاز کرده بودم، رسیدم.

پاهایم خسته بود و کوله پشتی ام سنگین و نامرتب.

آن را بر زمین نهادم و قدری استراحت کردم.

در حین استراحت، کوله ام را باز کردم و با دقت وارسی اش کردم.

برای سفر طولانی ای که در سال جدید در پیشِ رو داشتم، باید آن را مرتب می‌کردم.

اولین کاری که بایستی انجام میدادم این بود که کارهای انجام شده را کنار بگذارم.

همچنین چیزهای اضافی را از کوله ام در بیاورم تا هم از سنگینی بی هوده ای که شانه‌هایم را خسته میکرد، بکاهم و هم، جا و فضای جدید، برای چیزها و کارهای جدیدتر، مفیدتر و برنامه‌هایی که باید بر طبق آنها پیش میرفتم، باز شود.

یکی از چیزهایی که جا را تنگ، و کوله را سنگین و نامرتب کرده بود، اهمال کاری‌هایم بود.

دیگری؛ موازی کاری‌ها و انجام برخی کارهای همزمان بود.

همچنین بعضی بی برنامه گی‌هایی بودند که نظم و ترتیب همه ی چیزهای دیگری که در کوله پشتی ام قرار داشتند را به هم ریخته بودند و اجازه نمی‌دادند تا کارهایم را به راحتی و به سرعت پیدا کنم.

وقتی اطمینان پیدا کردم که کوله ام از همه ی چیزهای اضافی، بی فایده و جاگیر، خالی شده است؛

کارهایی را که می‌خواستم در سال جدید انجام شوند، یک به یک و با دقت، درون آن قرار دادم.

آنهایی که اولویت پایین تری داشتند را کف کوله پشتی، و کارهای با اولویت‌های بالاتر را بر روی آنها چیدم.

چیزهایی که در سال گذشته آموخته بودم و تجاربی که به دست آورده بودم را نیز، لابلای آنها جاسازی کردم.

کتابهایی را هم که قصد دارم در سال جدید بخوانم، درون کوله پشتی ام گذاشتم.

آه. نظم شخصی را نباید فراموش می‌کردم.

آن را به تنهایی، در جیب جلوی کوله پشتی ام قرار دادم تا راحت تر و سریع تر از هر چیز دیگری، در دسترسم باشد و هیچ گاه فراموشش نکنم.

کوله ام، اگر چه باز سنگین شده بود، اما مرتب و دوست داشتنی بود و از همیشه زیباتر.

به دوردست نگاه کردم.

نور طلایی رنگ آفتاب، چشمانم را نوازش می‌کرد.

کوله ام را بر دوش انداختم، نقشه ی راه را در دست گرفتم و سرشار از شور و شوق، راهی سفر سال جدید شدم.

4 دیدگاه در “کوله پشتی ای برای سال جدید

  1. سلام شهرزاد عزیز . زیبا نوشته ای مثل همیشه . نمی‌خوام بهت سال جدید رو تبریک بگم چون به قول خودت هر روز یک روز جدیده.
    امیدوارم و آرزو می‌کنم در پایان سال آینده کوله آنقدر سنگین بشه که نتونی حملش کنی . پر باشه از چیز‌هایی که خودت می‌خوای .
    saeedfelegari.blog.ir

    1. سلام سعید جان.
      ممنون از لطفت. بله هر روز یک روز جدیده. هر سال هم یک سال جدیده. نه؟ 🙂
      ممنونم از آرزوی خیلی قشنگت. امیدوارم همینطور باشه که میگی.
      و همینطور برای شما دوست خوبم.
      پی نوشت:
      راستی، ممنون که آدرس وبلاگت رو برام گذاشتی. 🙂
      الان یه مرور سریع کردم و دیدم چه وبلاگ خوب و قشنگی داری. سر فرصت حتماً میام و نوشته‌های خوبتون رو می‌خونم.

  2. شهرزاد عزیز
    استعاره‌های زیبایی بود. امیدوارم در سفر پیش رو از محتویات کوله ات به نحو شایسته استفاده کنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *