لذتبخشه. لذتبخش.
وقتی توی کتابی که داری میخونی، توی پیشگفتار مترجمش، جملهای بسیار آشنا به چشمت میخوره،
و تا داری فکر میکنی که این جمله رو دقیقاً کجا خونده بودی،
توی پاورقی میبینی که مترجم، منبع و گویندهی اون جمله رو، متممِ خودت معرفی کرده.
و تازه با خودت هم میگی: عه چه جالب! پس مترجم عزیز هم یه دوست متممییه.
این حس وقتی بهم دست داد که داشتم کتاب مهره حیاتی ست گادین با ترجمه علیرضا خاکساران رو میخوندم.
و به مورد زیر برخوردم:
***
با خودم فکر میکردم که (جدا از وبلاگها و شبکههای اجتماعی) از این به بعد دیگه باید بیشتر، منتظر و شاهدِ اشارهها و ارجاعهای موارد و مطالب و نکات و جملات مختلف توی کلاسها، همایشها، سمینارها، تالیفها و ترجمههای کتابها، به متمم باشیم.
به نظر من، این برای همهی ما متممیها، باعث مسرّت و افتخاره.
شهرزاد جان سلام
به نکته قشنگی اشاره کردی ممنون.
برای من این اتفاق به نحوی دیگر زمانی افتاد که شروع به خواندن کتاب شیبِ ست گادین کردم با ترجمه امیر انصاری. جمله ای در پشت جلد بود یا در مقدمه یادم نیست ولی باورت نمیشه در حین خواندن آن جمله همش میگفتم چقدر کلمات، کلمات محمدرضاست و وقتی به نام گوینده رسیدم دیدم که بله جمله از خود اوست.
مرا به یاد اون لحظه انداختی.
سلام
خیلی جالب بود.
البته جز این نیز انتظار از متمم نیست. ماشاالله خیلی حرفه ای و با دل و جان کار میکنند.