پیش نوشت:
راستش یک متن بسیار زیبا و الهام بخش با عنوان کفش آهنین، جایی توی یکی از دفترچههام برای خودم نوشته بودم که خیلی دوست داشتم اینجا برای شما هم بنویسمش، ولی متاسفانه فعلا هر چی میگردم پیداش نمیکنم یا شاید هم توی دفترچه ای نوشتم که همراهم نیست.
از اونجایی که – با اینکه موضوعات بسیاری برای نوشتن که در ذهن دارم – متاسفانه دوباره خیلی وقت شد که فرصت، موقعیت و تمرکز کافی برای بروز کردن یک روز جدید رو پیدا نکردم، تصمیم گرفتم فعلا این شعر زیبای John Bunyan از کتاب The Pilgrim’s Progress که همان مفهوم کفش آهنین (“کنایه از آماده شدن برای سفری طولانی و سخت”) رو تداعی میکنه و این هم زیبا، دوست داشتنی و الهام بخشه رو اینجا بنویسم. (و با اجازه ی جان بانیان، کمیبا لحن خودم ترجمه اش کنم)
هر وقت اون متن رو هم پیدا کردم میام و در ادامه این شعر مینویسم.
This hill, though high, I covet to ascend
The difficulty will not me offend
For I perceive the way to life lies here
Come, pluck up, heart; let’s neither faint nor fear
Better, though difficult, the right way to go Than wrong, though easy, where the end is woe
این تپه اگرچه بلنده، اما من مشتاقم که ازش بالا برم.
سختیِ راهش من رو نمیترسونه.
خُب مگه زندگی همین نیست؟
بیا قلب من، بلند شو، بیا نه سستی به خودمون راه بدیم، و نه بترسیم.
راه درست، هر چند ناهموار، و پیمودنش سخت؛ بهتر از قدم برداشتن در راه آسون اما اشتباهیه که پایانش جز حسرت و تباهی چیزی نیست.