بهانه‌ای برای نوشتن

تمثیل و مثل: آش نخورده، دهان سوخته

تمثیل و مثل: آش نخورده، دهان سوخته

هرگاه کسی گناهی مرتکب نشده باشد و مردم او را گناهکار بدانند، این مثل را گویند و قصه ی آن چنین است:

روزی شخصی به خانه ی یکی از آشنایان رفت. صاحب خانه آش داغی برای او آورد.

مهمان هنوز دست به سفره نبرده بود که دندانش درد گرفت و از شدت درد، دست جلو دهانش برد.

تمثیل و مثل: آش نخورده، دهان سوخته

منبع تصویر: سایت بیتوته

صاحب خانه به خیال اینکه چون مهمان عجله کرده و مهلت نداده تا آش سرد شود دهانش سوخته است، به او گفت:

“اگر صبر می‌کردی، آش سرد می‌شد و دهانت نمی‌سوخت.”

مهمان از شنیدن حرف صاحب خانه، عرق شرم بر پیشانیش نشست و در جواب گفت:

“بله آش نخورده، دهان سوخته!”

 

 

از کتاب «تمثیل و مثل»

به کوشش احمد وکیلیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *