شعر و ادب

خانه ام ابری است …

خانه ام ابری است … خانه ام ابری است یکسره روی زمین ابری است با آن از فراز گردنه، خرد و خراب و مست باد می پیچد یکسره دنیا خراب از اوست و حواس من. آی نی زن، که تو را آوای نی برده است دور از ره، کجایی؟ خانه ام ابری است اما ابر… ادامه مطلب خانه ام ابری است …

شعر و ادب

نیایش (از دکتر علی شریعتی)

دوستان خوبم … دوست داشتم تکه‌هایی از نیایش زیبای دکتر علی شریعتی رو که چند سال پیش در دوران دانشجویی در دفترچه ای که همیشه متن‌های خیلی خاص و دوست داشتنی ام از کتابهای مختلف رو توش می‌نوشتم، یادداشت کرده بودم امشب در این شب عزیز قدر، با شما هم به اشتراک بذارم…  امیدوارم شما… ادامه مطلب نیایش (از دکتر علی شریعتی)

شعر و ادب

راز عشق در باغ آینه ی شاملو …

راز عشق درباغ آینه ی شاملو …   اشک رازی ست لبخند رازی ست عشق رازی ست اشک آن شب لبخند عشقم بود   قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی من درد مشترکم مرا فریاد کن   درخت با… ادامه مطلب راز عشق در باغ آینه ی شاملو …

شعر و ادب

باز هم فرازی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

باز هم فرازی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری الهی از سه چیز که دارم در یکی نگاه کن: اوّل بیخودی که جُز تو را از دل نخاست، دوّم تصدیقی که هر چه گفتی گفتم راست. سوّم چون با ذکرم خاست، دل و جان جُز تو را نخواست. الهی از دو دعوی به زینهارم و… ادامه مطلب باز هم فرازی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

شعر و ادب

آهنگ‌ها

آهنگ‌ها آهنگ‌ها عالم را فرا گرفته: در نشاط و شوری که پرندگان در آسمان‌ها بلند کرده اند در نسیم سحرگاهانی که درخت‌ها را به رقص و نشاط انداخته است در خنده‌هایی که بر جبین افق نقش می‌بندد. در زمزمه دل انگیزی که از میان جنگل به گوش می‌رسد و شب هنگام که ماه آسمان را… ادامه مطلب آهنگ‌ها

شعر و ادب

ذهن ما باغچه است (شعری از مجتبی کاشانی)

ذهن ما زندان است ما در آن زندانی قفل آن را بشکن در آن را بگشای و برون آی از این دخمه ی ظلمانی نگشایی گل من خویش را حبس در آن خواهی کرد همدم جهل در آن خواهی شد همدم دانش و دانایی محدوده ی خویش و در این ویرانی همچنان تنگ نظر می… ادامه مطلب ذهن ما باغچه است (شعری از مجتبی کاشانی)

شعر و ادب

شهید …

شهید … شما مرد جنگ نبودید شما مرد خون نبودید مرد فریاد و نارنجک و گلوله مرد زخم و آتش و آهن حتی مرد عشق و عرفان آن هنگام که بودن و نبودن دغدغه خانه‌ها و خانواده‌های ما بود برعکس این روزها فرصت زیاد نبود فرصت برای حرف زدن فرصت برای بحث کردن فرصت برای… ادامه مطلب شهید …

شعر و ادب

نگاهی زیبا به زندگی، در شعری زیبا

شب آرامی‌بود می‌روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با… ادامه مطلب نگاهی زیبا به زندگی، در شعری زیبا

شعر و ادب

هر آغازی، ادامه ای ست…

هر آغازی، ادامه ای ست…   عشق در نگاه اول هر دو بر این باورند که حسی ناگهانی آنها را به هم پیوند داده. چنین اطمینانی البته زیباست، اما تردید زیباتر است. چون قبلا” همدیگر را نمی شناختند، گمان می بردند هرگز چیزی میان آنها نبوده. اما نظر خیابان‌ها، پله‌ها و راهروهایی که آن دو… ادامه مطلب هر آغازی، ادامه ای ست…

الهام بخش, شعر و ادب

احترام نان

احترام نان من نان را گرامی‌می‌دارم. یک روزی که کودک بودم تکه نان خشکی را به دور افکندم. پدرم آن را برداشت … بعد به من گفت: “فرزند عزیزم! نان را نباید به دور افکند زیرا برای تهیه ی آن رنج زیادی کشیده شده است. دهقان بذر او را کاشته و در گرمای سخت آن… ادامه مطلب احترام نان